🌸🍃🌸🍃
#مناظره_امام_باقر_با_دانشمند_مسیحی
روزی دانشمند بزرگ مسیحی که فوق العاده پیر بود از عبادتگاه خود بیرون آمد و با شکوه و جلال تمام در صدر مجلس قرار گرفت.
سپس نگاهی به جمعیت انداخت، سیمای جذاب و نورانی امام باقر علیه السلام نظر دانشمند را جلب کردو پرسید: شما از مسیحیان هستید یا از مسلمانان؟
امام: از مسلمانان.
دانشمندمسیحی: از دانشمندان آنان هستید یا نادانان؟
-از نادانان نیستم
- به چه دلیل شما مسلمانان می گویید که اهل بهشت غذا می خورند و آب می آشامند ولی قضای حاجت ندارند، آیا چنین موضوعی در دنیا نظیر دارد؟
- آری، نظیر آن در دنیا چنین است که در رحم مادر غذا می خورد ولی نیازی به قضای حاجت ندارد.
- پرسش دیگر دارم.
- بفرما.
- شما می گویید میوه ها و نعمت های بهشتی طوری است هر چه از آنها خورده شود کم نمی شود. آیا چنین مطلب نمونه ای در این جهان دارد؟
- آری، نمونه آن خاک است همواره برای عموم استفاده کنندگان آماده است.
دانشمند مسیحی از پاسخ های امام باقر (علیه السلام) سخت ناراحت شد و گفت: مگر تو نگفتی از دانشمندان نیستم؟
- گفتم: از نادانان نیستم.
- پرسش سوم اینکه کدام ساعت از شبانه روز، نه از شب حساب می شود و نه از روز؟
- ساعت بین سپیده دم تا طلوع آفتاب، در این ساعت بیماران شفا می یابند، گرفتاران نجات پیدا می کنند، خداوند این ساعت را برای کسانی که در اندیشه روزی و حساب و کتاب الهی هستند لحظه های شیرین قرار داده، و نا اهلان و کور دلان از برکات این ساعت محرومند و در خواب غفلت فرو می روند....
دانشمند مسیحی از جواب های فوری و روشن امام چنان تکان خورد که گفت:
به خدا سوگند! اگر زنده ماندم تا او در اینجاست برای پاسخگویی به سؤالات شما حاضر نخواهم شد
بحارالانوار،ج 46، ص 306 - 313