eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
269 دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
43 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
بیانات ساعاتی قبل از : "هر گاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است." @yousof_e_moghavemat
⬅️تصویری تاریخی از ابلاغیه به فرماندهان تحت امرشان، تو یه بندی ازش نوشته : ... 🔘اول سربازاتون غذا بخورن بعد خودتون ، دقیقا غذاتون هم نوع اونا باشه... کمتر از اونها... @yousof_e_moghavemat
📷 سه فرمانده در یک قاب... به ترتیب از سمت چپ: 🌹 ، فرمانده لشکر عاشورا 🌷 ، فرمانده لشکر امام حسین(ع) 🌿 ، فرمانده لشکر ثارالله(ع) 🌴دوران @yousof_e_moghavemat
📸 حضور فرمانده در مراسم شهادت برادر شان حمید باکری و دیگر شهدای عملیات خیبر ... @yousof_e_moghavemat
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ - سالروز شهادت شهید مهدی باکری فرمانده لشکر همیشه پیروز عاشورا @yousof_e_moghavemat
15.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
: مهدی؛ من مثال می‌زنم خدمت شما، مهدی عادی نبود! این فرمانده‌ی شما بود توی صحنه‌ی جنگ! وقتی شهید شد توی یک گودال بود، در نوک. اون روز برادر مهدی شهید شده بود، حمید جا مونده بود. من هیچ حس نکردم، یه جوان رعنایی... هیچ حس نکردم؛ هیچ آثاری را از غم در چهره‌ی او ندیدم. وقتی می‌خواستند جنازه‌ی برادر او را بیاورند نگذاشت...! گفت: اگر توانستید دیگران را بیاورید، جنازه‌ی برادر من را بیاورید! 🌷به مناسبت @yousof_e_moghavemat
دلم تنگ است، برای یک از جنس جاماندن.. که درمانش رسیدن به قافله یارانی سفرکرده است... نفر نشسته سمت چپ @yousof_e_moghavemat
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🔻فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت کنید که...  @yousof_e_moghavemat
آقا مهدی راه را گم کرده ایم ؛ به مانگاهی کنید ... نفر دوم نشسته از سمت راست @yousof_e_moghavemat
: وقتی بهم گفت «ازت راضی نیستم» انگار دنیا روی سرم خراب شده بود پرسیدم: «واسه چی؟» گفت : چرا مواظب بیت‌المال نیستی میدونی اینا رو کی فرستاده میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟! همه‌ش امانته! گفتم: حاجی میگی چی شده یا نه؟ دستش را باز کرد چهار تا حبّه قند خاکی تـوی دستش بود ، دم در چادر تدارکات پیدا کرده بود... @yousof_e_moghavemat
فرمانده دلیر لشکر 31 عاشورا ، بر اثر اصابت تیر ، از ناحیه کتف مجروح شده بود. یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : « بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا مهدی فرمانده لشکر است بعض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : حاج امر اله راوی یکی از هم رزم های شهید @yousof_e_moghavemat