در منقبت حضرت جوادالائمه (علیهالسلام)
#مظهر_جود
نشستهام که به نظم سخن ، زنم قلمی
چکامهای که بوَد وصفِ شاه ِ محتشمی
محمّدی که تقی هست و مَظهر جود است
چنان که : گنج دهد ؛ گر طلب کنی دِرمی
ز صُلب شاه خراسان "رضا" بوَد که عیان
بوَد به "مُلکِ عجم" از قداستش "حرمی"
طلوع حضرت خورشید ، از سرِ تکریم
به کاظمین ، چه زیبا بوَد به صبحدمی
ستارهای که منورتر است از خورشید
که کهکشان ز فروغش فروست در عدمی
جواد ازآن شده نامش که قدوهی جود است
که هست قطرهای از جود او فزون ز یَمی
بخواه! حاجت خود را ز بحر مرحمتش
که بحرها همه در نزد اوست مثلِ نَمی
چنانکه مظهر مِهر است ، آن امام رئوف
کند نظر به دلی که در او غم است همی
به دست عاطفه و بذل و جود ، بردارد ـ
غمِ نشسته چو کوهی، ز روی پشتِ خمی
رسد به مقصدِ عالی کسیکه در همه_عمر
زند به راه ِ ولایش ، به معرفت ـ قدمی
کسی که جرعهای از جام مِهر او نوشد
نه جام غیر طلب میکند نه جامِ جمی
مُحبّ ِ اهل ولایت کسی بوَد که به عمر
نه خود ستم بپذیرد ، نه میکند ستمی
شفا دهد به نگاهی ، دلی که بیمار است
جواد (ع) آنکه به عالم بوَد مسیح_دمی
چو هست بنده ی درگاه حضرت معبود
"که نیست در حرم دل ، به غیر او صنمی" ۱
سزد که از سرِ تکریمِ روز میلادش...
در اهتزاز شود روی خانهها ـ عَلمی
نبود معرفتی بیش ازین که تا بزنم :
کنون به خامهی طبعم به مدح او رقمی
سرود (ساقی) شوریدهدل به مِدحت او
چکامهای که : بَرد نام او ـ ز سینه غمی
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1400/11/22
1محیط ارام