eitaa logo
🌹🌺حجابم حجاب زهراست🌹🌺
488 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
113 فایل
🌹🌺حجابم حجاب زهراست محیطِ امنیست برای افتخار به پوششمان😌 آگاهی از طعمه های دشمنانمان 😉 . . . 💝انتقادات پیشنهادات و نظرات 💐 🆔 @Yasin_213 ✅ . . کپی با ذکر صلوات بر امام زمان(عج) ♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
انتظارات امام زمان علیه السلام چه کسی گفت دعا کنید صاحب این مسجد بیاید یکی از خدام مسجد جمکران به نام حاج ولی الله نقل میکند با مرحوم امامی بساط چای و ابدار خانه را نزدیک مسجد قرار داده بودیم . هرکس وارد مسجد می‌شد دعوت میکردیم تا چای بخورد شبی بود مرحوم آقای امامی گفت: ((ظرفهای آب خالی شده یکی از آقایان این ظرفهارو از آب انبار پر کند بیاورد)) کسی جواب نداد من خودم دو ظرف را برداشتم و به طرف آب انبار رفتم نزدیک آب انبار ترس ووحشتی احساس کردم ناگهان دیدم جوانی درب آب انبار ایستاده و گویا نیت مرا خواند رو به من نمود و گفت:((شما برای خدا قدم برداشته و می‌خواهی آب ببری،مترس!خدا تورو کمک می‌کند برو!)) چند نوبت پشت سر هم فرمود:(( دعا کن خدا صاحب مسجد را برساند)) من نفهمیدم چطور وارد آب انبار شدم و ظرفهارو پر کردم و برگشتم تا رسیدم دست بردم یک استکان چایی برداشتم، خواستم بدست او بدهم، دیدم کسی نیست. به دو نفر از افراد که انجا بودند گفتم این جوان کجارفت؟ گفتند: ما کسی را با تو ندیدیم فهمیدم که از ناحیه آقا مرا یاری دادند و آقا، این جوان را به کمک من فرستاده است. منتظر گناه نمی‌کند التماس دعای فرج هدیه به روح مطهر شهید آقا مجید پازوکی🌹 @zahrast
انتظارات امام زمان علیه السلام باید در عمل یار آن حضرت بود نه در زبان عالم جلیل ملا علی قزوینی در کتاب ((معدن الاسرار)) نقل می کند: زمانی تعداد مقدسان نجف اشرف خیلی زیادشد انها روزی دور هم جمع شدند و گفتند: ایا روزی میرسد که جمعی از ما با و از ما وجود داشته باشد پس این حدیث که میگوید(( وقتی 313 نفر انسان مومن جمع شود حضرت ظهور میکنند)) اگر راست باشدپس حضرت باید در زمان ما ظهور کند خلاصه پس از تفکر زیاد عالمان به دودسته تقسیم شدند از بین ان همه عده ای که مورد قبول همه بودند انتخاب و بقیه رفتند سپس دوباره به دو دسته و این روند ادامه داشت تا فردی که بین همه مورد تایید همه گان بود برای پیدا کردن جواب اینکه چرا امام زمان ظهور نمی فرمایند را کشف کند آن شخص بیرون رفت و مدتی گذشت پیش رفقایش برگشت و گفت همین که اندکی از نجف بیرون رفتم چشمم به سیاهی شهری افتاد وارد شدم و از فردی پرسیدم اینجا کجاست گفتند:شهر امام زمان علیه السلام نشانی خانه ان حضرت را سوال نمودم و با شوق راهی شدم خودم را به خانه ایشان رساندم و درب را زدم یکی از ملازمان آقا بیرون امد گفتم میخواهم خدمت امام زمان علیه السلام شرف یاب شوم آن مرد رفت و برگشت و گفت امام فرموده اند:(( دختر فلان شخص را به عقد تو در اورده ام امشب را برو و انجا بمان و فردا به نزد ما حاضر شو)) من خانه آن شخص را پیدا و پیغام حضرت را رساندم او قبول کرد و بنای زفاف را برای من گذاشتند. چون شب شد عروس را به حجله گاه آوردند همین که خواستم نزد او بروم ناگاه آواز طبل جنگ به گوشم رسید پرسیدم:چه خبر است؟ گفتند امام زمان علیه السلام میخواهند خروج کنند من با خودم گفتم:اشکال ندارد ایشان بروند و ما پشت سرشان خواهیم رفت در همین فکر و خیال بودم که قاصد آن حضرت رسید که(( بسم الله ما خروج کردیم با ما بیا تا به جهاد دشمنان برویم)) من گفتم ((عرض مرا به آن حضرت برسانید و بگویید ایشان تشریف ببرند من نیز پشت سرشان خواهم امد)) قاصد رفت و سریعا برگشت وگفت: حضرت میفرمایند باید فورا بیای من گفتم اگر چه امام چنین فرموده است،ولی من الان نخواهم امد تا این حرف را زدم دیدم درهمان صحرای نجف اشرف ام نه شهری بود نه شبی و نه عروسی است. منتظر گناه نمی کند التماس دعای فرج هدیه به روح مطهر شهید آقا عبدالحمید دیالمه @zahrast