سردار رفیعی فرمانده سپاه صاحب الامر (۱۴۰۰/۱۰/۹) :
حاج قاسم در سوریه از جایی عبور می کرد، ماشینی دید که خراب شده، نزدیک رفت دید آقایی به همراه خانم حامله اش که وضع حملش هم نزدیکه داخل ماشین هستند،
چراغ انداخت چهره مرد رو که دید هر دو همدیگر رو شناختند!
او سردار سلیمانی را شناخت و سردار هم او را که فرمانده ی یک بخش عظیمی از #داعش بود شناخت!
سردار دستور داد خانم رو به بیمارستان برسانند و ماشین را هم به تعمیرگاه...
خود سردار هم دنبال کار خودش رفت!
چند روز بعد به سردار خبر دادند آقایی با دسته گل آمده و می خواهد شما را ببیند!
وقتی سردار آمد، دید همون فرمانده داعش هست،
که به سردار میگه به ما گفتند ایرانی ها ناموس شما را ببینند سر می برند و... اما من دیدم تو به زن حامله ام و من کمک کردی..
۶۰۰۰هزار نیروی من اسلحه را زمین گذاشتند و همه در خدمت شما هستیم!
💠نقل خاطره توسط سردار رفیعی
#مکتب_حاج_قاسم
#اسلام_مسلمان_شیعه
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#لبیک_یا_خامنه_ای
هدایت شده از کانال روشنگری🇵🇸
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهل روز گذشت و هنوز #آرتین می گوید چرا پدر و مادرش دیر کرده اند و ... .
بی شرافتهایی که درباره #شهدای_حرم_شاهچراغ سکوت کردند و گلویشان را برای اعدام قاتلان دریده اند ببینند و خجالت بکشند.
خانم ولدبیگی سردرد نگرفتید برای این بچه؟
اقایون و خانوما چه #سلبریتی چه مردم عادی که یا خودتون دارید هم صدا با #اینترنشنال و رسانه های اصلاح طلب #خائن نظامو میکوبید
یا از اونایی که میکوبن حمایت میکنید شماها پای #داعش پلشتو باز کردید به حرم با اراجیفتون با حرفهای صد من یه غازتون باعث شدید داعش خیال خام کنه فکر کنه #ایران بی صاحاب شده ملتو تو حرم ائمه اینطور قلع و قمع کنه بترسید از روزی که باید جواب این خونها رو بدید
میگن توی کارنامه های اعمالمون کلی قتل هست میپرسیم من که ادمکش نیستم
میگن خودت نکشتی
اما هشتگ #نه_به_اعدام برای قاتل زدی
از هشتگ نه به #اعدام حمایت کردی
کشوری که قاتلان رو اعدام میکرد کوبیدی
مدام نشستی گفتی خودشون کشتن
مدام حرف اینترنشنال های کذاب رو جابجا کردی اینور اونور ذهن ملتو خراب کردی
پس اقا خانوم عزیز مواظب حرفها و رفتاراتون این روزا باشید
👉 @Roshangarii 🚩
🇮🇷
📝#حاج_قاسم در سوریه از جایی عبور می کرد، ماشینی دید که خراب شده، نزدیک رفت دید آقایی به همراه خانم حامله اش که وضع حملش هم نزدیکه داخل ماشین هستند،
🔸چراغ انداخت چهره مرد رو که دید هر دو همدیگر رو شناختند!
🔹او سردار سلیمانی را شناخت و سردار هم او را که فرمانده ی یک بخش عظیمی از #داعش بود شناخت!
🔸سردار دستور داد خانم رو به بیمارستان برسانند و ماشین را هم به تعمیرگاه...
🔹خود سردار هم دنبال کار خودش رفت!
🔸چند روز بعد به سردار خبر دادند آقایی با دسته گل آمده و می خواهد شما را ببیند!
🔹وقتی سردار آمد، دید همون فرمانده داعش هست که به سردار میگه به ما گفتند ایرانی ها ناموس شما را ببینند سر می برند و... اما من دیدم تو به زن حامله ام و من کمک کردی... ۶۰۰۰ هزار نیروی من اسلحه را زمین گذاشتند و همه در خدمت شما هستیم!
🎙 نقل خاطره توسط سردار رفیعی
🆔 http://eitaa.com/meyarpb
🆔 http://rubika.ir/meyar_pb