eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
269 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
43 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 | روز جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ — ... واین ها هم رزمنده‌های تیپ سیدالشهدا (ع) که از عملیات‌ عاشورای ۳ برگشته اند. بچه هایی که از ساعت یک نیمه شب تا ۴ بامداد با دشمن در فکه درگیر بودند. شهدا، مجروحین و اسرا را انتقال داده اند. نماز خود را با همین لباس های خونی خوانده اند بعضی‌هاشان زخم ترکش بر بدن دارند. ... و الان خربزه ای را قاچ کرده و مشغول خوردن ... تا رمقی داشته باشند... @yousof_e_moghavemat
تصویری از پرچم جمهوری اسلامی ایران به جا مانده از دوران که در جریان کشف شده است @yousof_e_moghavemat
باید سلام ڪرد به سجده‌هایی که تا خدا رسید ... @yousof_e_moghavemat
💠 بمناسبت ۲۸ صفر- سالروز رحلت پیامبر اعظم(ص) و امام حسن مجتبی (ع) 🌴 پخت حلیم نذری توسط نیروهای جهاد سازندگی جهت توزیع بین رزمندگان مستقر در جبهه دوران @yousof_e_moghavemat
📷 از راست : سردار شهید حسن شوکت پور سردار شهید حسین خرازی سردار شهید احمد کاظمی سردار سیدعلی بنی لوحی ⚪️ لشکر۱۴ امام حسین (؏) 🌴 دوران @yousof_e_moghavemat
🔷 این هم به مناسبت روز پزشک ( ۱ شهریور) گردان تخریب ل10 تابستان 1366 دوران 🌴 یاد حاج شعیب؛ دکتر گردانمان بخیر ✍ درسته به ظاهر ریشش سفید بود اما قلب جوونی داشت. یه وقت هایی از کوره در می رفت اما زود برمیگشت سر جای اولش و بچه ها خیلی دوستش داشتند. بچه هایی که عملیات می رفتند یک سفارش هم از حاج شعیب داشتند و اون هم آوردن وسایل برای او بود. از و و و و بقیه اقلام. چادر بهداری بعد از در تابستان ۶۵ پر شده بود از وسایل غنیمتی بهداری..... از طرفی هم خیلی آدم پرجراتی بود و توی گردان با همون وسایل اولیه پزشکی عمل های کوچک انجام میداد.که بچه ها به شوخی می گفتند: بچه های تخریبچی لشگر ۱۰ خاطرات شنیدنی با این مرد با صفا دارن @yousof_e_moghavemat
🔴 در اورژانس کار می‌کردیم. راننده آمبولانس بودم‌. صدای آژیر که می‌آمد برعکس همه می‌دویدیم سمت ماشین و راه می‌افتادیم. اگر از صدای انفجار می‌فهمیدیم، سراسیمه می‌رفتیم سمتش ؛ کسی از چیزی واهمه نداشت؛ بچه ها خودشون را به آب و آتش می زدند تا مجروحان را نجات دهند ─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─ @yousof_e_moghavemat
🍂 آماده‌ایم ؛ بیرق ثاراللهی به کف با یک اشاره معرکه را کربلا کنیم... @yousof_e_moghavemat
پشت آن چهره معصوم تو غوغاست، ای عشق 💕 ✍️"هم اکنون که این چند سطر را می‌نویسم انتظار شب حمله را می‌کشم. انتظار شب نور، شب رحمت، شب گشایش، شب عصمت، شب نماز، شب بیداری، انتظار شب غلبه‌ نور بر ظلمت و سرنگونی کفر تا به ابد. به یاری حق و با امدادهای غیبی با دعاهای شما امت حزب الله و همیشه در صحنه، با رهنمودهای امام امت انتظار غیبت می‌یابد و چه سعادتی بیش از این که ما در این میدان کارزار، میدان آزمایش، نبرد، جهاد، دفاع، سهم اندکی داشته باشیم.." به یاد و خاطره معاون گردان مسلم بن عقیل لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) 🌷 شهید حمید رضا آجرپز از شهدای مسجد علی ابن ابیطالب (ع) خیابان پیروزی تهران، محله نیرو هوایی 🕊🕊 شهادت: پنجوین - عملیات والفجر ۴ 🌴 دوران @yousof_e_moghavemat
▫️سنّم كم بود، گذاشتندم بی‌سيم‌چی بي‌سيم‌‌چی كه فرمانده‌ی تیپ بود. چند روزی از عمليات گذشته بود و من درست و حسابی نخوابيده بودم. رسيديم به تپه‌ای 🏜كه بچه‌های خودمان آنجا بودند. داشت با آنها احوال‌پرسي مي‌كرد كه من همان‌جا ايستاده تكيه دادم به ديوار و خوابم برد.😴 وقتی بيدار شدم، ديدم پنج دقيقه 🕐بيشتر نخوابيده‌ام، ولی آنجا كلی تغيير كرده بود يكی از بچه‌ها آمد و گفت: «برو نمازهای قضايت را بخوان.» اول منظورش را نفهميدم؛ بعد حالی‌ام كرد كه بيست و چهار ساعت است خوابيده‌ام 😱 توی تمام اين مدت شهید کاظمی خودش بی ‌سيم📞 را برداشته بود و حرف می زد. —(راوی: بیسیم‌چیِ ناصر کاظمی) ⏳دوران @yousof_e_moghavemat
🍉 هندوانه خنک، زیر تیغ آفتاب!!🤔🤔 ☀️ چلۀ تابستان بود ▫️جبهه نفت شهر و در بالای بلندی‌های گَمَکو که سایت مخابراتی و رله رادیوماکس داشتیم، مشغول تعمیر و درست کردن دستگاه بودیم.بنظرم خطوط تلفن راه دور FX خط مقدم تیپ مسلم ابن عقیل(ع) از آنجا تغذیه می‌کرد هوا بشدت گرم بود،گویا از زمین و کوه و دره‌های تفدیده،آتش می‌بارید.کولر و پنکه‌ای هم که در بساط نبود! برای خنک کردن خود،چاره‌ای نداشتیم جز آنکه چفیه‌هامان را خیس کرده و روی سر و صورت و گردن خود می‌انداختیم.اینطور باکمی نسیم،با خنکای چفیۀ خیس،نفسی تازه می‌کردیم و وقتی خشک می‌شد،دوباره آب می‌زدیم درخطوط پدافندی خانقین--نفت‌شهر در سنگرهای بالای گمکو،اصلا از یخچال و برق و اینجور چیزها خبری نبود.گهگاه که تدارکات برای بچه‌های مستقر در آنجا هندوانه‌ای می‌آورد آنها برای خنک کردن آن دست به ابتکاری زده بودند می‌گفتند اگر هندوانه را با چاقو بمانند سیب، پوست بکنیم و آنرا درسته روی ظرفی گذاشته و در تیغ آفتاب قرار دهیم، بتدریج حرارت خود را از دست داده وخنک می‌شود! آنها بدین ترتیب،کمبود یخچال را جبران کرده بودند ✍ لازم بذکرست که برای تامین برق دستگاه‌های مخابراتی سایت رله،از موتور برق ظاهراً 3000 هوندا یا درمواقع کمتری از موتور برق 5000 یاماها استفاده می‌شد،که صرفا جهت تامین برق شارژر دستگاه‌ها بود و کشش تامین برق یخچال را نداشت البته باتوجه به گرمای تابستان بویژه در جبهه‌های میانی و مناطق خوزستان،و بدلیل داغ کردن دستگاه‌ها،لازم بود از کولرگازی استفاده شود که برق 220 ولت آن،توسط موتور برق 5K یاماها تامین می‌شد @yousof_e_moghavemat
🌿مخلص‌ترین‌ها رفتند... پاک‌ترین‌ها رفتند پر گشودند🕊🕊 👆📷 مقر گردان تخریب لشکرویژه۲۵ کربلا اروندکنار-- نهر ابوفلفل قبل از عملیات -- ۲۰ بهمن ۶۴ 🌷سردار شهید محمدرحیم بردبار 🌷سردار شهید کمیل ایمانی ﴿فرماندهان گردان تخریب لشکر ۲۵ کربلا﴾ دوران @yousof_e_moghavemat