✍شهیدی که تا همیشه زنده است ترس ندارد این روایت واقعی است...
💢قسمت سوم روایت فردی که فقط آرزوی شرکت در مراسم تشییع شهدا را در دل گذراند و شهید حسین عرب نژاد او را انتخاب کرد تا خانوادهاش را از چشم انتظاری درآورند و به او قول داد در مشکلات زندگی کمکش کند و در آن دنیا شفاعتش نماید روایتی از یدالله یزدی زاده...
🔹گفت من حسینِ اکبر هستم حسین عرب نژاد بچه خانوکم بعضی از اقوامم در زرند زندگی می کنند.
🔸در عالم خواب دقیقاً می دانستم که من در تهران هستم و مراسم خاکسپاری آنجا برگزار شده.
🔹با تعجب گفتم کدام خانوک همان خانوکی که کنار خودمان است خندید و گفت بله همان خانوک خودمان همان خانوکی که کنار شماست به خانواده ام بگو که من اینجا به خاک سپرده شده ام و نفر سوم هستم.
🔸از خواب بیدار شدم ساعت یک و نیم بامداد بود صدایم به گریه بلند شد، خانمم با صدای گریه ام از خواب بیدار شد در حالی که اشک می ریختم خوابم را برایش تعریف کردم.
🔹با طلوع خورشید نزد برادرم رفتم و جریان خوابم را برایش تعریف کردم او گفت تو به شهید قول داده ای که به خانواده اش اطلاع دهی این دِینی است که به گردنت افتاده و باید اَدایش کنی
یک روز خانمم را سوار بر موتور کردم و راهی خانوک شدم آنجا از چند نفر پرسیدم شما در خانوک شهید مفقودالاثری را می شناسید که نامش حسین عربنژاد باشد و نام پدرش اکبر همه اظهار بی اطلاعی کردند.
🔸ناامید شدم و تصمیم گرفتم به کاظم آباد برگردم خانمم گفت ما این همه راه آمده ایم بیا از یک نفر دیگر هم سؤال کنیم شاید فرجی شود.
💢ادامه دارد...
#شهید_حسین_عرب_نژاد
🎙@zaghsefid
✍شهیدی که تا همیشه زنده است ترس ندارد این روایت واقعی است...
🔸خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد آرزومند نگاری به نگاری برسد...
🔹پدر شهید برای لحظاتی به فکر فرو رفت و بعد از اندکی تأمل گفت بله شهیدی که شما در خواب دیده ای پسر من است که ما ۲۴ سال است از او بی خبریم.
🔸به مرور زمان خانواده شهید با مسئول امور شهدای تفحص شده در تهران تماس گرفتند و متوجه شدند پنج شهید گمنام در روز شهادت حضرت علی علیه السلام در تهران تشییع و در خیابان ایران محله پامنار مسجد فائق به خاک سپرده شده اند که محل شهادت و سنّ سومین شهید با شهید حسین عرب نژاد مطابقت دارد.
🔹با بازخوانی نقشه منطقه عملیاتی بیت المقدس و محل شهادت شهید و نمونه ای که از DNA او گرفته شده بود و با آن سنّش مشخص شده بود تمام شکها به یقین تبدیل شد و خانواده شهید برای زیارت قبرش عازم تهران شدند و بعد از ۲۴ سال دیدارها تازه شد و غبار سنگ قبر شهیدی که روزی به عنوان شهید گمنام به خاک سپرده شده بود با اشک چشمان مادرش شسته شد.
🔸بعد از جریان این خواب و آگاه شدن خانواده شهید از محل دفنش او طبق قولی که داده بود در تمام مشکلات زندگی کمکم کرد من و همسرم شفای کامل از بیماری که گریبان گیرمان بود گرفتیم و مدیون لطف و عنایت این شهید عزیز و بزرگوارهستیم.
💢پایان...
#شهید_حسین_عرب_نژاد
🎙@zaghsefid