🍃در هیاهوے این شهرِ آلوده هوا!
که نه دستت به مشـــــهد میرسد
نه به کـــــربلا
نه به نـــــجف
و نه حتے به قم !
دنج ترین جا
براے پر کردن خلاء قلبت
همیـن جاست ...
جایے کنار #شـــــهدا...
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
@yousof_e_moghavemat
#اولین_شهید_ارمنی
📷 #شهید_زوریک_مرادی (مرادیان)🌷
شهادت: ۱۹ مهر ماه ۵۹
#شهید_زوریک_مرادیان اولین شهید نظامی ارمنی در دوران ۸ سال دفاع مقدس بود. او تنها فرزند پسر خانواده بود و در هفتم تیرماه ۱۳۳۹ در تهران چشم به جهان گشود. در سال های تحصیلی دوران ابتدایی در دبستان «ساهاکیان» با اینکه به اتفاق والدین و چهار خواهرش در یک اتاق زندگی می کرد ولی همیشه شاگرد اول بود. تحصیلات دوره راهنمایی و متوسطه را در دبیرستان ارامنه «کوشش داوتیان» ادامه داد اما با وجود قبولی در امتحانات اعزام بخارج، در عین ناباوری خویشاوندان و دوستان سال آخر دبیرستان را ناتمام گذاشت و چندماه پیش از شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه عازم خدمت سربازی شد.شهید مرادی بعد از3ماه دوره آموزشی در «شاهرود» به لشکر ۶۴ ارومیه منتقل شد و سرانجام بعد از ۸ ماه خدمت بر اثر اصابت ترکش خمپاره و مجروحیت شدید در تاریخ ۱۹مهرماه ۱۳۵۹ درجبهه پیرانشهر بشهادت رسید؛ آن هم حدود ۱۹روز بعد از شروع جنگ تحمیلی. پیکر اولین شهید نظامی ارمنی«زوریک مردایان» در ۲۴ مهرماه۱۳۵۹ در گورستان ارامنه در جاده خراسان به خاک سپرده شد
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
نه بخل بورزید و ...
نه دیگران را در هنگام انفاق کردن، به بخل ورزیدن تشویق کنید.
📖 سوره حدید آیه ۲۴
#استوری
#یک_آیه_قرآن
@yousof_e_moghavemat
17.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت دردناک معاون ابومهدی از شهادت حاج قاسم...
... در میان پیکر شهدا هر چه گشتم اثری از حاج قاسم نبود. کمی دورتر دست حاجی را وقتی دیدم دنیا روی سرم خراب شد بچه های عراقی منتظر بودن بگویم این دست حاج قاسم نیست...
#شهید_قاسم_سلیمانی
#شهید_ابو_مهدی_المهندس
#رفیق_خوب
@yousof_e_moghavemat
#مقام_معظم_رهبری:
در عملیات خیبر در محاصره بمباران شیمیایی او #منصور_ستاری ماسک خود را تقدیم به پیرمردی که راننده لودر بود کرد. براثر این اقدام وی تا زمان شهادت از شامه بویایی بیبهره شد و تا آخر عمر این موضوع مخفی ماند.
#شهید_منصور_ستاری
#پانزدهم_دی_1373
#سالروز_شهادت
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
✅ 16 دیماه 65
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی
مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصلهی چند متری آنطرفتر خود را بیشتر نمیتوانستیم ببینیم. هر چهقدر هوا روشنتر میشد، از حجم مه هم کم میشد و دید بهتر میگشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان بهگوش میرسید ولی هیچکس را نمیدیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشهی اردوگاه میآمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق میکرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همهی روزها فرق میکرد. کمکم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد میشوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همهی روزهای تاریخ جنگ فرق میکرد.
یک پلاکارد بزرگ جلویشان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که بهغیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_هاشون را درآورده، بند آنرا به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردانهای دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آمادهباش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راهپیمایی و خشمشب هستید و مفصل و مرتب مشغول آمادهسازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانوادهها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچکدام از شما به مرخصی نرفتهاید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواستهاند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و میخواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
میتوانم قسم بهخدا یاد کنم که حتی یکنفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.
#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
@yousof_e_moghavemat
امالبنینهای وطنم
نذر یاری امام زمان(عج)
عباسها روانه میدان کردند ...
عکاس : علیرضا عابدی
#مادران_شهدا
#همسران_شهدا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#طرح_مهدوی
@yousof_e_moghavemat
چای ،
بی تـــو سرد نمی شود!!
داغش روی دلم می ماند ....
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
#بنای_امور
🌺عن الامام الصادق علیه السلام:
《قِيلَ لِلصَّادِقِ (علیهالسلام)
عَلَى مَا ذَا بَنَيْتَ أَمْرَكَ فَقَالَ:
عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِي لَا يَعْمَلُهُ غَيْرِي فَاجْتَهَدْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَيَّ فَاسْتَحْيَيْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِي لَا يَأْكُلُهُ غَيْرِي فَاطْمَأْنَنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِي الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ》
به حضرت صادق (علیهالسلام) عرض شد كار خود را بر چه چيز استوار كردهاى؟ فرمود:
بر چهار چيز:
(۱)فهميدم كه عمل مرا ديگرى انجام نمي دهد. پس به همین خاطر به كوشش پرداختم.
(۲)دانستم كه خداوند بر همه حال من اطلاع دارد پس به همین خجالت كشيدم.
(۳)فهميدم روزى مرا ديگرى نخواهد خورد پس به همین آرامش يافتم.
(۴)و دانستم بالاخره بسوى مرگ مي روم پس به همین خاطر آماده آن شدم🌺
بحارالانوار ، ج۷۸ ص۲۲۸
#حدیث_امام_صادق
@yousof_e_moghavemat
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥رمزگشایی سردار سلیمانی از چفیه رهبر انقلاب
🔹#شهید_قاسم_سلیمانی طی سخنرانی در هفته دفاع مقدس:رهبر انقلاب پیوسته با دستخط ها و نوشتهایی که بر کتاب های دفاع مقدس دارند مهمترین و تنها مشوقی هستند که جامعه را به مطالعه درباره دوران ارزشمند دفاع مقدس تشویق می کنند.
🔹رهبر انقلاب در همه حالات و ساعات و روزها و دیدارها و ملاقات ها این علم (چفیه) را برافراشته داشتند و دارند و فرهنگ #دفاع_مقدس را تبلیغ می کنند و این یک کار استثنایی است.
#مقام_معظم_رهبری
@yousof_e_moghavemat