هدایت شده از ذاکرین
4_5789514480765384466.mp3
8.02M
زمینه (ای صلابت حیدر، ثارالله)
🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه #محرم
🗓 شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
🏷 #امام_حسین
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از ذاکرین
4_5789514480765384469.mp3
14.29M
زمینه (تا خدا خداست؛ روح، مرتضاست)
🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه #محرم
🗓 شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
🏷 #امام_حسین
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از ذاکرین
4_5789514480765384472.mp3
14.56M
واحد (پرچم بزنید؛ بانگ ماتم بزنید)
🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه #محرم
🗓 شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
🎙 مداح: #حاج_محمد_کریمی
📍 هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
🏷 #امام_حسین
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از ذاکرین
4_5789514480765384474.mp3
13.37M
واحد (یکی بود؛ فقط تو بودی و دلم)
🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه #محرم
🗓 شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
🏷 #امام_حسین
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از ذاکرین
4_5789514480765384477.mp3
7.09M
دودمه (ذکر لبهای پر از خونم، شده خون خدا)
🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه #محرم
🗓 شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
🏷 #حضرت_مسلم
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از ذاکرین
4_5789514480765384480.mp3
16.12M
جفت (علیاصغر، ارباب منه)
من سیاه لشکرتم
🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه #محرم
🗓 شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
🏷 #امام_حسین
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از ذاکرین
4_5789514480765384483.mp3
3.67M
روضه (این اهل کوفه، رشتهی پیمان بریدهاند)
🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه #محرم
🗓 شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
🏷 #امام_حسین
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از ذاکرین
4_5789867990933575942.mp3
10.14M
شور( غوغاست تووی مقتل )
🎥 مراسم عزاداری شب اوّل ماه #محرم
🗓 شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
🏷 #امام_حسین
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
هدایت شده از ذاکرین
دانلود آهنگ جدید محمدرضا عشریه و ودود جعفری بنام بابایی.mp3
4.34M
پیشنهاد برای #محرم شب سوم محرم
#حضرت_رقیه و #امام_حسین
🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور
🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇
https://eitaa.com/zakerin
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
.
#شب_سوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1 #امام_زمان
🔸پر کن دوباره کیل مرا أَيُّهَا الْعَزِيز
🔸دست منو نگاه شما أَيُّهَا الْعَزِيز
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ
یابن الحسن...
🔸رو از من شکسته مگردان که سالهاست
🔸رو کرده ام به سوی شما ایها العزیز
آقا... یه عمره دارم صدات میزنم...
یه عمره میگم یابن الحسن...
یادم میاد از بچگی هام...
پدر و مادرم...
اسم شما رو بهم یاد دادند...
🔸وادی به وادی آمده ام از درت مران
🔸وا کن دری به روی گدا ایها العزیز
آقا میدونم خیلی دلت رو شکستم...
خیلی بی حرمتی کردم...
اما...
امشب اومدم بگم شرمنده ام...
امام زمان علیه السلام. ..
منو از در خونت ردم نکن آقا...
آخه من جز در خونه شما جایی ندارم...
یابن الحسن...
🔸چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
🔸این کاسه را " فَأَوْفِ لَنَا " ایها العزیز
شب سوم محرم چی میخواهی به آقات بگی...
🔸خالیتر از دو دست من این چشم خالی است
🔸محتاج یک نگاه شما ایها العزیز ...
(شاعر: سقلاطونی)
امشب اومدم بگم آقا...
با همه بدی هام دستمو بگیری آقا...
یک عنایتی هم به ما کنید
(یا صاحب الزمان...)
#روضه_حضرت_رقیه
.👇
.
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1 #حضرت_رقیه
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
#روضه_حضرت_رقیه
👇