هدایت شده از مجتبی خرسندی
در «الغدیر» شریک است طبق قول «امینی»
کسی که بوی «وَ عَجِّل» میآید از صلواتش
مسعود یوسفپور
#الغدیر #امام_زمان #علامه_امینی
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از پیشانینوشت
همیشه عرشِ خدا گرمِ اختلاطش بود
فرشته تشنه ی یک جرعه ارتباطش بود
به جز نگاهِ حسینش پی چه بود؟ بهشت؟!
بهشت باغچه ی کوچکِ حیاطش بود
همیشه "حمد" به لب داشت، مَدّ نام حسین
در امتداد دو تا واژه ی صراطش بود
اگر کنار برادر تبسّمی هم داشت
هزار بغضِ زبان بسته در نشاطش بود
نخواست جان بدهد تا علم به دوشش هست
اگر شکست سرش، حکمِ احتیاطش بود
کریمه بود ولی از شما چه پنهان که
پس از حسین فقط آه در بساطش بود...
#مسعود_یوسف_پور
https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
38.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1️⃣ به روایتِ سلمان / آزاد شده
کاری از چایخانه امــــام هادی علیه الســلام
پژوهـــش : حجـــه الاســـلام سعیـــد ســروی
ویرایش متن و نریشن: مسعود یوسفپور
👈 مدرس هشت / کانال اشعار
44.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
2️⃣ به روایتِ سلمان / آن شب
کاری از چایخانه امــــام هادی علیه الســلام
پژوهـــش : حجـــه الاســـلام سعیـــد ســروی
ویرایش متن و نریشن: مسعود یوسفپور
👈 مدرس هشت / کانال اشعار
34.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
3️⃣ به روایتِ سلمان / دستاس
کاری از چایخانه امــــام هادی علیه الســلام
پژوهـــش : حجـــه الاســـلام سعیـــد ســروی
ویرایش متن و نریشن: مسعود یوسفپور
👈 مدرس هشت / کانال اشعار
36.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
4️⃣ به روایتِ سلمان / دختر خدیجه
کاری از چایخانه امــــام هادی علیه الســلام
پژوهـــش : حجـــه الاســـلام سعیـــد ســروی
ویرایش متن و نریشن: مسعود یوسفپور
👈 مدرس هشت / کانال اشعار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
5️⃣ به روایتِ سلمان / روزۀ نور
کاری از چایخانه امــــام هادی علیه الســلام
پژوهـــش : حجـــه الاســـلام سعیـــد ســروی
ویرایش متن و نریشن: مسعود یوسفپور
👈 مدرس هشت / کانال اشعار
29.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
6️⃣ به روایتِ سلمان / هجوم
کاری از چایخانه امــــام هادی علیه الســلام
پژوهـــش : حجـــه الاســـلام سعیـــد ســروی
ویرایش متن و نریشن: مسعود یوسفپور
👈 مدرس هشت / کانال اشعار
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
💠 شب شعر آیینی «زخم بهشت» در مشهد برگزار شد | شهرآرانیوز
این شب شعر با اجرای دکتر الهامی و حضور شاعران ولایی مشهــد، در تالار فردوسی جهاد دانشگاهی برگزار شـــد.
متن خبر و سروده ها: 👈 کلیک کنید
هدایت شده از شعر هیأت
دوری تو را بهانه کردن خوب است
شِکوِه ز غم زمانه کردن خوب است
از دیده به جای اشک، خون میگریم
یلداست... انار دانه کردن خوب است
📝 #مسعود_یوسفپور
✅ @ShereHeyat
گزارش تصویری اختتامیه یازدهمین جشنواره استانی شعر دفاع مقدس و مقاومت خراسان رضوی – 30 آذرماه 1402- سبزوار
https://defapress.ir/639657
به شهید غیرت...حمیدرضا الداغی:
صدای شیون ریل قطار میآید
به چشم های ترم شهر، تار میآید
که گفته یاد تو پژمرده؟ بعد رفتن تو
هنوز بوی گل از سبزوار میآید
تو از قبیله مردان غیرتی و قیام
که در مصاف ستم سر به دار میآید
پدر به گوش پسر از تو گفت و باور داشت
بزرگ می شود و مرد بار میآید
در آن خزان ستم بار، لاله خونت
نوید داد که فردا بهار میآید
چراغ راه من و ماست داغ الداغی
چراغ در شب ظلمت به کار میآید
مسعود یوسف پور
( این غزل ارتجالا و پیش از اختتامیه شعر دفاع مقدس در سبزوار سروده شده است)
https://eitaa.com/m_yousofpoor
■ برای ام البنین علیها السلام...مادر ابالفضلی های عالم
چگونه وصف کنم، فخر بانوان عرب را
زنی که برده ابالفضل از او به ارث، ادب را
زنی ز قوم رشادت، ز خاندان شجاعت
که شرح داده عقیل از همین قبیل، نسب را
یکی از آنهمه عامر که جدّ مادری اوست
که خود گرفته به بازی سرِ سنان غضب را
بنی کلاب، همان شرزه شیر کز دم شمشیر
به بزم رزم، قفاخور کند سگان عرب را
مگر ز سفره ام البنین مدد شود این طبع
که الکن است قلم گاه مدح، لام لقب را
زنی که بر تن عباس کرده بافه ی غیرت
چنان که یاد علی کرد هر که دید سلب را
مهِ عشیره و عبدلله ست و جعفر و عثمان
هماره چارقد ستر، آن عفیفه ی رب را
یگانه ای ست که بسته ز چارسوی حوادث
چهار فرزندش، راهِ قوم جنگ طلب را
به شرح جنگ ابوفاضلش چه گویمت؟ این بس
که ذوالفقار علی واکند دومرتبه لب را
برید دشمن دون سر، از آن نخیل تناور
که مرگ را خوش می داشت، چون عرب که رطب را
برید دست و نبرید عهد دوست، گواهم
علم که دید یزید و سرود بانگِ عجب را
اگر چه او همه صبر و رضاست، شاکر از آنم
که چشم مادر غیرت ندید بزم طرب را
نگفت جعفر و عباس...گفت وای حسینم
به درک او نرسیدم ز من مپرس سبب را
گریسته ست همه عمر در هوای محرم
چنان که گویی پلکش به صبح دوخته شب را
مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/m_yousofpoor
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
قَالَ علیٌ عليه السلام كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ
.......
ما همانیم که در فتنه به دستور امیر
شتر ما نه سواری به کسی داد، نه شیر
سنگ اندازیِ این قوم مُذَبذَب آئین
بذر پاشیدنِ باد است در آغوش کویر
گاه سبزینه لجن، گاهی خونابه بنفش
نه شما رنگ شناسید، نه ما رنگ پذیر
دادِ آزادی تان از قفسِ نفس رواست
ای شمایان که اسیرید! اسیرید! اسیر
فقر این دردِ جهانگیر به جنگ آمده است
فتنه آنجاست که خون میچکد از دستِ وزیر
صبر کن ای قلم! ای زخمی مضراب ستم
که صبور است و بصیر است علمدارِ مسیر
پرچمی روز دهم سوخت...امان از فتنه
مینویسم ششم دی، تو بخوان هجده تیر
#مسعود_یوسف_پور
#حماسه_نهم_دی
https://eitaa.com/m_yousofpoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شعرخوانی مسعود یوسف پور
______________________________
• ویژه برنامه: پهلوان قاسم
• شبکه خراسان رضوی
_____________________________
📝 پهلوانی که حاج قاسم بود...
👈 عضویت:
https://eitaa.com/m_yousofpoor
⬛ برای ریحانه...
رسید جـــان به لــب از داغ ناگهـانــی تو
نداشت تــاب زمیـن، جانِ آسمـــانـی تو
کنون که نیست علمــدار، در دل آتش
به عهــــدۀ که میفتــــد نگاهبانـــــی تو؟
دو ساله بودی و یادآور سه ساله شدی
فــدای صـــورتِ یکــدســـت ارغوانــی تو
نفس کشیدم و یادت نفس برید از من
چـو آه بود و چـه کوتــــاه، زندگانـــــی تو
به غیر آهنِ داغ ای شکوفــۀ این باغ!
نبــود هیـچ کســــی گرمِ همزبانـــی تو
لبـــاسِ صورتـــــی و گوشــــــوارۀ قلبـــی
چه قلب ها که شکستند از نشانی تو
مسعود یوسف پور | صفحه شاعر
هدایت شده از پیشانینوشت
به بهانهی اندوه کرمان:
هلا رفیق! که در راه عاشقان هستیم
شهادت است مسیری که ما درآن هستیم
گرفتهایم به دوش از ازل اگر اندوه
ولی فدای سر این غم گران هستیم
هرآن کجاست که مظلوم، اهل آنجاییم
شبیه آهِ نفسگیر بی مکان هستیم
عیار ما به همین سرسپردگیست بگو:
قسم به غزه که مشتاق امتحان هستیم
رسیدهاند شهیدان به مرقد سردار
به جای مانده از این بزم نوحهخوان هستیم
خدا رقم نزند مرگ بی شهادت را
که چون به مرگ بمیریم در زیان هستیم
خدا جواز شهادت به دست فاطمه داد
خدا کند که بگیریم تا جوان هستیم
#عاطفه_جعفری
https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
سلامِ ماهِ رجب برده ام به شاه نجف
به سعی آه چه تیری نشانده ام به هدف
پناه میبرم از موج غم به آن ساحل
که لب به مدح علی بازکرده هرچه صدف
دلم به رجعت شاهیست خوش که پادشهان
ز ترس با سگ کویش نمیشوند طرف
یمن، نوید ظهور است و در قبیله ما
رسیده است همین وعده از سلف به خلف
فدای مقدمِ آن سبزپوشِ کعبه نشین
هزار لالۀ چشم انتظار جان بر کف
قسم به قطعیت لا اله الا الله
که در طریق علی مرگ، عزت است و شرف
مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/m_yousofpoor
فرمانده این دلیر مردان حسنی ست
در خـط مقدمـــش اویـس قرنی ست
یادآور خون عاشقــان است و قیـــام
انگشتــر منتظـــر، عقیق یمنی سـت
مسعود یوسف پور | صفحه شاعر
ای به قربان آن شب قدری
که دو میلاد شد در آن پیدا
هم علی اصغر امام حسین
هم علی اکبر امام رضا
یوسف پور
https://eitaa.com/m_yousofpoor
بحرمرکب میلاد امیرالمومنین علیه السلام
به استعانت از شهی
که هست از اوست منجلی
شروع می کنم سخن
به نام مرتضی علی
به نام او که انبیا
مدد گرفته اند از او
چه نام آنکه مرسلی
نبرده است بی وضو
چه نام آنکه می دهد
به آبرو هم آبرو
چه نام آنکه جلوه اش
به قبله داده سمت و سو
خدا زمان بردنش
به خلق گفت: فاسمعوا
خدا در آن زمانه ای
که دین نداشت رنگ و بو
دهان کعبه را گشود و
گفت از علی بگو...
ورق شود گر آسمان
قلم شود درخت ها
کتابت فضائلش
نمی رسد به انتها
هرآنکه شد بزرگ ما
خراب و مست ابجد است
بحار مجلسی چرا
یکصد و ده مُجلّد است
بپرس از بزرگ خود
جواب دست و پا کند
چه می شود که دشمنت
دهان به مدح وا کند؟
نخست آنکه شافعی
سروده است بس نکو
وقوعُ شَکَّ فیهِ اَنّهُ
الله است، شعر او
سیاه مست می کند
دفتر رو سپید را
خمار کرده مدحتش
ابن ابی الحدید را
ز نام او نفس نفس
تکان خورَد ابوقبیس
به پای جوع مرتضی
گریست احنَف ابن قِیس
سروده است عمروعاص و هرچه شاعر از علی
بخوان روایتی که گفت ابن عساکر از علی
دمی که عبدود بریده
گشت سر ز پیکرش
سرود مدح مرتضی
به جای گریه خواهرش
سرود حافظ این چنین
به مدح شاه لوکشف
طالع اگر مدد دهد
دامنش آورم به کف
گر بِکَشَم زهی طَرَب
ور بِکُشَد زهی شرف
قسم به ذوالفقار او
به جنگ خصمِ صف به صف
بسته علی مسیر را
ز چار سو و شش طرف
امیرصف شکن علی
زره نکرده تن علی
بخوان به کنیه شاه را
بگو ابوالحسن علی
نبود بی حضور او
در آفرینش آب و تاب
سرشته شد ابوالبشر
به همت ابوتراب
کسی که خواند مومنون
قبل نزول آن، علیست
کسی که یاد می دهد
سجده به عرشیان علیست
نهند بر حریم او
صبح به صبح و شب به شب
ذبیح سر، خلیل پا
کلیم دل، مسیح لب
کیست علی یگانه ای
که خفت جای شاه دین
به جز علی به هیچ کس
نگو امیر مؤمنین
نبود آدمی هنوز و
شاه بر حصیر بود
علی نه در غدیر خم
که پیش از آن امیر بود
رسالتیست از خدا
به روی دوش شاعران
دم از غدیر می زنم
که بشنوند این و آن:
رسیده اند حاجیان به قبله ای که منجلی ست
به کعبه ای که پرده اش عبای مرتضی علیست
علی که نیست در زمین و آسمان نمونه اش
حجر کجا و استلام خالِ روی گونه اش
رسیده اند حاجیان حرم چه گویم از حرم
چه گویم از غدیر خم به فهم دفتر و قلم
کویر تشنه مست بود و آبگیر مست تر
و از شمار حاجیان خم غدیر مست تر
رسول عشق یک طرف، امین وحی یک طرف
پیمبران به دور مرتضا نشسته صف به صف
از احترام پای او ملک قیام می کند
دهان گشوده هفت آسمان سلام می کند
سلام میکند زمان سلام می کند زمین
به تو که از ازل تویی فقط امیر مومنین
سر جهاز اشتران قدم بزن بزرگ یل
به کوری دو چشم آن زن سواره ی جمل
سر جهاز اشتران قدم بزن علم بزن
حماسه غدیر را به دست خود رقم بزن
بگو بلند تا درآوری ز منکران دمار
علی حق است و حق فقط علی، یَدورُ حَیثُ دار
علی قدر علی قضا علی ولی اولیا
علی دلیل الانبیا علی عماد الاصفیا
علی به خضر رهنما، علی به نوح ناخدا
علی کلیم را عصا علی مسیح را شفا
به عشق او چه کعبه ای خلیل می کند بنا
علیست مرد لحظه ها، علیست خلوت حرا
علیست نص راکعون، علیست جان انما
علیست نفس مصطفی مباهله است مدعا
فدای خال گونه اش چه نقطه ایست تحت با
تمام آیه ها علی، علی تمام آیه ها
علیست آنکه با صدای او سخن کند خدا
علی ست آنکه می نهد به شانه ی رسول پا
به دشت ارژنش قسم علیست علت بقا
علی ندارد ابتدا علی ندارد انتها
علیست آنکه میرود به عرش قبل مصطفی
علی علی علی علی، چه گویم از علی چه ها
خمار نام حیدرم
برآن سرم که بشکنم
قالب شعر مست را
وزن و هرآنچه هست را
جان به فدای جبروت و جنم حیدر کرار
به قربان صدای قدم حیدر کرار
احد بود و خروش دو دم حیدر کرار
احد بود و نود زخم و نیفتاد دمی هم علم حیدر کرار
اذا زلزت الارض
جهان مست و زمین مست و زمان مست
دهان مست شد از بردن آن نام و زبان مست
موذن که ندا داد
شد از نام علی ابن ابیطالب اذان مست
علی کعبه و گردش دل حجاج جهان مست
علی کعبه و فرقش ترک بیت الحرام است
علی رکن قیام است
چنان آینه ی خیرالانام است
که جبریل نفهمیده نبی زین دو کدام است
یدلله اذن الله شهنشاه
ز راه فلک آگاه
جهان سایه نشین قد آن ماه
ندارد علی عالی اعلی به خدا قامت کوتاه
علی علم یقین
راه یمین
معنی دین
علت ایجاد زمین
عرش برین
فیض برد از دم او روح الامین
در شب کین
جای پیمبر
اسدالله جوان رفت به بستر
سر و سرور
شه قنبر
به فلک ساخته منبر
همه ی لطف جهان جمله به این است سراسر
که شبی یکنفر از جنس علی می رسد آخر
دل ما بنده ی عهدیست
جهان منتظر حضرت مهدی ست
گفت علامه که شریکی در
الغدیر من از جمیع جهات
بفرستی اگر هر جایی
با وعجل فرج بر او صلوات
مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/m_yousofpoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• میثم شدم که سر بدهم پای دلبرم...
🎤 #محمد_حسین_حدادیان
📝 #مسعود_یوسف_پور
https://eitaa.com/m_yousofpoor
لبالبی ز خداوند خود، تهی ز تویی
چنان که پیرهنت هم نبسته نقش دویی
ز فرط آمد و شد بین آسمان و زمین
به کفش کهنه زدی باز وصله های نویی
شبی به جلوه نشستی چهل مکان و هنوز
از انعکاس خود ای ماهِ میهمان! جلویی
بخوان به خویش جهان را، بگو صراط منم
به راه راست بخوان ای که خود میانه رویی
قسم به خان کریمت که رزق دهر ازاوست
نبوده در دل تو حب جاه قدر جویی
مرا به ضعف قوافی ببخش و در تب عشق
چنان بسوز که دیوانِ مرشد چلویی
مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/m_yousofpoor