خیرات حسان
[نیکو زنان زیبا ]
به بهانه روز بزرگداشت حضرت #ام_النبین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قال الله الحکیم؛ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
⚪️مقدمه
زنانی برتر از حور و ملک که در قرآن کریم از آنها با عنوان «خیرات حسان»یاد شده است.
چه فراوانند زنانی که با نیل به کمالات ، به مقاماتی رسیده اند که از مردها بلکه از حور و فرشته سبقت گرفته اند.
امام صادق(ع) در تفسیر عبارت «خیرات حسان» فرمودند: اَلْخَيْرَاتُ اَلْحِسَانُ مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ اَلدُّنْيَا هُنَّ أَجْمَلُ مِنَ اَلْحُورِ اَلْعِينِ. خیرات حسان ، زنان دنیا هستند که از حورالعین زیباترند.
در حدیث دیگری فرمود؛ هُنَّ صَوَالِحُ الْمُؤْمِنَاتِ الْعَارِفَاتِ خیرات حسان، زنان نیکویی هستند اهل ایمان و عرفان بودند.
☑️زنان اسوه در قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم برخی زنان نیک را اسوه و الگوی همه مومنان اعم از زن و مرد بیان فرموده است؛
➖ مثلا در آیه یازدهم سوره تحریم فرمود:
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ.
و خداوند، برای مؤمنان (آسیه) زن فرعون را مَثَل آورد هنگامی که (از شوهر کافرش بیزاری جست و) عرض کرد: بار الها (من از قصر فرعونی و عزت دنیوی او گذشتم) تو خانهای برای من نزد خود در بهشت بنا کن و مرا از شرّ فرعون (کافر) و کردارش و از قوم ستمکار نجات بخش.
🔹آسیه، زن نامآوری است که در دفاع از دین خدا و پیامبر الهی و مبارزه با ظلم و ستم فرعون در تاریخ ضربالمثل شده است. آسیه با اعلام انزجار از ظلم و ستم فرعون، با خوی فرعونی و طاغوتی مخالفت و مبارزه و نسبت به آن ابراز تنفر میکند. این بانوی گرامی دارای درایت، روشنبینی و از خودگذشتگی بود. او سالها به طور مخفیانه یکتاپرستی کرد تا سرانجام در راه مبارزه علیه ظلم و بیعدالتی در راه حق به شهادت رسید.شهادت آسیه، بیانگر این پیام است که در محیط فاسد و در جامعه ستمکار نیز میتوان پاک بود.
➖و در آیه دوازده سوره تحریم فرمود: وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی اَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَ کَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ؛
و همچنین( مثل برای مؤمنان) مریم دختر عمران است ، که دامان خود را پاک نگه داشت و ما از روح خود در آن دمیدیم، او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرده و از مطیعان فرمان خدا بود».
در این آیه، خصوصیت حضرت مریم به عنوان پاکدامنی و فرمانبرداری خدا بیان شده است.
🔹داستان حضرت مریم(س) در قرآن، یکی از شگفتانگیزترین و جالبترین داستانهای قرآنی است. حضرت مریم(س) تنها زنی است که نام مبارکش در ۱۲ سوره قرآن مجید و ۳۴ آیه به صراحت ذکر شده است، اما شرح احوال او بیشتر در دو سوره آلعمران و مریم بیان شده است. آن حضرت، نمونه انسان کامل و متجسم فضایل معنوی است. او توانست در مسیر تعالی و رشد شخصیت خدایی خود، الگوی سالکان اعم از زن و مرد باشد. او که مظهر عفاف و پاکدامنی بود، به درجهای رسید که توانست به عنوان مادر حضرت عیسی(ع) به عنوان پیامبر اولوالعزم برگزیده شود.
استاد مطهری مینویسد:
كار او به آنجا كشيده شده بود كه در محراب عبادت همواره ملائكه با او سخن مىگفتند و گفتوشنود مىكردند، از غيب براى او روزى مىرسيد، كارش از لحاظ مقامات معنوى آنقدر بالا گرفته بود كه پيغمبر زمانش را در حيرت فرو برده، او را پشت سر گذاشته بود، زكريا در مقابل مريم مات و مبهوت مانده بود.
🔷این نکته را متذکر شویم که خداوند در قرآن کریم روی مصلحت حفظ قرآن کریم از دسیسه و تحریف بدون تصریح به اسم بانوی بزرگ اسلام و سرور زنان عالم حضرت فاطمه زهرا(س) در آیاتی از قرآن ایشان را مورد تجلیل قرار داده که در جمله آن، آیات سوره انسان می باشد.
همچنین مادر با جلالت آن حضرت حضرت خدیجه را نیز با اشاره مورد ستایش قرار داده همین طور برخی دیگر از زنان خوب یا بد صدر اسلام با اشاره های مورد توجه قرار گرفته اند.
🔻 ادامه دارد 👇👇
#منبرکوتاه
#مناسبتی
#انتخاب_های_من
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
خیرات حسان [نیکو زنان زیبا ] به بهانه روز بزرگداشت حضرت #ام_النبین بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرّ
☑️ده ویژگی الهی زنان و مردان
طبق آیه ای که در اول بحث تلاوت شد خداوند ده ویژگی را برای انسان های شایسته بیان فرموده است که این ویژگی عبارتند از؛
❶ و❷ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ
چهار معنی برای مسلم گفته شده است؛ ۱.انقیاد و امتثال دستورات الهى
۲. داخل شدن در سلم بعد از حرب
۳. تفویض امور به خداوند
۴. خالص کردن اعمال
در مورد مومن جمعى فرمودهاند: اسلام و ایمان به یک معنى، و تکرار آن به جهت اختلاف لفظین است.
برخی دیگر معتقدند اسلام اقرار به زبان، و ایمان تصدیق به قلب است.
در بحار الانوار از پیامبر روایت شده است؛ الا انبّئکم لم سمّى المؤمن مؤمنا؟ لایمانه النّاس على انفسهم و اموالهم. الا انبئکم من المسلم؟ المسلم من سلم النّاس من یده و لسانه، فرمود: آیا خبر دهم شما را چرا نامیده شده ایمان آورنده مؤمن، به جهت مأمون بودن او مردمان را بر نفوس و اموالشان؛ آیا خبر دهم کیست مسلمان؟ مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او در امان باشند.
❸ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ
و مردان و زنانى که ثبات ورزیدهاند در وظایف طاعات و مداومت مىنمایند به انواع عبادات. یا مردان و زنانى که دعا کنندهاند.
❹وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ:
و مردان و زنانى که راستگویانند در اقوال و افعال.
❺وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ
و مردان و زنانى که صبر کنندهاند در بجاآوردن طاعات و پرهیز از محرمات و بردبارى و تحمل ناملایمات و مصیبات.
❻وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ
و مردان و زنان ترسکاران به قلوب و جوارح، یا تواضع کنندگان براى خدا، یا چون نماز گذارند با قلب متوجه و به راست و چپ نگاه نکنند و به چیزى مشغول نشوند.
❼وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ
و مردان و زنان صدقه دهندگان به آنچه واجب است در مال ایشان از زکات و خمس.
❽ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ
و مردان و زنان روزهداران براى خدا (مراد روزه واجب است).
❾وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ
آنهاکه نگهدارندهاند فرجهاى خود را از حرام و زنانى که نگهدارندهاند خود را از حرام که آثار عفت و عصمت و نجابت باشد.
❿ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ
و مردانى که یاد کنندهاند خدا را بسیار در زمان بسیار و مکان بسیار به قلب و لسان.
و زنان یاد کننده خدا را به طریق مذکور. و قرآن خواندن و دعا و مشغول شدن به آنچه رضاى خدا و آثار حق پرستى باشد داخل است.
حضرت صادق(ع) فرمود : من بات على تسبیح فاطمة کان من الذّاکرین اللّه کثیرا و الذّاکرات فرمود هر که بخوابد در شب و تسبیح حضرت فاطمه علیها السّلام را گوید از جمله جماعت «ذاکرین الله کثیرا» باشد.
🔴ویژگی های اختصاصی زنان شوهردار
پیامبر فرمود : إِنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ اَلْوَلُودُ اَلْوَدُودُ اَلْعَفِيفَةُ اَلْعَزِيزَةُ فِي أَهْلِهَا اَلذَّلِيلَةُ مَعَ بَعْلِهَا اَلْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوْجِهَا اَلْحَصَانُ عَلَى غَيْرِهِ اَلَّتِي تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطِيعُ أَمْرَهُ وَ إِذَا خَلاَ بِهَا بَذَلَتْ لَهُ مَا يُرِيدُ مِنْهَا وَ لَمْ تَبَذَّلْ كَتَبَذُّلِ اَلرَّجُلِ.
به راستى بهترين زنان شما زنى است كه بسيار بچهزا، مهربان و دوستداشتنى، پاكدامن باشد، در خاندانش عزيز و محترم، و نسبت به شوهرش فزونى باشد، خود را براى همسرش بيارايد، ولى نسبت به مردان ديگر كنارهگير و پاكدامن باشد؛ گفتار شوهرش را بشنود و از خواستهاش اطاعت كند، و هنگامى كه با او تنها مىشود هرچه از او مىخواهد انجام دهد، ولى همانند مردان آرايش را رها نمىكند.(۱)
🔷زنان با ایمان برتر از حور
ام سلمه از پیامبر سؤال کرد آیا ما زنان مؤمن بر حورالعین برتری داریم؟
پیامبر فرمود: «و الذی نفسی بیده فضل المخدوم علی الخادم کفضل القمر لیلة البدر علی سائر الکواکب»
" برتری مخدوم بر خدمتگزار در آنجا همچون برتری ماه در شب چهارده بر سایر کواکب است.
ام سلمه سوال کرد : سبب فضیلت ما بر حوری ها چیست؟
پیامبر فرمود: شما در دنیااهل نماز ، روزه،زناشویی، طهارت و تحمل بارداری و خانه داری بودید و عدالت خداوند اقتضا میکند که شما را بر آنها برتری دهد..
زنان با ایمان، در بهشت شکوه و جلالتی دارند که حوری ها که برای خدمت گذاری آنان می آیند عرق شرم دارند.(۲)
☑️زنان اسوه در بیان احادیث
در احادیث زنانی به عنوان برترین زنان و اسوه ی مؤمنان معرفی شده اند.
پیامبر فرمود: أفضَلُ نِساءِ أهلِ الجَنّةِ : خَديجَةُ بِنتُ خُوَيلِدٍ ، و فاطِمَةُ بِنتُ مُحمّدٍ صلى الله عليه و آله ، و مَريَمُ بِنتُ عِمرانَ ، و آسِيَةُ بِنتُ مُزاحِمٍ امرأةُ فِرعَونَ···
برترين زنان بهشت عبارتند از: خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمّد صلى الله عليه و آله ، مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم همسر فرعون···(۳)
🔻 ادامه دارد 👇👇
#منبرکوتاه
#مناسبتی
#ام_النبین
#انتخاب_های_من
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
☑️ده ویژگی الهی زنان و مردان طبق آیه ای که در اول بحث تلاوت شد خداوند ده ویژگی را برای انسان های شای
🔻در ادامه نکاتی در ارتباط با شخصیت با عظمت ام العباس حضرت ام النبین تقدیم میگردد🔺
شعر
السلام ای گوهر دریای عشق
السلام ای لاله صحرای عشق
السلام ای مظهر صبر و وفا
السلام ای زوجه شیر خدا
السلام ای مادر سلطان عشق
همسر مولا امیرالمومنین
مظهر مهر و وفا ام النبین
نام تو دیباچه دیوان عشق
السلام ای مفخر ما شیعیان
ای فدای نام تو اهل جهان
بر ابوفاضل به دنیا مادری
زین سبب بر کل عالم مفخری
🔷نکته
در این که روز وفات حضرت ام البنین چه روزی بوده است منبع معتبری پاسخ به این سوال را ثبت نکرده است اما کار خوبی که انجام شده است یک روز به عنوان روز بزرگداشت این بانوی باعظمت انتخاب شده است که عبارت است از سیزدهم جمادی الثانی.
💠داستان ولادت ام النبین
در کتب تاریخی نوشته اند: حَزام بن خالد به همراه جمعی از «بنی کلاب» به سفر رفته بود. در یکی از شب ها به خواب فرو رفت و در عالم رؤیا دید که در زمین سرسبزی نشسته است و مرواریدهای درخشانی از اطراف بر دستان او می ریزد و او از زیبایی آنها متعجب می شود. سپس مردی را می بیند که به سوی او می آید از طرف بلندی و هنگامیکه به او می رسد سلام می کند و حزام او را جواب می دهد. آن مرد به او می گوید: این مروارید را به چه قیمت می فروشی؟ حزام نگاه کرد و آن درّ زیبا را در دستان خود دید؛ رو به مرد کرده و گفت: من قیمت این درّ را نمی دانم که به شما بگویم، شما آن را به چه قیمت خریداری؟ مرد گفت: من نیز نمی دانم قیمت او را ولی این هدیه ای است که یکی از پادشاهان عطا کرده است. و من ضامن هستم برای تو به چیزی که از درهم و دینار بالاتر است. حزام گفت: آن چیز چیست؟ مرد گفت: تضمین می کنم که او شرافت و سیادت ابدی دارد و بهره و بزرگی از او است. حزام گفت: آیا این را برایم ضمانت می کنی؟ و مرد پاسخ داد: آری. و حزام در پایان به مرد گفت: و تو اکنون واسطه در این امر می شوی.
و مرد نیز گفت: و من واسطه می شوم؛ او را به من اعطاء کرده اند و من به تو عطا می کنم. وقتی حزام از خواب بیدار شد رؤیای خود را برای بنی کلاب گفت و خواستار تعبیر آن شد. یکی از خاندان وی گفت: اگر رؤیای صادقه باشد دختری روزی تو خواهد شد که یکی از بزرگان او را عقد خواهد کرد و به سبب این دختر مجد و شرافت و آقایی نصیب تو خواهد شد. و هنگامی که او از سفر برگشت، ثمامة بنت سهیل، همسر باوفای او، که حامله بود وضع حمل کرده و دختری چونان مروارید درخشان وزیبا به دنیا آورد. حزام پس از آگاه شدن از تولد دخترش به خود گفت: «قد صدّقت الرؤیا» و از این بشارت شاد و مسرور شد. نام او را «فاطمه» نهاد، و به رسم عرب کنیه ای برای وی برگزیدند که «ام البنین» بود. به هر حال پس از این رؤیای صادقه فاطمه، مادر فضلیت ها، به دنیا آمد و دوران کودکی را چونان دیگر کودکان گذراند و در دامان مادری مهربان و پاک و پدری شجاع که دارای سجایای اخلاقی فراوان بودند رشد کرد.
💠تصمیم حضرت امیر برای ازدواج با ام النبین
حضرت امیر(ع) پس از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها،با چند نفر ازدواج کرده بودند.به نظر میرسد اولین زنی که بعد از شهادت حضرت زهرا(ع) به افتخار همسری امام علی(ع) در آمد امامه خواهر زاده حضرت فاطمه زهراست که طبق وصیت آن بانوی شهیده ، حضرت نخست با او ازدواج کرده اند.
اما سالها بعد از آن ازدواج با زنان دیگری نیز ازدواج کردند .
تا اینکه روزی از برادر خود عقیل بن ابی طالب که در علم «اَنساب» معروف بود خواست که زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایش پسری شجاع و سوارکار به دنیا آورد.
عقیل در پاسخ آن حضرت گفت: «با فاطمه کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وی نیست»؛ و سپس در مورد جد مادری ام البنین، ابوبراء عامر بن مالک، که در آن روز از جهت دلاوری و شجاعت کم نظیر بود گفت: ابوبراء عامر بن مالک جد دوم فاطمه کلابیه از شجاعت در میان قبایل عرب بی نظیر است و کسی را شجاعتر از او جز حضرتت نمی شناسم، از این رو او را بازی کننده با نیزه ها (مُلاعِبُ الاسِنَّة) می نامند.
🔻 ادامه دارد 👇👇
#منبرکوتاه
#انتخاب_های_من
#ام_النبین
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
🔻در ادامه نکاتی در ارتباط با شخصیت با عظمت ام العباس حضرت ام النبین تقدیم میگردد🔺 شعر السلام ای گوهر
💠خواستگاری از ام البنین(س)
حضرت علی (ع) پس از اینکه فاطمه کلابیه را تایید کرد و پسندید عقیل برادرش را برای خواستگاری به نزد پدر فاطمه فرستاد. حزام که بسیار میهمان دوست بود پذیرایی کاملی از او کرده و با احترام فراوان به او خیرمقدم گفته و در مقابل وی قربانی کرد. سنت و رسم عرب این بود که تا سه روز از میهمان پذیرایی می کردند و روز سوم حاجت او را می پرسیدند و از علت آمدنش سؤال می کردند و خانواده ام البنین که خارج از مدینه زندگی می کردند نیز چنین رسمی را به جای آوردند. روز چهارم با ادب و احترام از علت ورود وی جویا شدند و عقیل گفت: به خواستگاری دخترت فاطمه آمده ام، برای پیشوای دین و بزرگ اوصیا و امیر مؤمنان علی بن ابیطالب. حزام که هرگز پیش بینی چنین پیشنهادی را نمی کرد، حیرت زده ماند. با کمال صداقت و راستگویی گفت: بَه بَه چه نسب شریفی و چه خاندان با مجد و عظمتی! اما ای عقیل «شایسته امیرالمؤمنین یک زن بادیه نشین با فرهنگ ابتدایی بادیه نشینان نیست. او با یک زن که فرهنگ بالاتری دارد باید ازدواج کند و این دو فرهنگ با هم فرق دارند.»عقیل پس از شنیدن سخنان وی گفت:
امیرالمؤمنین از آنچه تو می گویی خبر دارد و با این اوصاف میل به ازدواج با او دارد. پدر ام البنین که نمی دانست چه بگوید از عقیل مهلت خواست تا از مادر دختر، ثمامه بنت سهیل، و خود دختر سؤال کند و به او گفت: «زنان بیشتر از روحیات و حالات دخترانشان آگاه هستند و مصلحت آنها را بیشتر می دانند.»
وقتی پدر ام البنین به نزد همسر و دخترش برگشت دید همسرش موهای ام البنین را شانه می زند و او از خوابی که شب گذشته دیده بود برای مادر سخن می گوید... «مادر خواب دیدم که در باغ سرسبز و پردرختی نشسته ام. نهرهای روان و میوه های فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان می درخشیدند و من به آن ها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می کردم... در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می شد که چشمها را خیره می کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانی دیگر هم در دامنم دیدم. نور آنها نیز مرا مبهوت کرده بود. هنوز در حیرت و تعجب بودم که هاتفی ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدایش را می شنیدم ولی او را نمی دیدم گفت:
بشراکِ فاطمةُ بسادة الغُرَر
ثلاثة انجم و الزاهر القمر
ابوهم سید فی الخلق قاطبة
بعد الرسول کذا قد جاء فی الخبر
«فاطمه مژده باد تو را به سیادت و نورانیت. به ماه نورانی و سه ستاره درخشان پدرشان سید و سرور همه انسانهاست بعد از پیامبر گرامی و اینگونه در خبر آمده است.»
پس از خواب بیدار شدم در حالی که می ترسیدم. مادرم! تاویل رؤیای من چیست؟!» مادر به دخترک فهیمه و عاقله خود گفت: «دخترم رؤیای تو صادقه است ای دخترکم به زودی تو با مرد جلیل القدری که مجد و عظمت فراوانی دارد ازدواج می کنی. مردی که مورد اطاعت امت خود است. از او صاحب چهار فرزند می شوی که اولین آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تای دیگر چونان ستارگانند«پس از صحبتهای دوستانه و صمیمانه مادر و دختر، حزام بن خالد وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذیرش علی(علیه السلام) سؤال کرد و گفت: آیا دخترمان را شایسته همسری امیرالمؤمنین(ع) می دانی؟ بدان که خانه او خانه وحی و نبوت و خانه علم و حکمت و آداب است اگر (دخترت را) اهل و لایق این خانه می دانی - که خادمه این خانه باشد - قبول کنیم و اگر اهلیت در او نمی بینی پس نه؟
همسر او که قلبی مالامال از عشق به امامت داشت گفت: «ای حزام ! به خدا سوگند من او را خوب تربیت کردم و از خدای متعال و قدیر خواستارم که او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد برای خدمت به آقا و مولایم امیرالمؤمنین(ع) پس او را به علی بن ابیطالب، مولایم، تزویج کن.»
عقیل با اجازه از ام البنین عقد بین این دو بزرگوار را اجرا کرد با مهریه ای که سنت رسول اللّه (ص) بود و برای دختران و همسران خود معین کرده بود و آن 500 درهم بود در حالی که پدر او می گفت:
«او هدیه ای است از سوی ما به پسرعموی رسول خدا و ما طمع به مال و ثروت او ندوخته ایم.»
🔻 ادامه دارد 👇👇
#منبر_کوتاه
#انتخاب_های_من
#ام_البنین
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
💠خواستگاری از ام البنین(س) حضرت علی (ع) پس از اینکه فاطمه کلابیه را تایید کرد و پسندید عقیل برادرش ر
🔷سخنان بزرگان در مورد ام النبین
🔹امام باقر (ع) می فرماید: آن حضرت به بقیع می رفت و آن قدر جانسوز مرثیه میخواند که مروان با آن قساوت قلب گریه می کرد.
🔹شهید ثانی درباره حضرت ام البنین(ع) میگوید: «ام البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آنها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتد. در روزهای عید، به احترام او به محضرش میرفتند و به ایشان ادای احترام میکردند.»
🔹سید محمود حسینی شاهرودی (متوفی ۱۳۹۴ ق) گوید: «من در مشکلات، صد مرتبه صلوات برای مادر حضرت ابوالفضل العباس(ع)، ام البنین(ع)، میفرستم و حاجت میگیرم.»
🔹سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه مینگارد: «ام البنین(ع) شاعری خوش بیان و از خانوادهای اصیل و شجاع بود.».
🔹مقرم میگوید: «ام البنین از بانوان با فضیلت به شمار میرفت. وی حق اهل بیت را خوب میشناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت.»
🔹علی محمد علی دُخَیل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار مینویسد: «عظمت این زن (ام البنین) در آنجا آشکار میشود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او میدهند، به آن توجه نمیکند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین(ع) میپرسد؛ گویی امام حسین(ع) فرزندِ اوست نه آنان.».
✅مقام صبر ، ادب و ایمان ام النبین
در باب ادب، صبر و ایمان این بانوی باعظمت ماجرایی را نقل کرده اند که در این قسمت تقدیم میکنم؛
نقل شده که پس از واقعه عاشورا و هنگام ورود کاروان اهل بیت علیهم السلام به مدینه بشیر در مدینه حضرت ام البنین را ملاقات می کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنین پس از دیدن وی می گوید:
از حسین(ع ) مرا خبر بده.
بشیر می گوید: سرت سلامت مادر! عباست به شهادت رسید.
ام البنین باز می گوید: از حسین(ع ) مرا خبر بده. و به همین ترتیب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او می دهد. ام البنین با صبری بی نظیر می گوید:
«یا بشیر اخبرنی عن ابی عبدالله الحسین(ع). اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداء لابی عبدالله الحسین(ع ).»
ای بشیر خبر از [امام من]اباعبدالله الحسین بده فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان است فدای اباعبدالله(ع) .
و آنگاه که بشیر خبر شهادت مولا و امام او، حسین بن علی(ع ) را می دهد آهی کشیده و با دنیایی از غم و اندوه می گوید:-«قطعت نیاط قلبی»
آه که بندهای (رگهای) قلبم را پاره پاره کردی.
🔳مرثیه های ام النبین
ام النبین شاعر و ادیب بوده است و اشعاری در رثا شهدای کربلا امام حسین(ع) و فرزندان ش سروده است؛
از جمله اشعار جاودانه وي که مورد تجليل و تحسين بزرگان ادب قرار گرفته است شعر جانسوز وي پس از شهادت پسرش که پدر فضايل بود مي باشد:
لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ
تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ
كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ
وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ
أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى
قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ
«مرا ام البنين نخوانيد که به ياد شيران دلاور مي افکنيدم. مرا فرزنداني بود که به نام آنها خوانده مي شدم ولي امروز فرزندي ندارم. چهار فرزند داشتم همچون بازهاي شکاري و همگي به شهادت رسيدند.»
يَا مَنْ رَأَى الْعَبَّاسَ كَرَّ عَلَى جَمَاهِيرِ النَّقَدِ
وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَيْدَرَ كُلُّ لَيْثٍ ذِي لَبَدٍ
أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِي أُصِيبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ يَدٍ
وَيْلِي عَلَى شِبْلِي أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
لَوْ كَانَ سَيْفُكَ فِي يَدِيْكَ لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ
ای که عباس را دیدی حمله میکرد بر تودههای فرومایه و از فرزندان حیدر هر شیر یال داری دنبال او بود خبردار شدهام که به سر فرزندم ضربت وارد شده درحالیکه بریده دست بود وای بر من بر شیر بچهام که ضربت عمود سرش را خمیده کرد اگر شمشیرت در دستت بود کسی نمیتوانست به تو نزدیک شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. الکافی،ج۵،ص۳۲۴
۲.آمال الواعظین،ج۲،ص۴۶۷
۳.الدرّ المنثور ، ج۸ ، ص۲۲۹ .
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
#منبر_کوتاه
#ام_البنین
#انتخاب_های_من
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸مجلس عزای حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها و امّالبنین علیهاالسلام در مدینه ...
در نقلی آمده است:
وقنی که قافله بازماندگان عاشورا به مدینه بازگشت، زینب کبری سلاماللّهعلیها فرمود:
📋 لا أُريدُ أَحَداً يَدخلُ عَلَيَّ إِلَّا مَن فُقِدَتْ لَها عزيزاً في كربلاء
▪️قصد ملاقات با کسی را ندارم مگر کسی که عزیزی در کربلا از دست داده است.
🥀 یک روز که آن حضرت در منزل نشسته بود، درب خانه آن حضرت را کوبیدند. کنیزکی پشت در آمد و گفت: شما که هستید؟ صدا آمد:
📋قولي لِسيّدتِكِ زينب عليهاالسلام إنّي شَريكتُها في هٰذا الْعَزاءِ، و اُريدُ أن أدخُلَ عَلَيْها و أُساعِدَها فإنّي مِثلُها في المُصابِ
▪️به سروَر خود زینب کبری سلاماللّهعلیها بگو: من شریک او در این مصیبت هستم و آمدهام تا او را در عزاداری بر حسین علیهالسلام یاری کنم.
🥀 وقتی که آن کنیزک، این خبر را برای زینب کبری سلاماللّهعلیها آورد، آن حضرت فرمود: «به گمانم که امالبنین علیهاالسلام است.» آن کنیزک مجددا رفت و پرسید: اسم شما چیست؟
🥀 آن بانو فرمود: من امالبنین «علیهاالسلام» هستم. کنیز در را به روی او گشود. وقتی که ام البنین علیهاالسلام داخل شد، جلو آمد و زینب کبری سلاماللّهعلیها را در آغوش گرفت و گریست. زینب کبری سلاماللّهعلیها به او فرمود:
📋 عَظَّمَ اللّهُ لَكِ الْأجرَ في أولادِكِ الْأربَعَةِ
▪️خدا اجر تو را بزرگ بدارد در مصيبت چهار فرزندت.
🥀 و حضرت امالبنین علیهاالسلام اینگونه جواب داد:
وأنتِ عَظَّمَ اللّه لكِ الأجرَ في الحسين عليهالسلام
▪️خدا اجر شما را در مصيبت برادرتان، امام حسین علیهالسلام بزرگ بدارد.
📋 و بَكَتْ وَ بَكىٰ مَنْ كانَ حاضرًا
▪️در این هنگام زینب کبری سلاماللّهعلیها به گریه افتاد و تمام زنهایی که در آن جلسه بودند، با گریه آن حضرت گریستند.
✍ گفت: اُم البنين! ببين زينب
با چه اوضاعي از سفر برگشت؟!
از حسين… تكه های پيراهن
از ابالفضل… يك سپر برگشت
گفت: يادم نميرود هرگز
دلبرم رفت و روز ما شب شد
آن قدر نيزه رفت و آمد كرد
بدن شاه نامرتّب شد
خطبهها خطبه هاي غرّا شد
ليك با طعم روضهی «الشام»
صحبت از نذر نان و خرما بود
صحبت از سنگهای كوچه و بام
همه جا رنگ كربلا بگرفت
كربلا كربلای ديگر بود
بر لب زينب و زنان و رباب
روضه ی تشنگی اصغر بود
دختری با قيام نيمه شبش
جان تازه به دين و قرآن داد
در خرابه كنار رأس پدر
طفل ويران نشين ما جان داد
📚مجمع مصائب أهل البیت علیهمالسلام، ج۲، ص۲۹۱
📚النصّ الجلیّ فی مولد العباس بن علی علیهماالسلام، الناصري البحرانی، ص۴۴.
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸وداعِ حضرت ابالفضل العباس با مادرش حضرت امّالبنین «سلاماللهعلیهما» به هنگام خروج از مدینه...
در نقلی آمده است:
به هنگام حرکت قافله سیدالشهداء علیهالسلام از مدینه بود که حضرت امّالبنین علیهاالسلام برای بار دیگری آمد تا با حضرت عباس علیهالسلام و دیگر پسرانش وداع کند.
🥀 در آخرین کلامی که به فرزندانش گفت، اینچنین فرمود:
📋 أطيعُوا إمامَكمُ الحُسين علیهالسلام و قاتِلوا دُونَهُ أعدٰاءَه.
▪️از امامتان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام با تمام وجود اطاعت کنید و در پیش پای او با دشمنانش بجنگید.
📋 قاتِلُوا قِتالاً حَيدَرياً، كَرّاراً، بَتّاراً… يا بِلا هَوادَة، ولا تَهابُوا المَوتَ يا لُيُوثيَ البَواسِل.
▪️چون پدرتان، حیدارانه و با صلابت بجنگید؛ با دشمنان مولایتان، مدارا به خرج ندهید و از مرگ هراسی نداشته باشید ای شیران دلیر من!
🥀 ... در اینجا ابالفضل العباس علیهالسلام لب به سخن گشودند و فرمودند:
📋 أمّاه يا أمَّ البنين، لا تَقلَقي فأنا الحسينُ والحسينُ أنا، أنا زينب و زينب أنا، نفسي لِنَفسهما الوِقىٰ، روحي لِروحِهمَا الفِدىٰ،
▪️ای مادرجان من! ای أمّ البنین! هیچ نگران نباشید؛ چرا که جان من، جان حسین علیهالسلام است و جان او، جان من؛ جان من، جان زینب کبری سلاماللّهعلیها است و جان او، جان من؛ به فدایشان بشوم؛ جان و دلم به قربانشان.
📋 و مَشَتِ القٰافلةُ و مَشَت خَلفَها عَينًا أمُّالبنين حتّى حَجَبَتْها الدُّموعَ، وَ مَشَتْ بِرِجلَيها حتّى غابتِ القافلةُ
▪️سپس قافله به راه افتاد و حضرت امالبنین سلاماللهعلیها پشت سر آنها به راه افتاد تا اینکه، اشک چشمانش مانع دید او شد؛ چند قدم دیگر به پیش رفت تا اینکه قافله از دیدهگانش غائب شد.
📚أُم البنين علیهاالسلام سیرتها و کراماتها،زهيري، ص۱۴۵.
📚المجالس الشجیه،تاجالدین، ص۱۰۳
✍ دوباره گفتم: دیگر سفارشت نکنم
دوباره گفتم: جان تو و حسین، پسر!
دوباره گفتم و گفتی: "به روی چشم عزیز"
فدای چشمت، چشم تو بی بلا مادر
مدام بر لب من "إن یکاد" و "چارقل" است
که چشم بد ز رُخت دور، بهتر از جانم!
بدون خُوود و زره نشنوم به صف زدهای
اگرچه من هم "جوشن کبیر" میخوانم
شنیدهام که خودت یک تنه سپاه شدی
شنیدهام که علم بر زمین نمیافتاد
شنیدهام که به آب فرات لب نزدی
فدای تشنگیات...، شیر من حلالت باد
بگو چه شد لبِ آن رود، رودِ تشنهی من!
بگو چه شد لب آن رود، ماهِ کامل من!
بگو که در غم تو رود رود گریه کنم
کدام دست، تو را چید میوهی دل من!
همین که نام مرا میبرند میگریم
از این به بعد من و آه و چشم تَرشدهای
چه نامِ مرثیه واریست "مادر پسران"
برای مادر تنهای بیپسر شدهای
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸من نیامدهام تا جای مادرتان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها باشم؛ بلکه آمدهام تا «خادمهٔ» شما شوَم ...
در برخی از نقلها آمده است:
شب اول عروسی حضرت امالبنین عليهاالسلام بود که وارد خانه امیرالمؤمنین عليهالسلام شد و مشاهده نمود که حسنین و زینبین علیهمالسلام گرداگرد هم نشستهاند. ام البنین عليهاالسلام پیش آمد و عرضه داشت:
📋أَنَا ما جِئتُ هُنا لِأُحِلَّ مَحلَّ أُمِّكُما فَاطِمة سلاماللهعلیها
▪️من نیامدهام اینجا تا جای مادرتان فاطمه زهرا "سلاماللهعلیها" برای شما باشم!
📋 ثُمَّ اِختَنَقَتْ بِعَبرتِها وقالَتْ:
▪️ام البنین علیهاالسلام این جمله را گفت و بغض، راه گلویش را بست و اشکش جاری شد و فرمود:
📋 أََنَا هُنا خادِمَةٌ لَكُم جِئتُ لِخِدمَتِكُم فَهَلْ تَقبلونَ بِهٰذا و إلّا فَإنّي راجِعَةٌ إلَىٰ داري
▪️من خادم شما هستم و آمدهام تا به شما خدمت کنم؛ آیا مرا به اين خدمت گذاری میپذیرید؟ و اگر مرا نپذیرید به خانهام برمیگردم!
🥀 حسنین و زینبین علیهمالسلام به او خوشآمد گفتند و فرمودند:
📋 أنتِ عَزيزَةٌ كَريمَةٌ و هٰذا بَيتُكِ
▪️تو بزرگواری و کریم... و این خانه، خانه توست!
✍ ای روشنای خانهی حیدر پس از زهرا
کاملترین و بهترین همسر پس از زهرا
هر چند در عالَم علی را کفو و همتا نیست
هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست
اما علی گمگشتهاش را در تو پیدا کرد
آری خدا پای تو را در خانهاش وا کرد
دست تو لبریز از کرم، سرشار از بذل است
هر کس گدایت هست کارش با ابالفضل است
بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی
عمری تسلّای امیرالمؤمنین بودی
روزی که سوی خانهی مولا سفر کردی
آن روز که رخت عروسی را به بر کردی
قبل از ورودت لحظهای در پشت در ماندی
با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی
بُردی به سمت آسمان دست دعایت را
گفتی خدایا من کجا و خانهی زهرا؟
گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن
جان علی در پیش زهرا روسپیدم کن
اول، کلامی با حسین و با حسن گفتی
زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی
گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست
باور بفرما نیتم غیر از کنیزی نیست
من آمدم اینجا برایت خادمه باشم
عمری کنیز بچههای فاطمه باشم
بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی
الحق که در بیت علی حق را ادا کردی...
📚 أُم البنين علیهاالسلام سیرتها و کراماتها،زهيري، ص۶۷
📚 المجالس الشجیه،تاجالدین، ص۱۴۰
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸احترام ویژه امام حسن مجتبی علیهالسلام به حضرت ام البنین علیهاالسلام ...
در نقلی آمده است:
📋 کانَ الاِمامُ الحَسَن علیهاالسلام إذا دَخَلَتْ أمُالبنین علیهاالسلام و هو جالسٌ، یَقومُ و یَجلِسُها فِی مَحَلِّه
▪️هر وقت که حضرت امالبنین علیهاالسلام وارد بر امام حسن مجتبی علیهالسلام میشدند و آن حضرت نشسته بودند، به احترام حضرت ام البنین علیهاالسلام از جا بلند می شدند و جای خود را به ایشان میدادند.
📋 و یَقوُل لَها «أنتِ أُمّي»
▪️سپس به آن بانو میفرمودند: شما هم (مانند) مادر من هستی!
🥀در ادامه، نویسنده محترم، نقل میکند:
«همینگونه احترام را امام حسین و حضرت زینب سلاماللهعلیهما، برای حضرت امُّالبنین علیهاالسلام قائل بودند.»
📚 العباس علیهالسلام حامل اللواء، قُرَشی، ص۱۰.
✍ محرمانِ این حرم هستیم با أُمالْبَنِینَ
معنیِ یافاطمه یعنی که یا أُمالْبَنِینَ
عقل از درکِ مقامات بلندش عاجز است
عشق میگوید «سلامالله عَلیٰ أُمالْبَنِینَ»
مرقدِ این فاطمه پایینِ پای فاطمه است
نیست از آن قبرِ پنهان راه تا أُمالْبَنِینَ
در نجف نقشِ ضریحِ مرتضی یافاطمه است
در حرم دیدم به ایوانِ طلا أُمالْبَنِینَ
از همان روزی که زینب گفت مادرجان به تو
از همان روزی که دختر شد تو را أُمالْبَنِینَ
مادری کردی برای تشنگیهای حسین
مادری کردی برای مجتبی أُمالْبَنِینَ
"ای تمامِ مادران قربان این نامادری"
ای پس از سوءُ القضا، حُسنُ القضا أُمالْبَنِینَ