#قسمت_۵۴۳
#استاد_مسیحی
«فاطمه»
با اینکه تمام وجودم برای او محرم شده بود اما هنوز از او و کنارش بودن سرخ و سفید می شدم و با هربار گلگون شدنم مسیح را بیشتر شیفته خود میکردم!
اذان مغرب را که میگویند بعد از سر کردن چادر نمازم دو سجاده پهن میکنم. مسیح امروز را به شرکت نرفته بود و میخواست اولین روز مشترک و باهم بودنمان را ثانیه به ثانیه اش را کنار هم نفس بکشیم!
فکر میکردم مسیح حتما نسبت به احکام و اعمال دین اسلام کاهلی هایی داشته باشد اما هم صبح و هم ظهر با نماز خواندن سر وقتش مرا به شگفتی وا داشت. با لبخند دستی به تربت کربلای سجاده ام میکشم که صدای مردانه اش کنار گوشم بلند می شود.
-به چی فکر میکنی فاطمه خانوم..
با خجالت و ترس هینی کشیده که در آغوشم می گیرد.
-اینجوری که تو تو فکر میری من میام قورتت میدم..
زهرا علیپور✍
🍃
🌸🍃
#قسمت_۵۴۴
#استاد_مسیحی
از قربان صدقه هایش ابا نداشت اما من عشق میکردم و خجالت ها میکشیدم!
-داشتم به سفرمون فکر میکردم..
لبخند کمرنگی روی لب مردانه اش جا خوش میکند.
-سفری بود...
سری تکان می دهم.
-چه قدر پر برکت بود..هرچند..
اهی میکشم.
-اگر غم مریم نبود برکات زیادی داشت...
چشم روی هم میگذارد.
-مگه نمیگی خدا مصلحت ادما رو بهتر میدونه؟
-اوهوم..
-خب پس..بلند شو نماز بخون دیگه که دیر شد..
روی سجاده اش که قرار می گیرد یکدفعه صدایش میزنم.
-مسیح..
کمی مکث کرده و عقب میچرخد.
-نمیدونی چه خوب صدام میکنی..
میخندم و خجالت زده میگویم.
-صبر کن جماعت بخونیم..
زهرا علیپور✍
🍃
🌸🍃
نویسنده | زهرا علیپور🇵🇸
#قسمت_۵۴۴ #استاد_مسیحی از قربان صدقه هایش ابا نداشت اما من عشق میکردم و خجالت ها میکشیدم! -داشتم به
پارتای قشنگمون
و ۵ صلوات...☺️
تقدیم نگاه حضرت معصومه سلاماللهعلیها
و مردم شجاع غزه و مقاومت حزب الله
برای زمینه سازی ظهور انشاءالله...🖤
نویسنده | زهرا علیپور🇵🇸
"شرایط VIP رمان استاد مسیحی" 📌کانال VIP رمان استاد مسیحی😍 (با ۵۸۵ پارت) به ارزش ۴۰ هزارتومان🥰
داخل کانال VIP پارت ۵۸۵
(رمان به پایان رسیده) هستیم☝️🏻
📌فایل کامل رمانهای زهرا علیپور
سلامم چطورین؟!😍
حال و احوال؟!
نظراتتون راجع به رمان های اخیر چیه؟!
بیاین گپ بزنیم☺️👇🏻
🔸 @admin_balot