#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
بهترین یار و مدد کار اباعبدالله
دست گیرِ همه اقشار اباعبدالله
ما همه گرم طوافیم به گرد رویت
و تویی نقطه ی پرگار اباعبدالله
شک ندارم که قیامت برای جنت
می شود حب تو معیار اباعبدالله
چِقٙدٙر بین مقامات به من می آید
منصب نوکر دربار اباعبدالله
من فقیر ابن فقیرم ولیکن شده است
شاملم لطف تو بسیار اباعبدالله
تو کریم ابن کریمی عزیز زهرا
به خطا می کنم اقرار اباعبدالله
حال و روز من عاشق پراز دلتنگیست
تشنه ام تشنه ی دیدار اباعبدالله
بی کسم در همه آفاق خدا میداند
بِسِپارم به علمدار اباعبدالله
علی علی بیگی
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_محرمی
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
یک جهان روضه و یک ماه محرم داری
آه، آقای غریبم چقدر غم داری
تا ابد هم که بخوانند همه مرثیهات
باز هم روضهی ناخوانده به عالم داری
این همه زائر دلسوختهی خاکت را
از ازل داشتهای، تا به ابد هم داری
روضهخوانهات زیادند، یکی شان قرآن
مطلع فجرِ خدا، سورهی مریم داری
درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت
خواهرت هست کنارت، تو که مَحرم داری
بهترین نوحهی ما هست «غریب مادر»
صاحب روضه بگو -بهتر از این دم داری-؟
تا که نومید نگردد ز درت محتاجی
تو هم انگشت، هم انگشترِ خاتم داری
وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت
دید در وزن تنت چند هجا کم داری
✍ #محسن_عرب_خالقی
#صلوات 👉
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
شبِ جمعه ست و دلم کرب و بلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد
چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه
دلِ من از تو حسین نور و جلا می خواهد
روضه ی آب و عطش گر چه ملول است ولی
دلِ بشکسته وُ صد شور و نوا می خواهد
شبِ جمعه شد و مادر به حرم آمده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد
آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد
کی شود قسمتِ من هم بشود کرب و بلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد!
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
جمع ما جمع است در اطراف اين در دورهم
كس نديده تا به حال اينقدر نوكر دورهم
دانه پاشيده يقينأ صاحب اين خانه كه
جمع كرده اين قدر يكجا كبوتر دورهم
اكثر اوقات ما در روضه ها طي ميشود
جمع كرده عاشقان را شاه بي سر دورهم
هر كجا كه پرچمي نصب است با نام حسين
مي نشينند عاشقان با ديده ي تر دورهم
پس به عشق آن علي هاي حسين ابن علي
هي سما كرديم ما با ذكر حيدر دورهم
گاه گاهي ميشويم از هم جدا چون بچه ها
بچه ها را مي نشاند باز مادر دورهم
وعده ي ما كربلا،باب الحسين،پائين پا
تا بسوزيم از مصيبت هاي اكبر دورهم
محسن صرامی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
منو میکشه نگاهت پسرم
لب تشنت ، آه آهت پسرم
این همه راهو خمیده اومدم
پاشو از تو قتلگاهت پسرم
هنوزم گرم تماشای توام
ون یکاد قد و بالای توام
هنوزم که هنوزه مادرم و
نگران تشنگی های تو ام
بزا بال و پرتو درست کنم
غم دور و برتو درست کنم
دوباره عین شبای بچگیت
بزا زیر سرتو درست کنم
نیزه دست ساربون دیدی حسین
کشته توی خاک و خون دیدی حسین
نصف روز این همه پیر شدی چرا
بمیرم داغ جوون دیدی حسین
بمیرم که غرق خونه بدنت
بمیرم پاره شده پیروهنت
عزیز دلم منو حلال کنی
کفنت ، آه کفنت ، آه کفنت
امیرفرخنده
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
مانند اشک، پای غمت بیارادهام
خود را به دستِ گریهی بیوقفه دادهام
هملهجه با «مَنم مَنم» نشدم؛ روستاییام
از «مِنمِنم» بخوان چقدَر صاف و سادهام
همخانوادهات شدهام؛ پای سفرهات
هر چند رعیتم؛ ولی اربابزادهام
دستم مقابلِ کس و ناکس دراز، نیست
تا روی پای نوکریام ایستادهام
من پرچمِ عزای توام؛ گرچه نخنما
جز زیرِ سقفِ روضه بلااستفادهام
ششگوشه میشود در و دیوار زندگی
با روضههای خانگیِ خانوادهام
همراهِ هر سلام، دلم میپَرد حرم
هر روز، چند مرتبه بر بالِ جادهام
از بسکه خوابِ صحنِ تو رویای صادقهست
هر صبح، تربت است، به پای پیادهام
رضا قاسمی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته
باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته
«أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه
لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته
در خود شکستم از بغض، گفتم میانِ سجده:
با اشکِ بی صدایم، خیلی دلم گرفته
یارب «ظَلمتُ نفسي»، یارب «إلهی ٱلعفو»
درمانده و گدایم، خیلی دلم گرفته
یک عده با چه شوقی زائر شدند امّا؛
من تحبسُ الدّعایم، خیلی دلم گرفته
دل ذکرِ «لاطبیبَ مَن لاطبیبَ» دارد
قدری بده شفایم، خیلی دلم گرفته
ردّم نکن! به وٱلله جز تو کسی ندارم
کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته
«دست از طلب ندارم» اینها همه بهانه ست
دلتنگِ کربلایم، خیلی دلم گرفته
شب های جمعه ایکاش با گریه سمتِ مقتل-
با مادرت بیایم! خیلی دلم گرفته
روضه بخواند و من گریه کنان بگویم:
اربابِ سر جدایم؛ خیلی دلم گرفته!
مرضیه عاطفی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
شکرِلله که حق را به من آموخت حسین
شعلۀ حُبِ علی ،در دلم اَفروخت حسین
هر کسی عبد حسین است ،همان عبد خداست
با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین
آری از روز ازل بود، که با دستِ خودش
مِحنتِ فاطمه را در دلم اَندوخت حسین
با صدای سخنِ عشق ، به دنیا فرمود:
ذره ای دینِ خدا را به تو نفروخت حسین
با ستمکار ، سخن از درِ تذلیل نگفت
ذلت و خواری و لبخند ! نیاموخت حسین
تَهِ گودال اگر زمزمۀ یارب داشت
زیرِ شمشیر و سنان ، دیده به ما دوخت حسین
کهنه پیراهنِ او هم به خدا غارت رفت
بر تنِ خویش به جز نیزه نَیاَندوخت حسین
آتشِ عشقِ خدا و عطشِ کشته شدن
آنقدَر داشت ،که لب تا جگرش سوخت حسین
کربلایی نشود ، هر که فدایی نشود
بر سرِ نیزه چو خورشید، بَر اَفروخت حسین
محمود ژولیده
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم
حرارتی است قدیمی که در دلم دارم
اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم
دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم
میان نامه ی من خالی است از خوبی
گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم
مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می بخشید
خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم
به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم
به لطف فاطمه ارباب محترم دارم
حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد
مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم
نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد
دلم خوش است میان دلم حرم دارم
برات کرب و بلایم به دست عباس است
دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم
محمد جواد شیرازی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
عاشقانت اگرچه غم دارند
پا به پایش سرور هم دارند
زیر قبه است هرکجا روضه ست
خانه ها حرمت حرم دارند
دم عیسی مسیح یک دم بود
سینه زنها ولی دودم دارند
عقل دیوانگان زیادتر است
عاقلان معطل اند کم دارند!
به سه ضربی که میزنند قسم
طبل ها حق به گردنم دارند
دست عشاق دست معشوق است
مستمندان تو کرم دارند
از عرب ها بپرس میگویند:
گریه را مردم عجم دارند
بند دلها دوازده بند است
همه عشقی به محتشم دارند
دست ام البنین مدد داده
دسته ها اینقدر علم دارند
در نمی آید از تنت دیگر
نیزه ها بس که پیچ و خم دارند
سید پوریا هاشمی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
تا میان روضهات ما را مکان دادی حسین
دست ما گریهکنان برگ امان دادی حسین
تو نوشتی خواهرت هم پای آن را مُهر کرد
اشک دادی و به ما سود کلان دادی حسین
روضهخانه: طور سینا، ما: کلیم گریهکن
در مناجات خودت ما را زبان دادی حسین
این دهه با سیل اشک ما مشخّص میشود
برکتی را که به شیر مادران دادی حسین
من: حبیب بن مظاهر، تو: مسیح اهل بیت
لطف کردی و به این دلمرده جان دادی حسین
تا بریزد از سر و رویم غبار معصیت
مثل یک پرچم وجودم را تکان دادی حسین
رقّت قلبم زیاد و جسم و روحم شُسته شد
تا ز چای روضهات یک استکان دادی حسین
من نمکگیر تو و اجداد و اولاد توام
چون به دست خالی من آب و نان دادی حسین
دست بالا بردی و از پشت در خیرت رسید
هر چه را که خواستم، تو بیش از آن دادی حسین
دوست و دشمن ندارد، بخشش تو حیدریست
خاتمت را هم به دست ساربان دادی حسین
محمد فردوسی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دارد دلم هوای شب جمعهٔ حسین
پر میزند برای شب جمعهٔ حسین
العفو گفتهایم فراوان و گشتهایم
دلتنگ ربَّنای شب جمعهٔ حسین
حالا که سفرۀ رمضان هم تمام شد
ماییم و سفره های شب جمعهٔ حسین
در روضهها به سینه زدیم آخرش بگیر...
این دست را خدای شب جمعهٔ حسین
ما عاقبت به خیر تریم از تمام دهر
البته با دعای شب جمعهٔ حسین
با غم غریبه نیست که با گریه آشناست
این چشم آشنای شب جمعهٔ حسین
بالای قتلگاه بخوانیم و جان دهیم...
دارد دلم هوای شب جمعهٔ حسین