eitaa logo
کانال مداح اهل بیت علیهم السلام حاج یوسف ارجونی
482 دنبال‌کننده
942 عکس
957 ویدیو
23 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 امام علی (ع) میفرمایند: إيّاكَ وَالغَيبَةَ فَإنَّها تَمقِتُكَ إلَى اللّه ِ وَ النّاسُ وَتحَبِطُ أجرَكَ. از غيبت بپرهيز، كه آن تو را با خدا و مردم دشمن مى كند و اجر و پاداش كارهاى تو را از بين مى برد. غررالحكم ،ج 2،ص 287 ح 2632
🌸🍃🌸🍃 آیت الله اراکی فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت :نه با تعجب پرسیدم پس راز این مقام چیست؟ جواب داد هدیه مولایم حسین است! گفتم چطور؟ با اشک گفت آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت : به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم برگرفته ازکتاب داستان راستان شهید مطهری
❤️و چون جابر سه مرتبه برحسین ع سلام کرد و جوابی نشنید گفت: «حيب لا يجيب حبيبه! آيا دوست جواب نمي‏دهد دوست خود را؟»❤️ ثم قال: و أني لک بالجواب و قد شخبت أوداجک علي أشباحک ، و فرق بين بدنک و رأسک پس گفت:«کجا تواني جواب دهي و حال آن که در گذشته رگهاي گردن تو از جاي خود آويخته شده بر پشت و شانه تو و جدايي افتاده ما بين سر و تن تو.❤️
. گذشت، ماه محرم نیامده خورشید برای ختم ِ شب  ِغم نیامده خورشید هنوز هم که غریب و طرید و پردرد است چقدر دور و برش ،مدعی نامرد است نشد که حضرت تنها به خانه برگردد نشد به خانه، حسین زمانه برگردد برای این همه قرنی که بوده در صحرا چه پاسخی بدهم من به مادرش زهرا نشد که لحظه ای از غربتش بکاهم من شکسته ام دل او را پر از گناهم من گذشت ماه محرم رسیده ماه صفر رسیده عمّه ی او بین کینه های گذر دوباره زخم دل عمّه اش شده تازه همین که رد شده از ازدحام دروازه برای اهل عزا ، شهر شد چراغانی تبرّکی شده از چه شراب مجانی گذار آل علی بین خیبر افتاده به سینه های همه ،بغض حیدر افتاده رسید روضه به خاکستر و سر سجّاد بلند مرتبه رأسی ز صدر نی افتاد ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. در این سه ساله مرا یک مسافرت بردی من از خرابه، تو از تشت سر درآوردی چقدر شکل توام بس که کعب نی خوردم چقدر مثل منی بس که خیزران خوردی تو در تنور و منم در خرابه خوابیدم چقدر ما دو نفر شکل هم بلا دیدیم سفر به ما نمی آید، سفر بلا دارد سفر به ما نمی افتد، که ماجرا دارد ببین که هر دویمان را اسیر کرده سفر ببین که هر دویمان را چه پیر کرده سفر دلم گرفته چرا اینقدر کتک خوردیم من و تو مثل هم از یک نفر کتک خوردیم همین که قبل غروبی عموی من گم شد میان همهمه سنجاق موی من گم شد مسافرت همه شادند و ما گرفتاریم شبانه روز گرفتار کوچه بازاریم قرار بود همیشه کنار هم باشیم عزیز کرده هم بی قرار هم باشیم تو رفتی من بیچاره بی نوا ماندم تو رفتی و چقدر زیر دست و پا ماندم یکی ز پیش و دو سه تا لگد ز پس خوردم کتک ز زجر ولی سیلی از شبس خوردم قرار بود که خوش بگذر ولی نگذشت چقدر پای پیاده دویده ام در دشت بیا مراببر با خودت که خسته شدم سه ساله ام قد صد ساله ها شکسته شدم عیادتم که نرسیدی به کفن و دفنم باش برای فاتحه دادن پای ختمم باش کفن نداشتم و غسل هم نکردنم ولی خوشم که شبیه تو خاک کردنم اگر پیر شدم من هنوز شیرینم بگو عمو برسد لحظه های تدفینم ؟ ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نمازعشق بخوان حسين غريبم كه سخت دلگيرم نگـاه كن كه زداغت چه خسته و پيرم به رحل نيـزه توقـرآن بخوان عزيز دلم كه بـاز ازنفس اطهـرتو جـان گيـرم چه غافلنـد چنيـن مـردمي كه پنـدارند به سنگ كينـة خود مي كننـد تحقيرم بخوان مفسـر قـرآن،« ليـذهب عَنكم» بخوان و شـرح بـده آيه اي زتطهيرم بخوان «ولّيكـم الله» راكـه تـا ازجهـل كسي دگــر نگشايد زبان به تكفيرم كمان ابرويت ازسنگ شاميان بشكست دگرمخوان كه غمت ميزند به دل تيرم مخوان كه خون زگلويت به نيزه ميريزد قسم به قطرة خونت زعمرخود سيرم فرشتگان همه پشت سرتوصف بستنـد نمازعشـق بخـوان با صـداي تكبيرم چگـونه باتو بگـويم كـه غيـرت اللهي كشيـده ديـدة نامحرمان به تصويرم نوشتـه است«وفایی»به اشك خونينش كه من رضـا به رضـاي خـدا وتقديرم
. باز اربعین رسیده و عشاق صف به صف این گوشه من به گریه و دل رفته آن طرف یک رو سیاه غرق گناهم ولی خدا دلتنگ کربلایم و دیوانه ی نجف ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به زخم قلب همه عاشقان نمک زده اند که نازدانه ی ارباب را کتک زده اند یکی دو تاست مگر زخم های آبله اش چه می شد این همه سنگین نبود سلسله اش چه می شد این همه بازوی او کبود نبود دلیل قدِّ خمش کوچه ی یهود نبود چه می شد این همه از ناقه اش نمی افتاد نه ... ضربه های سنان را نمی برد از یاد در آسمان کبودش دگر ستاره نداشت چه بود قصه؟ دگر گوش و گوشواره نداشت خدا کند به زمین خورده ها نفس بدهند عقیق سرخ پدر را دوباره پس بدهند خدا کند که دگر سنگ بر جبین نخورد سه ساله ی احدی بی هوا زمین نخورد سزای دخترکی بی پناه، توهین نیست و دست هیچکسی مثل زجر سنگین نیست خرابه حال و هوای خزان گرفته پدر چقدر موی سرت بوی نان گرفته پدر چقدر چشم به راهت شدم ... کجا بودی؟ خدا نکرده مگر زیر دست و پا بودی چقدر وضع تنت نامرتب است پدر هنوز روی لبت رد مرکب است پدر .