eitaa logo
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
813 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1هزار ویدیو
67 فایل
💢امام زمان شناسی💢 ✨نشانه های ظهور✨ ✉️دلنوشته مهدوی✉️ 🔷ختم صلوات🔶 💖دعای عهد💖 🔆سخنرانی استاد رائفی پور🔆 📚 داستان های امام زمان عج 📚
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5866104832963645605.mp3
1.73M
🔸افتتاح عاشقی برداشتی ادبی از فرازهای پایانی دعای شریف افتتاح قسمت پانزدهم
4_6041694009536022799.mp3
2.67M
☀️در پی نشانه‌های آفتاب جزء پنجم 🎧استاد دولتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز یک آیه راجع به امام عصر(عج) 🔵 جزء پانزدهم 🌕 ورود به خیمه امام زمان علیه السلام
آخر الزمان جنگ تمام شده بود و او که سه چهار سال بیشتر نداشت، گوشه ای ایستاده بود و گریه می کرد. پدرش برایش گفته بود که وقتی دنیا پر از ظلم شود، حضرت مهدی ظهور می کند و انتقام مظلومان را می گیرد. یاد حرف پدرش افتاد. در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود و هق هق گریه اش فضا را پر کرده بود، صدا زد: آقا مهدی! بیا! دیگه دنیا پر از ظلم شده! ببین بابامو کشتن! ببین داداشامو کشتن! ببین خیمه هامونو آتیش زدن! ببین عمه رو کتک زدن!
      ❤️❤️       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
✋ 🏵 روز آدینه☀️شد و تشنه ی دیدار😶 توام 🏵 سالیانیست که سرگشته😇 بازار توام 🏵بوی پیراهن💚تو میرسد از راه کنون 🏵 یوسفا دیده به راه تو و بیمار توام❣. . .
خيز، اِى بندهء مَحروم و گُنه کار! بيا  يک شب اى خُفتهء غَفلت‌زَدِه بيدار بيا بَس شَب و روز که در زيرِ لَحَد خواهى خُفت دَم غَنيمَت به شُمار اِمشب و بيدار بيا شَبِ فِيض است و درِ تُوبه و رَحمت باز است خيز، اى عَبدِ پَشيمان و خَطا کار بيا پردهء شَب که بُوَد آيَتِ ستّارىِ من دور از ديدهء مردم، به شَبِ تار بيا اين تويى، بندهء آلودِه و شَرمندهء من اين منم، خالِق بَخشندهء ستّار، بيا مَگُشا دَستِ نيازت به عَطاى دِگران دِل به من بَسته و بُگُسستِه زِ اَغيار بيا فُرصَت از دَست مَدِه، مى‌گُذرد اين لَحَظات مَنِشين غافل و بى‌حاصل و بیکار، بيا
🔅بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات... 🔅تاامر فرج شود مهيا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات... 🔸امام صادق علیه السلام؛ « هیچ عملی در روز جمعه، برتر از بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله نیست. » (الخصال ص۳۹۴) با سلام خدمت شما همراهان مهدوی؛ طبق قرار هر جمعه، داریم به نیت و امام زمان عجل الله، با نفس های گرمتون همراهی بفرمایید. لطفا تعداد صلواتهای خودتون رو در ربات زیر وارد کنید👇👇👇 https://EitaaBot.ir/counter/plfga3 با تشکر از همراهی شما بزرگواران🌹🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز یک آیه راجع به امام عصر(عج) 🔵 جزء شانزدهم 🌕 بزودی همه حضرت مهدی -عجل الله فرجه- را خواهند شناخت
4_5872956302233178200.mp3
2.54M
🔸افتتاح عاشقی برداشتی ادبی از فرازهای پایانی دعای شریف افتتاح قسمت شانزدهم
Nan o namak 1 (1).mp3
11.2M
🟣 نان و نمک 🎧استاد هَزار 🔸 قسمت اول : شیطان و زنجیر
06-Neshane Aftab.mp3
7.2M
☀️در پی نشانه‌های آفتاب جزء ششم 🎧استاد دولتی
ای غروب جمعه! مولایم چه شد؟ یوسف گم گشته، آقایم چه شد؟ بار دیگر جمعه آمد، یار نیست تشنه‌ام، سرگشته، سقّایم چه شد؟ محمدمهدی عبدالهی
AUD-20150102-WA0006.m4a
3.38M
فایل صوتی صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني👆 😊👌از خوندنش غافل نشیداااا 👆👆عصر جمعه حتماااا بخونید این صلوات ضراب رو. سفارش خود مولاست. و همچنین صد بار سوره قدر هدیه به مهدی فاطمه عجل الله😍 @yousefezahra
      ❤️❤️       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
جمعه گفت:«لطفاً این پرونده ها را بشمار» … گفتم:«مثل هفته قبل … هنوز به سیصد تا هم نرسیده». غمی روی چهره اش نشست. گفت: «یاران من کی کامل می شوند؟…»
مناجات اِلهی اِلهی، به حقِ پیمبر اِلهی اِلهی، به ساقیِ کُوثر اِلهی اِلهی، به صدقِ خدیجه اِلهی اِلهی، به زَهرای اَطهر اِلهی اِلهی، به سَبطینِ اَحمد اِلهی، به شَبیر اِلهی! به شَبَر اِلهی به عابد، اِلهی به باقر اِلهی به موسی، اِلهی به جَعفر اِلهی اِلهی، به شاهِ خُراسان خُراسان چه باشد، به آن شاهِ کشور شنیدم که می گُفت زاری، غَریبی طوافِ رضا، چون شد او را مُیسّر من اینجا غَریب و تو شاهِ غَریبان به حالِ غَریبِ خود، از لطف بِنگَر اِلهی به حقِ تَقی و به عِلمش اِلهی به حقِ نَقی و به عَسکر اِلهی اِلهی، به مَهدیّ هادی که او مُومَنان راست هادی و رَهبر که بر حالِ زارِ نَظر کن به حقِ اِمامانِ مَعصوم، یِکسر
🌺 السلام علیک یا صاحب الزمان طلوع سبز تو از پشت کوه‌ها زیباست شکوه آمدن‌ات در غبار، زیباتر 🔅اللهم عجل لولیک الفرج🔅
4_5866104832963645607.mp3
2.27M
🔸افتتاح عاشقی برداشتی ادبی از فرازهای پایانی دعای شریف افتتاح قسمت هفدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز یک آیه راجع به امام عصر(عج) 🔵 جزء هفدهم 🌕 اگر راست می‌گویید وعده ظهور کی خواهد بود؟
Non o namak 2.mp3
10.07M
🟣 نان و نمک 🎧استاد هَزار 🔸 قسمت دوم: خواستنیِ نخواستنی
Neshane Aftab7.mp3
7.2M
☀️در پی نشانه‌های آفتاب جزء هفتم 🎧استاد دولتی
🌼یــــوســــف زهـــــرا(س)🌼: فقط چهار انگشت خون شديدى از محل قطع انگشتانش میريخت. با كمك دندان و دست ديگرش پارچه‏اى را محكم روى زخم محكم بست. اشك در چشمانش حلقه زده بود و بغض سنگينى در گلو داشت. گفتم: تو كه طاقت اجراى حد الاهى نداشتى، چرا به سرقت اعتراف كردى؟ گفت: خاموش باش. خوب مى‏دانى كه براى من اجراى حدود الاهى از همه چيز مهم‏تر است و اگر به چنين كارى تن دادم، تنها به خاطر تنبيه خودم بود تا هرگز در مال ديگران طمع نكنم. گفتم: پس چرا ناراحتى؟ گفت: فرصتى ديگر برايت مى‏گويم. اكنون هم تو تازه از سفر برگشته‏اى و هم من حالِ خوشى ندارم. قرارمان صبح جمعه كنار پل بغداد. آن روز هنگام طلوع آفتاب كنار پل بغداد رفتم. نسيم فرحناكى كه از روى آب مى‏وزيد، انسان را به وجد مى‏آورد. دوستم قدم زنان به من نزديك شد. به نظر مى‏آمد محل زخم‏هاى دستش كمى خوب شده است بعد از سلام و عليك گفتم: مطلب اين قدر مهم بود كه اين موقع اين‏جا آمدى؟ روى تخته سنگى نشست. و گفت: راستى چه چيز در زندگى مهم است و چه كسى اين اهمّيّت را تعيين مى‏كند؟! نفسى عميق و حسرت آلودكشيد و ادامه داد: اگر دوست چندين و چند ساله‏ام نبودى، هرگز اين حقيقت را برايت نمى‏گفتم. چندى پيش وقتى در سفر بودى، شيطان بر من غالب آمد و دست به سرقت زدم. عذاب وجدان خورد و خوراكم را گرفت و كم كم خود را راضى كردم با اجراى حد الاهى، اين گناه بزرگ را از دوشم بردارم. چون خود را به قاضى شهر معرفى كردم، با تأملى كوتاه گفت: بگذار اين حكم در پيشگاه خليفه مسلمانان معتصم صورت گيرد. به نظرم آمد نقشه‏اى در سر دارد. چند روزى منتظر ماندم تا موعد بار يافتن خدمت خليفه فرا رسيد. چون وارد دارالخلافه شدم، بارگاه سلطنتى معتصم از رجال و علما و امراى سپاه و شخصيت‏هاى برجسته پر بود. ابوداوود قاضى مشهور بغداد با لباس فاخر و غرورش چون رزم آورى بود كه براى پيروزى لحظه شمارى مى‏كند. ابن الرضا جوانى بيست و پنج ساله مى‏نمود و كمان نگاه بيش‏تر كارگزاران حكومتى وى را نشانه گرفته بود. او در نهايت نزاكت و وقار با ابروهايى به هم پيوسته نگاه همه حقيقت جويان را مى‏ربود. رنگى چون گل محمدى سرخ و سفيد، چشمانى مشكى و گشاده و از همه مهم‏تر هيبتى آسمانى و هاله‏اى از نور ولايت او را از همگان برجسته ساخته بود. با قدم‏هايى آهسته و مضطرب تا نزديكى‏هاى تخت خليفه پيش رفتم. دو زانو و با احترام در مقابل خليفه نشستم و منتظر صدور حكم. همين كه مجلس منظم شد، معتصم نگاه خويش را در ميان جمعيت پرواز داد. ابو داوود را جهت صدور حكم برگزيد و پرسيد: دست دزد از كجا بايد قطع شود؟ از مچ دست قربان. دليل آن چيست؟ ابوداوود گفت: چون منظور از دست در آيه تيمم «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْدِيكُمْ1؛ صورت و دست هايتان را مسح كنيد» تا مچ است. همهمه در قصر بر پا شد. عده‏اى سخنش را تأكيد كردند و جمعى لب به اعتراض گشادند. گروهى گفتند: لازم است از آرنج قطع شود. اين عده به آيه وضو «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ2« استناد مى‏كردند و تا آرنج را دست مى‏خواندند. باز هم سر و صدا ايجاد شد هر كس چيزى گفت. معتصم كه از غرور حاكمانه سرمست مى‏نمود، با لحنى به ظاهر شيرين به ابن الرضا گفت: عموزاده، همگى منتظريم تا جواب شما را در اين مسأله بدانيم. امام جواد)ع( كه تا آن موقع همچنان سر به زير انداخته بود، فرمود: مرا معاف دار. گويا حضرت بيم داشت جواب حكيمانه‏اش آتش كينه دشمنان را برافروزد. امّا معتصم اصرار كرد و آن حضرت را سوگند داد. ابوداوود به گمان اين‏كه اين علوى سياستمدار است و ناتوانى اش را پنهان مى‏دارد، پيروزمندانه لبخند زد. معتصم همچنان منتظر جواب ابن الرضا بود. وقتى محمد بن على لب به سخن گشود، همه جمعيت سرا پا گوش شد. او گفت: اينك چون قسم دادى، مى‏گويم: اين‏ها همگى در اشتباهند. فقط انگشتان دزد بايد قطع شود و بقيه بايد باقى بماند. در شادى فرو رفتم. هر چه باشد اين حكم به وسيله فرزند رسول خدا)ص( بيان شده بود. صداى احسنت جمعيت فضا را پر كرد. در مقابل، آتش كينه گروهى به آسمان شعله كشيد و فرياد برآوردند: چرا؟ امام جواد ادامه داد: زيرا رسول خدا)ص( فرموده است سجده بر هفت عضو بدن تحقّق مى‏پذيرد: صورت )پيشانى( دو كف دست، دو سر زانو و دو پا. )دو انگشت بزرگ پا( اگر دست دزد از مچ يا آرنج قطع شود، دستى برايش نمى‏ماند تا سجده نماز را به جاى آورد؛ و نيز خداى متعال مى‏فرمايد: «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً؛ پس هيچ كس را همراه و همسنگ با خدا مخوانيد.»3 آنچه براى خدا است، قطع نمى‏شود.