eitaa logo
شهدا شرمنده ایم🥀
113 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
5.2هزار ویدیو
89 فایل
✨﷽✨ #اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷 شهدا شرمنده ایم🥀 لینک کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1278345353C3da8fcfa22 لینک گروه👇 https://eitaa.com/joinchat/4041474406C3a1cc3add9 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 #لبیک_یا_خامنه_ای #رهسپاریم_با_ولایت_تا_شهادت🕊⚘✌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا چه جالب است کسی که از ایران فرار کرده بعد از این همه سال در خصوص رهبر انقلاب اسلامی سخن میگوید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوب مثه اینکه تاریخ انقضای فرچه توالت هم به پایان رسید و آمریکا دکمه مصی پولی‌نژاد رو زد 😎
📸 حضور رئیس‌‌جمهور در نماز جمعه مشهد مقدس
🕋باعرض سلام وادب :آقا جان، آقا جان تسلیت عرض می کنیم شهادت پدر بزرگوارت (جدت، امام هشتم ما شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام) رابه ساحت مقدس شما🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
 بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم همچو گل کز دیدن خورشید می خندد به صبح بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم کعبه را کردم  بهانه تا بگردم دور تو آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم در کنار مرقد شش گوشه جدّت حسین خم شدم دست تو را بوسیدم ولی نشناختم ای دل غافل  که همچون سایه نزد آفتاب پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم در منی پیش تو بنشستم ندانستم توئی با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت از نفس های تو بوئیدم ولی نشناختم سجده بر پای تو آوردم نگفتی کیستم چهره از خاک تو پوشیدم ولی نشناختم غفلت میثم ببین یک عمر رخسار تو را در همه آینه ها دیدم ولی نشناختم به حرمت دل شکسته مهدی فاطمه ارواحنا لتراب مقدمی له الفدا
🔴 علائم آخرالزمانامام صادق (ع) به یکى از یاران خود فرمود: هنگامى که ببینى ظلم و ستم، همه جا فراگیر شده؛ قرآن فرسوده و بدعتهایى از روى هوا و هوس در مفاهیم آن آمده؛ آئین خدا(عملا) بى محتوا شده هماننـد ظرفى کـه آن را واژگون سازند؛ هنگامى که ببینى اهل باطل بر اهل حق پیشى گرفته اند؛ مردان به مردان و زنان به زنان قناعت کنند؛ افراد با ایمان سکوت اختیار کرده اند؛ کوچکترها احترام بزرگترها را رعایت نمى کنند؛ پیوند خویشاوندى بریده شده؛ مداحى و چاپلوسى فراوان شده؛ آشکارا شراب نوشیده شود؛ راه هاى خیر منقطع و راه هاى شر مورد توجّه قرار گرفته؛ در چنین زمانى مراقب خویش باش و از خداتقاضاى نجات و رهایى از این وضع ناهنجار کن! (که فرج نزدیک است!) 📗 بحارالانوار/ج۵۲/صص۲۵۶تا۲۶۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋دعای ندبه🕋 🏴با صدای استاد محسن فرهمند🏴 متن و ترجمه فارسی🏴
ای-قلم-سوزلرینده-اثر-یوخ-به-نقل-از-تبیان.mp3
2.04M
🕋باعرض سلام وادب خدمت یکایک شماحاضرین در گروه :تقدیم به اعضای محترم گروه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🕋🏴زیارت عاشورا با مداحی: حاج مهدی سماواتی به همراه متن و ترجمه :دراین جمعه آخر ماه صفر، تقدیم به شما دوستداران اهلبیت علیه‌السلام 🏴🕋🏴
نزدیک به غروب در مسیر پیاده‌روی اربعین به منطقه «ام روایه» رسیدیم. امسال اولین بار بود که طریق العلماء را برای پیاده روی نجف تا کربلا انتخاب کرده بودیم. دیدن میزبانان عراقی که در طول مسیر با اصرار و گاهی به زور برای استراحت، نهار و نماز زائرین را به خانه‌هایشان دعوت می‌کنند، نه تنها آثار خستگی سفر فشرده چند روزه به عتبات عراق و پیاده روی را کمتر می‌کند، بلکه قلب، ذهن و عاطفه انسان را هم صیقل می‌دهد. دختر بچه عراقی دستم را می‌گیرد و با التماس خانه شان را نشان می‌دهد و  تکرار می‌کند؛ «مبیت»، مجبورم با گفتن شکراً و بوسیدن سرش،  قانعش کنم که باید به مسیر ادامه بدهم. اینجا جواب منفی دادن به بچه های خردسال عراقی که با همه ذوق بچه‌گانه شان زائرین را  به خانه‌هایشان دعوت می‌کنند، از سخت‌ترین کارهای سفر است.  آن طرف‌تر پیرمردی  روستایی با محاسن سفید، سد راه خانواده ای شده و ویلچر مادرشان را متوقف کرده و همزمان هم دیگر اعضای خانواده را به سمت خانه اش که این روزها تبدیل به موکب امام حسین (ع) شده، هُل می‌دهد!  غرق تماشای این صحنه‌های پرتکرار  بودم که متوجه پسر بچه عراقی شدم که چادر خواهرم را گرفته بود و سمج تر از بچه های قبلی با التماس خاصی می‌گفت:«مبیت، مبیت، مبیت!» طوری التماس می‌کرد که دیگر نه من و نه خواهرم دلمان نمی آمد به او «لا» بگوییم!  محبت پسر بچه خیلی سریع در دلمان افتاد، از او می پرسم:« شسمک؟»همانطور که ما را به سمت خانه شان می‌کشاند می‌گوید:«فاضل» در دلم می‌گویم، نهایتش نماز را در خانه فاضل می‌خوانیم و او را راضی می‌کنیم و بعد دوباره به مسیرمان ادامه می‌دهیم. 🆔️👈ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه👇. اما در طول مسیر کار برای فاضل سخت تر می‌شود، علاوه بر راضی کردن ما برای رفتن به سمت خانه‌شان، باید با دیگر موکب داران و میزبانان طول مسیر هم  جرو بحث کند! سنش کم است ولی کم نمی آورد و یکی یکی بقیه را گاهی با گفتگو و گاهی با بدست آوردن دل، کنار می زند و ما را عبور می دهد. هنوز در مسیر خانه فاضل هستیم که به حسینیه مرتبی می رسیم که در حال آماده شدن برای نماز مغرب است. سه مرد جوان و یک دختر وسط جاده، مردم را برای نماز جماعت و استراحت دعوت می‌کنند. مرد جوان عرب جلوی ما را می گیرد و با لهجه عراقی می‌گوید: «صلاه جماعه، استراحه، وای فا، طعام». فاضل اما جلوی مردان عرب می ایستد و با گفتگو سعی می‌کندقانع شان کند، ما مهمان او هستیم! مردان عرب راحت قانع نمی‌شوند، فاضل به التماس کردن میافتد. آن مردان نیز مثل ما نمی‌توانند در برابر نگاه های ملتمسانه فاضل طاقت بیاورند و رضایت به عبور ما می‌دهند. التماس البته تنها حربه فاضل نبود. او در طول مسیر خانه شان به همسن و سال‌هایش دیگر التماس نمی‌کرد بلکه با زور و بازو ردشان می‌کرد! فاضل از هر مانعی که ما را عبور می‌داد، برق چشمانش بیشتر می‌شد و دیگر ما هم پذیرفته بودیم که او مرد کاروان ماست ادامه دارد..... 🆔️👈دریادلان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اما مسیر دور خانه فاضل بعد از مدتی خسته کننده شد. از خانه های جاده اصلی که رنگ و رویی داشتند هم عبور کردیم و عملا وارد یک جاده خلوت و خالی از خانه‌های مرتب شدیم. خسته و کمی کلافه از طول مسیر، چند باری به فاضل گفتم:«وین بیتک؟»  او هم مرتب وعده می داد و می‌گفت: «قریب، قریب» گرد و غبار جاده خاکی بیشتر از جاده اصلی به هوا بر می‌خاست و دیدن پیش رو را سخت تر می‌کرد. در میان گرد و غبار ، زنی عرب با چهره ای که آثار ذوق کردن در آن کاملا نمایان بود به استقبال آمد. چهره زن چنان به هیجان آمده که گویی انتظار دیدن مهمانانی که دوستشان دارد، برایش طولانی شده و حالا لحظه انتظار و دیدار به سر رسیده است ادامه دارد...‌‌ 🆔️👈🧚‍♂️دریادلان🧚‍♂️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاضل پیروزمندانه به مادرش مژده داد که زائر برایش آورده است. مادرش او را در آغوش گرفت وسرش را بوسیدو تحسینش کرد. مادر فاضل چقدر زیبا داشت پسرش را تربیت می کرد، فاضل هر بار که زائری را  به خانه می آورد، مادرش به استقبالش می آمد و  او را ویژه تحویل می‌گرفت. زینب مادر فاضل به پسرش یاد می‌داد که خانه اش نباید خالی از زائر امام حسین (ع) باشد. هر بار که فرزندش می رفت و با مهمان بر می گشت، در واقع این فاضل بود که داشت قد می کشید، رشد می کرد، تربیت می شد و معرفت کسب می کرد و مادرش، برای او چه معلم خوبی بود.   با خودم فکر می‌کنم، این نسل از کودکان عراق که اینگونه رشد می‌کنند و شیرین ترین خاطرات دوران کودکی شان آوردن زائران عمدتا ایرانی به خانه‌هایشان می شود، آینده عراق را چگونه شکل خواهند داد؟ نسلی که با محوریت امام حسین (ع) با ملت ایران عمیق ترین پیوند را برقرار کرده است. پایان 👌💥 🆔️👈🧚‍♂️دریادلان🧚‍♂️
امام جواد علیه‌السلام: کسي که قبر پدرم (امام رضا عليه‌‏السلام) را در طوس با شناخت حق او (به اينکه حضرتش امام واجب الاطاعة است) زيارت کند، من نزد خدای تعالی بهشت را براي او ضمانت مي‏کنم. وسائل الشیعه ج10 ص437 📖 هر روز با قران و حدیث
🥀 ای رضا ای نور جاویدان سلام ای امیر کشور ایران سلام خسته‌ام آقا پناهم میدهی؟ برحریم خویش راهم میدهی؟ شمع عشقی عاشقان پروانه‌ات شیعیان دردی کش میخانه‌ات برتر از جنّت بُوَد کاشانه‌ات ای بنازم درگه شاهانه‌ات عالم آل محمّد، پادشاه عالَمی نور چشمان رسول خاتمی بر مسیحی‌ها عنایت میکنی... از یهودی رفع حاجت میکنی... مهربانی،... بی‌نهایت میکنی اوج رأفت را روایت میکنی... ای که آهو را ضمانت میکنی؟... در جزا از ما حمایت میکنی؟ گوشهٔ چشمت کفایت می کند مادرت ما را شفاعت می کند زائرت را یاوری کن ای صَنم تا بیابد(فیضی)از طوف حرم وَرنه این‌سعی‌وصفا بی‌حاصل است رفتنم با دست خالی مشکل است. ▪أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰاعَلی بنِ موسَی أَلرّضٰا ▪شهادت امام رضا تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا