eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
287 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 روزه در دمای 47 درجه خوزستان ☀️☀️ خاطره ای از 📎جانشین لجستیک سپاه ●براي او نيازهاي جسمي اش مهم نبود. آنچه برايش مهم بود تلاش و خدمت بود. برخوردش با همه طوري بود كه از دستش رنجيده نمي شدند. در سخت ترين شرايط اقتصادي تلاش مي كرد كه نيازهاي رزمندگان را برطرف سازد. ●هر وقت پشتيباني عملياتي را بر عهده مي گرفت، رزمندگان با مشكلات مواجه نمي شدند، چون در كارهايش برنامه ريزي داشت. تمام مناطق غرب و جنوب و صحنه‌هاي نبرد حسن را ميشناختند، چون تمام شب و روز او در جبهه ها ميگذشت. ●اكثراً روزه بود، مخصوصاً روزهاي دوشنبه و پنج شنبه . در دماي 47 درجه اهواز جهت خودسازي روزه مي گرفت. با اين حال براي رزمنده هاصبحانه درست میکرد و میگفت :ثوابش بر اين است كه خودم صبحانه را درست کنم ، او با كمترين غذا افطار مي كرد. ●حسن اعتقاد به تجملات نداشت و دنيا طلب نبود . هميشه منزل او مهمان بود. او به حلال و حرام توجه داشت. @yousof_e_moghavemat
⚪ تبــیین حقــیقت و اطلــاع‌رســـانی به افکــار عمــومی تبیین حقيقت و اطلاع‌رسانی به افکار عمومی هم مهم است؛ این را هم نباید فراموش کرد. نباید مردم را در ابهام باقی گذاشت. بنابراین باید اقدام بکنیم، اما حقیقت را هم برای مردم تبیین نماییم. بدون تبیین حقیقت، افکار عمومی در ظلمت و فضای غبارآلود باقی خواهند ماند و دشمن سوءاستفاده خواهد کرد. - در مراسم دوازدهمین سالگرد رحلت امام خمینی رحمت‌الله‌علیه ۱۳۸۰/۳/۱۴ مندرج در کتاب ارزشمند و درخشان صفحه ۴۲ @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳ ۱ اردیبهشت ١٣٣٦ - سالروز تولد حاج عباس کریمی، فرمانده شهید لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص) متولد قهرود کاشان- دیپلمه در رشته نساجی همراهی با انقلاب در سال57 در بهار ٥٨ به عضویت سپاه درآمد و در قسمت اطلاعات مشغول کارشد. در تابستان ٥٩ داوطلبانه برای مبارزه با ضدانقلاب عازم کردستان شد و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات – عملیات همکاری نمود.سپس به نیروهای احمد متوسلیان در مریوان پیوست و در انجام شناسایی عملیات و آزادسازی منطقه دزلی نقش مؤثری ایفانمود. همراه جاویدالاثر متوسلیان، همت، چراغی و ... به جبهه جنوب رفت و بعنوان مسئول اطلاعات – عملیات تیپ محمد رسول الله(ص) فعالیت نمود. پس از شهادت ابراهیم همت، فرمانده لشگر 27 شد. او در ٢٣ اسفند ١٣٦٣ در حالی که آخرین دستور ابلاغی از جانب قرارگاه را در عملیات بدر (منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا می کرد (و در حالیکه لبخندی متین بر لب داشت) بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سر به فیض شهادت نائل آمد @yousof_e_moghavemat
🌷 رهبرانقلاب: عید سعید فطر را تبریک عرض میکنم 💐خدا را شکر میکنیم که یک بار دیگر، یک ماه رمضان دیگر و یک عید فطر دیگر را نصیب ما کرد.💐 @yousof_e_moghavemat
. امام علی علیه السلام: 🍃چون روز اولِ ماهِ شوّال فرا می ‏رسد منادی ندا می‏ کندکه: 🌸ای مۆمنان در این صبحگاه بشتابید برای جوائزتان 🍃که به پاداش عبادات رمضان می‏دهند. 📚 «الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏4، @yousof_e_moghavemat
شیر بچه‌های حیدر خیبر دوم نزدیک است سَنُصَلِّیَ فِی الْقُدس قَرِيبَا ... @yousof_e_moghavemat
💢 . ▪️در عملیات بدر حاج‌بصیر فرمانده گردان یا رسول(ص) بود، من هم مسؤول تبلیغات گردان بودم، یکی دو شب قبل از عملیات، حاج بصیر به من گفت: «منصور جان! برو از طرف من به بچه‌های گردان سلام برسان و بگو همه ریش‌های‌شان را بزنند، چون احتمال این که دشمن از مواد شیمیایی استفاده کند زیاد است». من چند نفر از بچه‌هایی که لوازم سلمانی داشتند را آماده کردم و دستور حاجی را به همه اعلام کردم، پیرمردی بود اهل آمل که فامیلی‌اش دنکوب بود، وقتی به او گفتیم ریشت را باید بزنی ناراحت شد و گفت: «من تو عمرم ریشم را نزدم، حالا بیایم بعد عمری ریشم را از ته بزنم؟ اگر گردنم را قطع کنید، من تن به این فعل حرام نمی‌دهم». من ماجرا را به اطلاع حاج‌بصیر رساندم، حاجی پابرهنه به سمت چادر آقای دنکوب رفت و من هم او را همراهی کردم، وقتی به چادر رسید با تبسم همیشگی‌اش به آقای دنکوب گفت: «حاج آقا! اگر بگویم این دستور از جانب من نبود و از سوی آقا و مولای‌مان امام عصر(عج) صادر شد، شما باز هم ریش‌تان را نمی‌زنید؟» آقای دنکوب حاجی را در آغوش گرفت و بوسید و گفت: «همه وجودم فدای امام زمان(عج)، جانم را تقدیم آقا می‌کنم، ریش چه ارزشی دارد!» "راوی: منصور میار عباسی" . @yousof_e_moghavemat
12.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ای قُدس! ای معشوق قدیمی ای مصداق آیه شریفه " ان‌الله‌مع‌الصابرین " ای که در بند اسارت به سر می‌بری ای که مُجاهدان طریقت، شب را به اُمید رزق شهادت سر بر خاک می‌نهند و صبح وصال آن ها آزادی توست اگر بخواهم‌ تو را وصف کنم یقینا حقت ادا نمی‌شود.. ای قُدس! ای آسایش ابدی ما! ما را بدون تو چِ توان؟ ای قُدس چه زیبا شده ای... بله؛ تو آبیاری شده ی خون پاک جوانان حریمت هستی که آنقدر زیبا مانند انگشتر عقیق زرد خراسانی می‌درخشی @yousof_e_moghavemat
● تبییــــــن؛ اســاس کــار نیــروهــای انقــلاب ○ تبیین، اساسِ کار ماست. ما با دهن‌ها مواجهیم، با دل‌ها مواجهیم؛ باید دل‌ها قانع بشود. اگر دل‌ها قانع نشد، بدن‌ها به راه نمی‌افتد، جسم‌ها به کار نمی‌افتد؛ این فرقِ بین تفکر اسلامی و تفکرات غیراسلامی است. _ برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی صفحه ۴۳. @yousof_e_moghavemat
🌿 از جانشین لشگر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس، شهید حاج حسین بصیر : 🌓 چند شب مانده بود به عملیات والفجر هشت، شور و حال عجیبی بین بچه‌ها بود، در آن شب های زمستانی، برای تقویت روحیه، دسته‌های عزاداری به راه می‌‌انداختیم و به گروهان‌ها و گردان‌های هم‌جوار می‌‌رفتیم. یک شب کل گروهان را به دو ستون کردیم و به طرف گردان امام محمد باقر (ع) لشکر کربلا رفتیم. من وسط دو ستون بودم تا حرکت بچه‌ها را منظم کنم. آن شب تاریک، جاده به خاطر بارانی که شب قبل آمده بود خیس و گلی بود و احتمال داشت لیز بخوریم؛ بین راه دیدیم که ستون‌ها به هم چسبیده‌اند، سریع خودم را به آن قسمت رساندم، دیدم فردی با یک پیت نفت به دست، باعث توقف ستون و به‌هم ریختن صف شده‼️ 🌷کمی‌ از کارش دلخور شدم،وقتی رفتم به او اعتراض کنم، دیدم حاج حسین بصیر است که وسط چاله‌ای که در آن آب است ایستاده و با علامت دادن با پیت حلبی، نمی گذارد دیگران توی آب بیافتند. . . . او دستش را طوری روی صورتش گرفته بود که شناخته نشود!! (راوی:همرزم شهید) ا🌿➖🌿➖🌿➖🌿➖🌿 🌷 دوم اردیبهشت ۱۳۶۶ - سردار خاکی و بی ادعای لشگر ۲۵ کربلا، - عملیات کربلای ۱۰ - منطقه ماووت عراق @yousof_e_moghavemat