۴. مرتضی: چراغ‌قوه؟! یعنی چی؟ 🤨 من: فکر کن وقتی وارد یه اتاق تاریک میشی، انگار اونجا واست غریبست. 🌌 حالا تصور کن یه چراغ‌قوه دستت باشه.🔦 وقتی روشنش می‌کنی، نورش می‌افته روی دیوارها و وسایلی که نمی‌شناسی. .

۵. ترس هم همینه؛ 🌟 می‌خواد نشونت بده از چی داری دوری می‌کنی یا اینکه چی رو نادیده گرفتی. ولی خب، اینکه بری جلو یا نه، دیگه تصمیم با خودته. .

۶. مرتضی: اگه اون چیزی که چراغ‌قوه نشون میده خیلی ترسناک باشه چی؟ 😰 من: خب، آره ممکنه ترسناک باشه. 😬 اگه دقت کنی، هر چیزی که امروز ازش نمی‌ترسی، یه روزی برات ترسناک بود!! بچگی‌هامون یادته ؟ وقتی می‌خواستیم راه رفتنو یاد بگیریم چند بار زمین خوردیم؟ 😅 میترسیدیم ، ولی باز بلند میشدیم، درسته ؟ .

۷. مرتضی: آره، ولی اون موقع نمی‌فهمیدیم ترس چیه. 😕 من: دقیقاً همین‌جوریه. ترس‌های الانتم مثل همون روزاس. فرقش اینه که الان دیگه ذهنت می‌خواد تورو تو جای امن نگه داره. 🧠 ولی باور کن، پشت هر ترس، یه دنیای جدید منتظرته. 😉 .

۸. مرتضی: میدونی داداش، ذهنم بعضی وقتا انقدر منو گیر می‌ندازه که حتی نمی‌تونم تکون بخورم. 😓 من: می‌فهمم، این یه بازیه که ذهنت راه انداخته. چون تغییر رو دوست نداره، براش امن‌تره که همون‌جا بمونی. 🛑 اینجاست که باید به ذهنت بگی: "باشه، می‌دونم ترسیدی، ولی من باید برم جلو. چون یه نسخه قویتر از خودم اون طرف ترس منتظر منه!" 💪🔥 .

۹. مرتضی: یعنی ترس می‌خواد چیزی بهم بگه؟ من: دقیقاً! ترس مثل یه پیام‌رسانه. 📩 می‌گه: "داداش، اون طرف یه چیزی هست که باید ببینیش." درسته رد شدن ازش شجاعت می‌خواد، ولی هیچ قهرمانی بدون رد شدن از پل ترس، قهرمان نشده. 🏆 .

۱۰. مرتضی: ولی اگه افتادم چی؟ 😔 من: ببین، هیچ‌کس یه شبه شجاع نمیشه. 🌱 قدمای کوچیک بردار. دفعه بعد که ترسیدی، به‌جای فرار کردن ازش، بهش بگو: "خب ترس جان، چی داری بهم نشون میدی؟" 🤔 بعد لبخند بزن و بگو: "مرسی که چراغ‌قوه رو روشن کردی، بقیه‌ش با من!" 😊 .

. #پادکست_شماره۱۹ 🎙 از ترسهات، نترس ‼️ .

. سلام ارادت 👋 .

. باور کن که هیچ کسی نمیخواد تو رو اذیت کنه، هر کس برای خودش یه مشکلی داره ! #یوسف_نویس . @yousef_aghasi

. تاحالا شده یه کار کوچیک رو که می‌شد تو یه ساعت انجامش بدی، کل روز کشش بدی؟ 🤔 یا مثلاً پروژه‌ای که از دو هفته پیش وقت داشتی، دقیقاً شب قبل از تحویل تموم کردی؟ 😅 .