eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ #عارف_12_ساله ( بزرگ مرد کوچک ) 🌸 #شهید_رضا_پناهی شهید 12 ساله ای است که با ضبط صدای خود ماندگار ترین وصیت نامه شهیدان دفاع مقدس را ثبت کرده است. 🌸 بزرگ مرد کوچک پیش از اعزام به جبهه وصیت نامه خود را بصورت صوتی تهیه کرد تا ماندگار ترین وصیت نامه شهید متعلق به این شهید بزرگوار باشد @yousof_e_moghavemat
سال تحصیلی تازه شروع شده بود که شور اعزام درد دل رضا افتاد. یک روز از که آمد، گفت: مادر! من می خواهم به جبهه اعزام شوم. هر چه بهانه آوردم که سنت کم و قد و قواره ات کوچک است، زیر بار نرفت. می گفت: بعد از دستور امام مبنی بر پر کردن جبهه ها درنگ جایز نیست. من به شما ثابت خواهم کرد، علی رغم قد کوچکم قدرت جنگیدن با دشمن را دارم. خیلی جدی نگرفتم. یک روز آمد و گفت: من . خواستم سر به سرش بگذارم. گفتم: لب تر کن همین امروز می روم . می گفت: من عاشق خدا، ائمه و امام زمان (عج) شده ام و تا به معشوقم یعنی الله نرسم آرام نمی گیرم. هر وقت مقابل خاسته اش مقاومت می کردم، می گفت: مادر! تو نمی خواهی خون بهای من خدا باشد. پدرش حرفی نداشت. اما مراعات دل من را می کرد. حاضر شد در عوض نرفتن به جبهه برایش و حتی ماشین بخرد؛ اما رضا واقعا عاشق شده بود. یک روز گفت: من می توانم به جبهه بروم اما رضایت شما برایم مهم است. پدرش هم راضی شد. می گفت: رضا نه مال شما و نه مال من؛ بلکه برای خداست. راضی ام به رضای خدا. ظاهرا خدا می خواهد امانت دوازده ساله اش را پس بگیرد. روز اعزام با وجود مخالفت مسئولین اعزام، سماجتش و البته اصرار من، کار خود را کرد. او همان طوری که پشت پیراهنش نوشته بود، بود. راوی: مادر شهید ؛ شهید رضا پناهی/نویسنده: سید حسین موسوی/ ناشر: شهید کاظمی/ چاپ دوم-زمستان 1398؛ صفحه 37-41. @yousof_e_moghavemat
🍁 📚 معرفی کتاب 🌱 💌 نام ‌کتاب: عارف ۱۲ ساله ⚘ 💌 روایت زندگی ⚘ 💌 نویسنده : سید حسن موسوی ⚘ 💌 ناشر : شهید کاظمی ⚘ در همان دوران تحصیلش یک شب در منزل مهمان داشتیم. گفتم : رضا برو سبزی خوردن بخر. وقتی رفت برای خرید و برگشت، دیدم سبزی های خوبی نگرفته است. گفتم : مادر، این چه سبزی ایه که خریده ای ؟ همیشه چیزی برای گفتن داشت. گفت:من که درس گیاه شناسی نخواندم. گفتم: پس چی خوانده ای؟ گفت: درس خداشناسی. ⚘ 💌 راوی : مادر شهید ♥️ @yousof_e_moghavemat