🌿 #اگر_سپاه_نبود_کشور_هم_نبود 🚩
«...سخت ترین مقابله ها و مبارزه ها [توسط همین شیعیان] شده و کسان دیگر هم که وابستگی های ملی [گرایانه] داشتند، فرار کردند و مسلمانان واقعی هستند که اکنون در مقابل تجاوز #صهیونیست ها ایستادگی می کنند و ما به یاری خدا هر شهری را که محاصره شده، با در محاصره انداختن نیروهای دشمن٬ آزاد خواهیم کرد و #اسرائیل را به سقوط می کشانیم و روزی را نزدیک خواهیم نمود که #اسرائیل چنان بترسد و در فکر باشد که مبادا از لولۀ #سلاح مان، به جای گلوله، 👈 #پاسدار 👉 بیرون بیاید.
باشد که ما شبانگاه بر سرشان بریزیم، چون عقابان تیزپروازی که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آن جایی به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از #صهیونیست_ها [به همگان] ثابت کنیم که ما با #ایمان مان می جنگیم؛ نه با #هواپیما ، نه با #موشک_های_سام ، نه با #تانک ، نه با #توپ ، نه با آتش مان، ان شاء الله.🚩🚩🚩
📒 برگرفته از کتاب ارزشمند #احمد_متوسلیان_هستم ، صفحه ۳۴۹
📢 سخنرانی #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان در جمع قوای #محمد_رسول_الله (ص) - خرداد ۱۳۶۱ - پادگان زَبِدانی #سوریه ⚡
#حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
🕊🍂 #دوستان_شهدا 🍂🕊
🔸حاج حسين رزمنده ها را #عاشقانه دوست داشت💖 و گاه اين عشق را جوری نشان میداد كه انسان حيران میشد😍
🔹یک شب #تانک ها را آماده كرده بوديم و منتظر دستـور حرکت بوديم. من نشسته بودم كنار #برجک و حواسم به پیرامونمان بود👀 و تحرکاتی كه گاه بچهها داشتند. یک وقت ديدم یک نفر👤 بين تانک ها راه میرود و با سرنشینان، گفت و گوهای كوتاه میكند.
🔸کنجکاو شدم ببينم كيست !! مرد توی تاريكی🌚 چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنار تانكی كه #مـن نشسته بودم رويش. همين كه خواستم از جايم تكان بخورم، دو دستی به پوتينم چسبيد و پايم را #بوسيد! گفت: به خدا سپردمتون!!
🔹تا صدایش را شنيدم، نفسم بريد😧
گفتم: حاج حسين⁉️ گفت: #هيس؛ صدات در نياد ! و رفت سراغ تانک بعدی.....
#شهید_حسین_خرازی
@yousof_e_moghavemat