💗 حاج احمد 💗
ماجرای یک ناهار مخصوص با سردار سلیمانی
رزمنده مدافع حرم «سیدمجتبی حسینی» برادر شهید سیداحمد حسینی خاطرهای از دیدار رزمندگان لشکر فاطمیون با سردارشهید حاج قاسم سلیمانی اشاره کرده و میگوید: سال ۹۷ در منطقه جنگی بوکمال خاک سوریه نزدیک مرز عراق، رزمندههای فاطمیون به دلیل جنگ چند روزه رو در رو با تکفیریها از نظر جسمی و روحی خسته شده بودند و از طرفی هم مهمات درحال تمام شدن بود، فرمانده عملیات خیلی تلاش میکرد که روحیه رزمندهها حفظ شود و از پشت خط هم برای نیروهای پشتیبانی تقاضای کمک کرده بود گویا این خبر به حاج قاسم میرسد که رزمندههای فاطمیون در منطقه جنگی منتظر کمک هستند. حاج قاسم و یکی از همراهانشان به سمت منطقه حرکت کردند و سرزده خودشان را به رزمندهها رساندند. در این لحظه رزمندهها با اشتیاق بهم خبر دادند که حاج قاسم به منطقه آمده است، همگی دور حاجی حلقه زدیم و ایشان برایمان صحبت کردند.
رزمندگانی که قبلاً ملاقات با حاج قاسم داشتند به ما گفته بودند که ایشان به قدری انسان خدایی است که وقتی به چهره دلنشینشان نگاه کنید، آرام میشوید و قوت میگیرید. وقتی که سردار برای ما صحبت کردند، صدایشان نگرانی و غم را از ما دور کرد. با اینکه ایشان فرمانده کل سپاه قدس بودند، با رزمندههای فاطمیون روی زمین خاکی نشستند و ناهار با بچهها تخممرغ خوردند. حاج قاسم بدون بادیگارد بین بچهها بود و با تکتک شان دیدهبوسی میکرد با اینکه برای اولین بار ایشان را میدیدیم انگار سالهای سال میشناختیمشان.
حاج قاسم کمتر یک ساعت با بچهها بودند، اما در همین مدت به قدری تشویق کردند و روحیه دادند که ما آماده رزم دوباره با تکفیریها شدیم. حاج قاسم بعد از این دیدار راهی عملیات دیگری شدند و هر کدام از ما در حال خودمان به عکس یادگاری با ایشان و نوع رفتارشان که بعضی را به اسم صدا میزدند، فکر میکردیم. برخی از رزمندهها هم قلم و کاغذ برداشته بودند و این ملاقات را یادداشت میکردند. /فارس
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
🌹مهدی برای رای دادن به مسجد رفته بود. یکی از او مسئولین را شناخت و به بقیه معرفی کرد. بعد از رای دادن تا دم در بدرقه اش کردند و پرسیدند وسیله داری؟
موتور گازی بیرون مسجد را نشان شان داد و گفت این هم برای برادرم مجید است.
🌹مات شان برده بود از این همه سادگی یک فرمانده لشکر.
#شهید_مهدی_زین_الدین
@yousof_e_moghavemat
✅ پست ۴۶
#انفجار_بزرگ
💥 یکی از مهمترین اتفاقاتی که در آبان ۱۳۶۲ به وقوع پیوست، دو انفجار مهیب در مرکز فرماندهی سپاه تفنگداران دریایی ایالات متّحده و مقر چتربازان فرانسوی مستقر در بیروت؛ پایتخت اشغال شدهی کشور لبنان بود که در محافل خبری و سیاسی جهان، بازتاب گستردهای پیدا کردند. در همین حال، مقامات ارشد دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی، ضمن یک مانور فریبکارانهی رسانهای، بی آن که هیچ مدرکی ارائه دهند، اتهاماتی را در مورد دخالت کشورهای ایران و سوریه در این حادثه، مطرح کردند.
🔸بعد از چند ساعت، مشخص شد افرادی از جنبش آزاد انقلاب اسلامی لبنان، مسئولیت این انفجارها را به عهده گرفتهاند و تهدید کردند که اگر آمریکاییها، اسرائیلیها و فرانسویها دست از اشغال بیروت برندارند، این عملیاتها ادامه خواهند داشت.
👮♂️براساس آماری که بعدها اعلام شد، در جریان این دو حمله، ۲۴۱ نظامی آمریکایی و ۵۸ چترباز فرانسوی کشته شدند.
📸 از راست به چپ:
رونالد ریگان (رئیسجمهور وقت آمریکا)
اسحاق شامیر (نخستوزیر وقت اسرائیل)
فرانسوا میتران (رئیسجمهور وقت فرانسه)
در سال ۱۳۶۲ هجری شمسی.
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
#شهید_احمد_کاظمی
ما بچه که بوديم، بابا يادمان داده بود که در مدرسه هر کس پرسيد پدرتان چه کاره است، بگوييد کارمند دولت. کسي واقعاًنميدانست پدر ما سپاهي هست؛ فرمانده هست. الحمدالله در خانه هم يک طوري برخورد ميکرد که حالا ما فکر نکنيم خبري هست! خودش عميقاً به اين قائل بود که اينها همهاش يک لحظه است؛ امروز هست و فردا نيست. اصلاً پست و مقام و درجه و جايگاهي که داشت حقيقتاً برايش بيارزش بود. يادم هست هفتههاي آخر منتهي به شهادت ايشان بود. کمي مريض احوال و سرماخورده بودند. رفتند وسط هال و يک کاغذ A4 گذاشتند زيرپايشان. من و سعيد و مادرم را هم صدا کردند. گفتند پست و مقام براي من، مثل اين کاغذ ميماند، نه وجودش، من را بالا برده و نه بعداً اگر از زير پايم کشيده شود، زمين ميخورم. کشيدنش و وجودش برايم هيچ فرقي ندارد. شما هم طوري زندگي کنيدکه مقام برايتان اينطوري باشد.
راوی :
محمدمهدی کاظمی فرزند شهید
@yousof_e_moghavemat
✅ پست ۴۷
#سرداران_بی_همتا
🌺 یکشنبهشب، یکم آبان ۱۳۶۲، لشکر۳۱ عاشورا؛ ارتفاع خلوزه-۲ را آزاد کرد. لشکر۲۵ کربلا؛ باقیماندهی نیروهای دشمن روی ارتفاع هفتتوانان را نابود کرد و لشکر۴۱ ثارالله (ع) هم، ارتفاعات هرگنه - مسلط بر شهر پنجوین - را آزاد ساخت. لشکر۱۴ امامحسین (ع) نیز، ارتفاعات سنگ معدن؛ مشرف به غرب #پنجوین را آزاد کرد. لشکر۱۷ علی بن ابیطالب (ع) هم وارد منطقه عملیاتی مریوان شد و مامور به تک در محور ارتفاعات شرقی پنجوین (یعنی کلّه قندی و سنگ معدن) شد.
🔸این درحالی بود که فرماندهان سپاه برای تصمیمگیری درباره اجرا یا منتفی کردن عملیات والفجر۵ در محور بمو - دربندیخان، گفتوگو میکردند که پس از چند جلسه، انجام این عملیات به طور کاملاً جدّی منتفی شد.
📸 سردار #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📷 سردار #شهید_مهدی_باکری
📸 سردار #شهید_حاج_حسین_خرازی
📷 سردار #شهید_مهدی_زین_الدین
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
#رحمةً_للعالمین
🌺عن الامام المهدى عليه السلام:
《إنَّ اللّه َ بَعَثَ مُحَمَّدا رَحمَةً لِلعالَمينَ و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ》
خداوند محمّد را برانگيخت تا رحمتى براى جهانيان باشد و نعمت خود را تمام كند🌺
بحارالانوار،ج۵۳ص۱۹۴
#حدیث_امام_زمان
#السلام_علیک_یا_حجت_ابن_الحسن_المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#طرح_مهدوی
@yousof_e_moghavemat
📷 #استوری
| سردار حاج قاسم سلیمانی
✍ تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی ...
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
✅ پست ۴۸
#خودت_را_برای_والفجر4_آماده_کن
🚍 در روز دوم آبان ۱۳۶۲، فرمانده کل سپاه به #محمد_ابراهیم_همت ابلاغ نمود تا هرچه سریعتر به منطقهی عملیاتی #والفجر4 در شرق پنجوین عزیمت کند.
🚛 پس از قطعیت یافتن ضرورت حضور #لشکر27 در منطقه عملیاتی مریوان - شرق پنجوین جهت شرکت در مراحل بعدی عملیات والفجر۴، اکنون بایستی هرچه سریعتر این یگان به همراه تمامی ساز و برگ رزمیاش از اردوگاه کوهستانی قلّاجه به مریوان نقل مکان میکرد. امر بسیار مهمّی که بار اصلی آن، بر دوش حاجعباس ورامینی؛ رئیس ستاد لشکر و محمّد عبادیان؛ مسئول واحد تدارکات این لشکر سنگینی میکرد. در حقیقت، توان و آمادگی بسیار بالای رزمی و اشتیاق حضور در عملیات را رزمندگان و فرماندهان #لشکر27 ، طی ستونکشی هفتاد و دو ساعته از اردوگاه قلّاجه به منطقه مرزی غرب مریوان نشان دادند که مسافتی حدود ۳۲۰ تا ۳۳۰ کیلومتر را شامل میشد. طول این ستونکشی عظیم به گفتهی عمران پستی هشتجین؛ فرمانده گردان حبیب، بیش از ۳ کیلومتر بوده است.
🚑 جابجایی لشکر۲۷ با کلیهی نیروهای انسانی و تجهیزات و تسلیحات آمادی این یگان که از صبح روز سه شنبه سوم آبان ۱۳۶۲ از محل اردوگاه شهید بروجردی در قلّاجه و اردوگاه دالاهو شروع شده بود، پس از هفتاد و دو ساعت در روز پنجشنبه پنجم آبان و با رسیدن نیروها به اردوگاه موقّت لشکر در پای ارتفاع کوخلان - جنوب منطقه شیلر - به اتمام رسید.
☑️ این ستونکشی بینظیر، از منظر #ابراهیم_همت ، یکی از بیسابقه ترین و حیرتانگیزترین اتفاقات تاریخ موجودیت لشکر۲۷ تا آن لحظه بوده است.
📸 سردار #شهید_حاج_عباس_ورامینی
📷 سردار #شهید_حاج_محمد_عبادیان
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
#نامیرا ؛ #صادق_کرمیار اینبار در قابی #متفاوت
📜 عنوان: مردانِ نامرئی
✔️ معرفی:
رمان«مردان نامرئی» اثر صادق کرمیار به اواخر جنگ ایران و عراق اشاره دارد و تمرکزش بر روی عملیات های جاسوسی و ضد جاسوسی از طرف ایران و عراق است . شخصیت های اصلی کتاب مردانی هستند که در قسمت حفاظت اطلاعات و شناسایی درخط مقدم جبهه فعالیت می کنند و می جنگند، در نقطه مقابل آن ها واحد استخبارات عراق است وماجراهایی از تقابل این دو واحد اطلاعاتی در کتاب روایت می شود. در این رمان ما با روش کار و زندگی شخصی این افراد درگیر و همراه می شویم...
🎁برشی از کتاب:
روی موج های خسته و خاموش دریا منتظر نشسته بود تا حوا هم برسد . با خود نجوا کرد : سیب را که بالا بیندازی هزار چرخ می خورد . و سیب گاز زده را بالا انداخت تا ببیند چند تا چرخ می خورد . با حیرتی حسرت بار دید که سیب چرخید و دوباره برگشت پایین ؛ جوری که ناچار شد دستپاچه خیز بردارد و سیب را پیش از آن بر آب افتد در مشت بگیرد . درست در همین آن بود که نخستین قانون هبوط را کشف کرد ؛ در اینجا همه چیز به پایین برمی گردد...
🏵 این رمان در ۱۹ فصل و حدود ۴۳۰ صفحه منتشر شده است... ✅
💴 قیمت پشت جلد کتاب: 88/000 تومان
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_ارزشی
#کتاب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat
✅ پست ۴۹
#شهدای_شاخص
🔶 طبق گزارش واحد پرسنلی قرارگاه مقدم حمزه سیدالشهداء (ع)، آمار شهدا و مجروحین یگانهای نیروی زمینی سپاه تا پایان مرحله دوم عملیات، ۸۴۵ شهید و ۴۰۵۶ زخمی اعلام شد.
از جمله شهیدان نامآشنای این عملیات، #علی_رضائیان؛ فرمانده قرارگاه مقدم حمزه سیدالشهداء (ع) و #محمدعلی_محمودی؛ معاون فرماندهی لشکر۸ نجف اشرف بودند که هردو، روز سوم آبان ۱۳۶۲ به شهادت رسیدند.
📸 از سمت راست: #سردار_شهید_محمدعلی_محمودی
#سردار_شهید_علی_رضائیان
#عملیات_والفجر4_کوهستان_آتش
@yousof_e_moghavemat
💠 روزی که آقای سید محمد به خواستگاری ام آمدند، در شروع صحبت گفت: ما برای رضای خدا ازدواج می کنیم, زندگی ما با سایرین فرق دارد.
در زندگی من نه خانه ای خواهی دید و نه ماشین و نه حتی سفره عقد آن چنانی. از تو هم می خواهم که جهیزیه زیاد نیاوری, چرا که برای من هیچ چیزی مهم تر از ایمان و انسانیت نیست.
💠 می گفت: هدف فقط خداست و باید در راه او تلاش و کوشش کنیم , مطمئنا می توانیم با همین مختصر وسایلی که داریم زندگی کنیم.
✍از کتاب: سیرت رضوانی
#شهید_سید_محمد_تقی_رضوی
@yousof_e_moghavemat