eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
481 دنبال‌کننده
939 عکس
944 ویدیو
23 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای همه حُرمتِ زینب، حسین صاحب آن شوکت زینب، حسین خُردشده هیبتِ زینب، حسین سرخ شده صورتِ زینب، حسین سوخته و عاشقِ سرگشته ام باز به گودالِ تو برگشته ام کرببلایی! خبرت آمده پیکرِ صدچاک! سرت آمده قافلهء مختصرت آمده خواهر بی بال و پرت آمده باز، کنار شهدا آمدم از سفرِ شام بلا آمدم مُردم و زنده شده ام بارها رفته رقیه وسط خارها رد شدم از کوچه و بازارها سنگ به من خورده ز دیوارها سنگ، به سوی سر تو پرت شد نان، طرف دختر تو پرت شد فکر کن آیینهء تو کم شکست ظهر، نمازم ز همین غم شکست من که شکستم همه عالم شکست حُرمت نامحرم و محرم شکست چشم ترم بود به زهرا فقط حرمله هُل داد مرا آن وسط ناله کنم، شکوه کنم از کدام؟ محمل بی پرده... نگاه عوام... رد شده این خواهرِبی احترام... از گذر برده فروشانِ شام نیزه عباس که می زد جلو می شدم از هرطرف ِنیزه هُو تشنهء من، چشمهء آبی شدی باعث چه خیر و ثوابی شدی آینهء دقِّ ربابی شدی قاری قرآن! چه شرابی شدی بر سر پیمان تو دردانه ماند دختر تو گوشهء ویرانه ماند راستی از نالهء مادر بگو از جگر پاره و پرپر بگو از بدنی که شده معبر بگو پاشو و از پیکرِ بی سر بگو لحظهء آخر همه بد می زدند روی لب تشنه لگد می زدند کاش نمی بُرد سرت را به زور خولی ملعون وسط آن تنور کاش نمی دیدم از آن راه دور که شده ای راه عبور و مرور بست سرت را چقدر بد به زین رفت به سرعت، بخوری بر زمین زندگی ام بعد غمت، گشته سخت وای از آن بد دهنِ تیره بخت آه سرِ بسته شده بر درخت! پیش تو لم داد سنان روی تخت شکلِ تو صد مرتبه تغییر کرد بار غم تو همه را پیر کرد کار من سوخته حیرانی است مانده ام آخر چه مسلمانی است این همه بوسه که به پیشانی است کار همان راهب نصرانی است ما همه دیدیم مصیبت، حسین! ما همه مُردیم ز غربت، حسین! ✍ .
. سخت است مردی گوشه زندان بیفتد در غربت و در وادی هجران بیفتد زهرا دوباره آمد و جانم حسن گفت پاشد حسن بر پای این مهمان بیفتد می خواند با خود روضه موسی بن جعفر تا خنده از لب های زندانبان بیفتد دور از وطن جان داده آقا تا دوباره شیعه به یاد روضه سلطان بیفتد تشنه شد و شربت به لبهایش رساندند قسمت نشد تا با لب عطشان بیفتد سهواً به دندان ثنایش خورده ظرفی نه آنکه با مشت و لگد، دندان بیفتد در پادگان بوده ولی هرگز ندیده لشکر به جان پیکری بیجان بیفتد اصلاً نخورده بر قفایش خنجری کُند تا سر به دست چند بی وجدان بیفتد این روضه ی پر سوز، مخصوص حسین است اینکه غریبی گوشه میدان بیفتد شخصی به غارت بُرد عبای پاره اش را تا قیمت سوغاتی اش ارزان بیفتد از آن سلیمان زمان کی فکر می کرد انگشترش در دست ساربان بیفتد .
. باید که خدا نام تو طاها بگذارد با خلق تو منّت به سر ما بگذارد جبریل، میان حرمت پا بگذارد داغی به دل گنبد کسرا بگذارد حالا که در آفاق، نگاه تو درخشید آتشکده را سرد کن ای مشعل توحید خیرات کن از نور دلت اهل محل را برهم زده عقل و خردت، جنگ و جدل را انداخته ابروی کجت، لات و هبل را دید آمنه در چهرهء تو خیر العمل را پیش حجر الاسود چشمان سیاهت صد طایفه گشتند مسلمان نگاهت داروی غم و حال پریشان قریشی ختم رسل و مالک ایمان قریشی جانم به فدای تو که سلطان قریشی از اولش آقای یتیمان قریشی هرکس گذرش بر در میخانه ات افتاد یک جرعه زد و گفت که روح پدرت شاد تصویر تو نه! وجه خدا در نظر ماست ذکر صلوات تو فقط بال و پر ماست تا روز جزا سایهء تو روی سر ماست همشهری سلمان تو بودن هنر ماست ما جمع گداهای تو لالیم به والله ما خاک کف پای بلالیم به والله راهی که به سوی تو بود، سوی بهشت است لبخند بزن، خنده ات آن روی بهشت است از عطر تنت، مکه پر از بوی بهشت است شادیم که زهرای تو بانوی بهشت است نازل شده در منزل تو سورهء کوثر در غار حرایت متجلی شده حیدر تقدیر مسلمانی ما پشت در توست در دست خلیل آن شب کعبه، تبر توست هر معجزه، یک جلوهء شق القمر توست پس رادّ الشمس علی از یک نظر توست قرآن شدی و منطق تفسیر گرفتی با دست علی قبضهء شمشیر گرفتی در شعب ابی طالب علی یارِ تو بوده تیغش همه جا فاتح پیکارِ تو بوده حیدر ز ازل حیدر کرارِ تو بود حتی شب معراجِ تو پاکارِ تو بوده ظرفی که تعارف به تو شد ظرف علی بود حرفی که خدا زد به خدا حرف علی بود در وادی عشق تو دلِ ناخلفم بُرد موج غزلت اینطرف و آنطرفم بُرد من را به حرم، مستی و شور و شعفم بُرد از گنبد خضرای تو سوی نجفم بُرد بیرون زده از باغ تو صد شاخهء طوبا انگور نجف چیده ام از خانهء زهرا ما را چو اویس قرنت عاشقِ خود کن سجاده نشینِ سحر خالقِ خود کن جان علی و فاطمه ات لایقِ خود کن زوّار بقیع پسر صادقِ خود کن بی حبّ تو قرآن خدا را نگشودیم ما منتظر مکهء بی آل سعودیم تا اینکه از افلاک، ز صادق خبر آمد از عرش خدا، رزق دو چشمان تر آمد از حوزهء علمیهء او روضه در آمد گفتیم حسین و حرمش در نظر آمد از خاک بقیعش دل ما را نتکانید ما را به حسینیهء صادق برسانید ✍ . ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
روزهای غم فزا رد می شود هر طلسمی با دعا رد می شود بی جهت هیئت نمی آیم سحر یار از این دولت سرا رد می شود من بقربان کسی که ناشناس از کنار بینوا رد می شود فضل او دائم به سائل می رسد دائم از کویش گدا رد می شود گاهی آقا در نجف یا سامراست گاهی از صحن رضا رد می شود از میان صد هزاران رود نیل بی عصا موسای ما رد می شود بند پوتین وصالت را ببند سختی این جنگ ها رد می شود او طبیب زخم های غزّه است حال عالم خوب دارد می شود عهد نشکن ای فلسطین! "فَاستَقِم" آتش این اژدها رد می شود "عُسر" ما "یُسر" است و "فتح" ما "قریب" از سر دنیا بلا رد می شود بر سر حرف شهید آوینی ام راه قدس از کربلا رد می شود پشت هم از روی دست مادران طفلِ رفته در "کُما" رد می شود **** ای رباب از گوش تا گوش علی تیر تیزی بی هوا رد می شود زجر دارد می کِشد مقتل نویس! می نویسد از قفا ... رد می شود خیمه ها را یک به یک آتش زدند زینب از آن لابلا رد می شود معجرش رفته خجالت می کشد آشنا، نا آشنا رد می شود از کنارش جای عباس و حسین شمر بی شرم و حیا رد می شود
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنهام، کس و کار ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست
بالا کشانده ما را، بال دعای مادر ما را نشانده در عرش، یا ربنای مادر جاری کن از دو چشمت، باران کوثرش را تطهیر کن خودت را، در روضه‌های مادر مادر برای فرزند، بخشیده هرچه دارد بخشیدنت ندارد، کاری برای مادر در سفره‌ی سلاطین هم فیضِ این چنینْ نیست گیرت نخواهد آمد همچون غذای مادر وادی طور زهرا، آن وادی السلام است رفتم نجف... حرم داشت حال و هوای مادر فکرِ غم بقیعم، زهرا حرم ندارد! جانم به تو حسن جان، جانم فدای مادر * * با صورتی که زهرا، پنهان ز شوهرش کرد معلوم شد بعید است، دیگر شِفای مادر وقتی لباس خونی را فضه شست‌وشو کرد شد آبْ از خجالت، دختر به‌جای مادر ✍
مناجاتی با سبک کجایید ای شهیدان خدایی به یاد همه شهدا علی الخصوص ز هرچه غیر یار، استغفرالله ز جهل آشکار، استغفرالله نمی آیم به کار، استغفرالله۲ شدم بی اعتبار، یاربی العفو اجرنا من النار، یاربی العفو آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر ^^^^^ بجز اشک سحر، چیزی ندارم ضرر کردم ضرر، چیزی ندارم مرا مُفتی بخر، چیزی ندارم۲ به هجرانم دچار، یاربی العفو اجرنا من النار، یاربی العفو آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر ^^^^^ پُر از گمراهی ام، هدایتم کن پریشانم، نجف را قسمتم کن مرا آماده ی، شهادتم کن۲ منم چشم انتظار، یاربی العفو اجرنا من النار، یاربی العفو آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر ^^^^ کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی کجایید ای سبکبالان عاشق پرنده تر زمرغان هوایی همه رفتند و تنها مانده ام من ز دیدار حسین جامانده ام من جانم حسین، جانم حسین، جانم حسین جان ^^^^ پگاه من حسین، ماهم حسین است گواه من حسین، راهم حسین است پناه من حسین، آهم حسین است۲ بحق داغ یار، یاربی العفو اجرنا من النار، یا ربی العفو آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر ^^^^ بحق خواهری، که معجرش سوخت میان شعله ها، موی سرش سوخت سه ساله دختری، دور و برش سوخت۲ نشد آتش مهار، یاربی العفو اجرنا من النار، یاربی العفو آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر ^^^^ صدا زد با پرِ آتش گرفته به یاد آن درِ آتش گرفته کجایی مادرِ آتش گرفته۲ که هستی بی مزار، یاربی العفو اجرنا من النار، یا ربی العفو آمد فقیر و مستجیر، عفواً یا مجیر