#آموزش_مداحی
#اصطلاحات_مداحی
#اصطلاح_هیئت_و_مداحی
مقتل،مطلع،مقطع،بند،صله و سایر اصطلاحات مداحی
اهل گريه:
كنايه از افراديست كه با محافل مذهبي آشنايند، مرثيه خواني مداح را تحويل ميگيرند و چشم گرياني در عزاي اهلبيت(عليهمالسلام) دارند.
اهل منبر:
كنايه از اشخاصي است كه پاي منبر وعظ مينشينند و اهل بصیرت و آگاهياند.
باني:
به شخصي گفته ميشود كه خرج برنامه عزاداري يا جشن را به عهدهي گرفته يا مجلس را برپا كرده است.
بند:
اصطلاحي ست كه هم در «نوحه» و هم در قالبهاي «ترجيع بند» و «تركيببند» به كار ميرود.
بيت:
هر دو مصراع شعري را يك بيت مينامند.
صله: كنايه از مبلغي است كه به عنوان «تبرّك» به مداح داده می شود .
پامنبري خواني:
به برنامهاي گفته ميشود كه ميان دو منبر وعظ، توسط مداح، اجرا ميشود.
پياده كردن:
اين اصطلاح - به كنايه - به مفهوم اجرا كردن برنامه، خواندن يك شعر يا مرثيه، به كار ميرود.
پير غلام:
كنايه از شخصي كه در بارگاه اهلبيت، سالها افتخار نوكري داشته و در اين راه به پيري رسيده است.
تك زدن:
اصطلاحيست در سينه زني، كه در آن حركات دستها به هنگام سينه زدن، آرام و با فاصله است.
شور یا تند زدن:
اصطلاحي ست در سينه زني، كه در آن در پايان مجلس، آهنگ سينه زني، تند شده، حركات دستها سريع ميشود.
ثلاث یا سه ضرب:
اصطلاحي است در سينه زني كه در آن، ميان هر سه بار سينه زدن به صورت ممتد، يك مكث كوتاه وجود دارد.
چاووش خوان:
كسي است كه شعري را به لحن و آواز مناسب در جمعي ميخواند و خبر از آمدن زائر ميدهد.
خون گريه كردن:
كنايه از حُزن شديد و گريه فراوان.
دستگاه خوان:
مقصود، مداحي است كه دستگاههاي موسيقي و رديفهاي آوازي را ميشناسد و آن را در مداحي به كار ميبرد.
دم:
مقصود همان نوحه يا سرود است و قسمتي از آن، كه توسط مستمعان، به تكرار گفته ميشود.
غزل مصیبت :
به شعری گفته می شود که ساختار ادبی آن غزل ، یعنی مصرع اول از بیت اول با مصرع دوم همه ابیات هم قافیه باشد. و ساختار محتوایی آن به ذکر مراثی اهل بیت ع بپردازد.
ذكر:
نام ديگر «نوحه» است كه معمولاً در پايان برنامه مرثيهخواني، ارائه ميشود.
ذكر آخر:
مقصود بند آخر «نوحه» است؛ معمولاً اين اصطلاح را مداحان در اواخر نوحه خواني به كار ميبرند.
رثا:
اصطلاحي است ادبي و به معني «سوگ» و «عزا» است مثلاً گفته ميشود: «در رثاي امام علي(عليهالسلام) شعري بخوان!»
رَجَز:
شعارهاي حماسي كه در جنگ، توسط مبارزان خوانده ميشده است. گاه اين رجزها در شعرها و برنامههاي مداحي هم خوانده ميشود؛ مثلاً اين رجز معروف حضرت ابالفضل عليهالسلام:
واللَّهِ ان قطعتموا يميني
انّي اُحامي ابداً عن ديني...
رديف خواني:
مقصود، اجراي برنامه مداحي با استفاده از دستگاههاي موسيقي و رديفهاي آوازي است.
رو به قبله كردن:
كنايه از سلام دادن و تمام كردن مجلس است.
روضه:
غلط مصطلحي ست كه به جاي واژه «مرثيه» به كار ميرود.
روضه خوان:
كنايه از مرثيه خوان است. از گذشته، كه واعظان از روي كتاب «روضَهالشهدا» مرثيه ميخوانده اند تا امروز، اين اصطلاح مرسوم شده است.
زبان حال:
سخناني كه مداح يا واعظ، با تكيه بر تاريخ و سيرهي اهلبيت(عليهمالسلام) به ايشان نسبت ميدهد.
زبان قال:
سخناني كه از قول اهلبيت(عليهمالسلام) نقل شده و در تاريخ - به صورت مستند - آمده است.
زمزمه:
نوحه و ناله مستمع به همراه مداح است اين حركت، باعث ايجاد شور و هيجان در محفل عزاداري و پررونق شدن برنامه مداح ميشود.
زمزمه خواني:
تكرار يك بيت يا يك بند نوحه، توسط مستمعان يا مداح به صورت آرام.
زمينه خواني:
خواندن اشعاري در سينه زني، به طوري كه آهنگ سينه زني به صورت سنگين و با فاصله باشد.
زيارت خواني:
مقصود، خواندن يكي از زيارتها مثل «وارث»، «عاشورا» و... ميباشد كه مداح، لازم است در خواندن آنها تسلّط و با مضامين آن آشنايي داشته باشد.
سبْك:
در فن مداحي، مقصود «آهنگ» و «ملودی» خواندن مرثيه يا نوحه است.
سرود:
به شعرهايي گفته ميشود كه قالب آن مانند نوحه اما مضمون آن شاد است و مداح، آن را در مجالس شادي ميخواند.
سنگين:
آن گاه كه مداح، شعر را با آهنگ كشدار، بخواند به نحوي كه حالت سينه زني، ممتد و با فاصله باشد، اصطلاحاً «سنگين» گفته ميشود. فواصل ریتم سنگین تقریبا دو برابر زمینه یا تک خواندن است .
شاه بيت:
زيباترين و برجسته ترين بيت در يك قالب شعري، شاه بيت ناميده ميشود.
شور زدن:
حالت عزاداري با زمزمه و بر سر و سينه زدن، به صورت ممتد و بيفاصله است. معمولاً اين شيوه، در اواخر برنامه مداحي و با هدايت مداح، صورت ميگيرد. سرعت شور معمولا دوبرابر تک یا زمینه است.
فرد:
تك بيت از يك قالب شعري، كه انتخاب و خوانده ميشود، «فرد» نام دارد.
http://eitaa.com/yousofarjonei
#آموزش_مداحی
#اصطلاحات_مداحی
قصیده:
یکی از مهمترین قالبهای شعری که ویژگی آن طولانی بودن ابیات آن و هم قافیه بودن مصرع اول از بیت اول با مصراع دوم از تمام ابیات میباشد. برخی مداحان به غلط هر شعری را که ابیاتی طولانی داشته باشد قصیده می نامند.
ام ابیات است. معمولاً برخي مداحان، به غلط، هر شعري را كه ابياتي طولاني دپاشته باشد، قصيده مينامند!
كوچه واكردن:
هنگامي كه برنامهي سينهزني آغاز ميشود، توسط مياندار مجلس و با اشارهي مداح، عزاداران، صفهايي رو به روي هم تشكيل ميدهند كه اصطلاحاً «كوچه وا كردن» گفته ميشود.
گريز زدن:
نقطهي اوج مرثيه خواني مداح است كه به صورت تطبيق و پيوند حادثه اي با حادثه كربلا یا سایر مصائب اهل بیت ع انجام ميشود.
گوشواره:
در پايان هر بند نوحه، مصراعهاي كوتاه يا بلندي است كه بندها را به هم پيوند ميدهد و زمينهي ذهني را در مستمع براي پاسخ دادن به ذكرِ نوحه آماده ميكند. به آن مصراعها، اصطلاحاً «گوشواره» گفته ميشود.
مجلس گرداني:
كنايه از اداره مجلس عزاداري توسط مداح يا ميانْدار است.
مدّاح:
صيغه مبالغه از واژه «مدح» است. اصطلاحاً به كسي گفته ميشود كه به كار مدح و منقبت اهلبيت(عليهمالسلام) ميپردازد.
مرثيه خواني:
خواندن مراثي اهلبيت(عليهمالسلام) با تكيه بر لحن و آهنگ مناسب، جهت تحريك عواطف مستمعان و آگاه كردن آنان با مصائب اهلبيت(عليهمالسلام)
مصيبت خواني:
مقصود، همان مرثيه خواني است. معمولاً مداحان با نقل تاريخ اهلبيت(عليهمالسلام) مستمعان خود را با مصائب اهلبيت(عليهمالسلام) آشنا ميسازند.
مطلع:
اصطلاحاً به بيت اول - كه آغاز شعر است - گفته ميشود.
مقتل:
كنايه از كتابي است كه مصائب اهلبيت(عليهمالسلام) در آن بيان شده است.
مقطع:
اصطلاحاً به بيت آخر شعر گفته ميشود.
مناقب خوان:
اصطلاحي قديمي، كه بر گروهي از مداحان اطلاق ميشده است كه به نقل مناقب و فضايل اهلبيت(عليهمالسلام) ميپرداخته اند.
مياندار:
به شخصي اطلاق ميشود كه در ادارهي مجلس، مداح را ياري ميكند.
http://eitaa.com/yousofarjonei