eitaa logo
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
810 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1هزار ویدیو
67 فایل
💢امام زمان شناسی💢 ✨نشانه های ظهور✨ ✉️دلنوشته مهدوی✉️ 🔷ختم صلوات🔶 💖دعای عهد💖 🔆سخنرانی استاد رائفی پور🔆 📚 داستان های امام زمان عج 📚
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 ﷽ 🌸🍃🍃🌸 قسمت اخر پس از آن، فرمودند: كار دیگری؟ گفتم: نه، اجازه می فرمایید بروم؟ فرمودند: «فی امان الله»؛ بفرما. پس برخاسته و خداحافظی كرده و بیرون آمدم و با خود گفتم امروز وسط هفته است، آقای اصفهانی در وسط هفته به كوفه و یا سهله نمی آید. پس با عجله در هوای گرم برگشتم به نجف و حدود سه بعدازظهر بود، مستقیماً به خانه سید آمدم و در زدم. خادم ایشان حاج عبدالحمید آمد، گفت: شیخ عبدالنبی! چه می خواهی؟ گفتم: آقا را می خواهم. گفت: آقا در بالاخانه است. گفتم: خدمتشان عرض كن فلانی است. رفت و برگشت و گفت: بفرما. پس به بالاخانه رفتم، دیدم آقا در آن جا نشسته و مشغول مطالعه است. سلام كردم، جواب دادند و فرمودند: بفرما. پس شروع كردم آن مسائل را یكی بعد از دیگری گفتم و آقا همان گونه كه آنجا پاسخ دادند، فرمودند؛ شیخ چنین گوید و آخوند چنین و حكم واقع این است و تمام مسائل را مانند آن جا جواب داد و من سؤال دیگری نداشتم، پس سید تبسم كرده و به لهجه اصفهانی خود فرمودند: حاج شیخ عبدالنبی! حالا یقین كردی؟ گفتم: بله آقا! و برخاسته و آمدم و یقین كردم كه سید مورد توجه وعنایت خاص آقا امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - می باشد.»(1) 1 - رك: گنجینه دانشمندان، سید محمد مهدی مرتضوی لنگرودی، ج 9، ص 315 - 318 . 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 🌹✨یــــوســــف زهـــــرا (س)✨🌹 🌍 http://eitaa.com/joinchat/1998651393Cf34e69b927