eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی
339 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
204 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/MAHDI_EHTESHAMI شماره تماس: ۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ مهدی احتشامی
مشاهده در ایتا
دانلود
65344_1399520095515_4635209.mp3
4.73M
▪️زمزمه و نوحه شب هفتم محرم بخواب عزیز من رو دست من گلم مادر دووم بیار آروم بگیر یکم علی علی علی من بمیرم / ترک ترک شده لبات من بمیرم / داره میلرزه دست و پات برای گریه کردنت رمق نمونده تو چشات لای لای علی لای لای علی... برده امونم و گریه ی هر شبت موندم چکار کنم پایین بیاد تبت علی علی علی من و ببخش / من و حلال کن پسرم من و ببخش / شرمندتم خیلی زیاد تشنه شیری میدونم کاری ازم بر نمیاد لای لای علی لای لای علی... ✍رضا رسولی .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
314.7K
▪️نوحه شب هفتم محرم ای تمام لشگرم،ای علی اصغرم بهرقربانی تو را،سوی میدان می برم برتو می نازم که تو شش ماهه سرباز منی من سرافراز تو هستم تو سرافراز منی آخرین یارم علی، من تو را دارم علی... چشم خود را بازکن، راز دل ابراز کن بر سر دوش پدر، پر بزن پرواز کن غنچه ی خندان من از روی بی رنگت بگو جان بابا هر چه می خواهد دل تنگت بگو آخرین یارم علی، من تو را دارم علی... نوش من سجاده و، خون تو آب وضو باید از این خون دهم، روی خود را شستشو یا بشور روی پدر را با سرشت دیده ات یا تبسم کن برایم با لب خشکیده ات آخرین یارم علی، من تو را دارم علی... طوطی پر بسته ام، کودک دل خسته ام گوش کن تا بشنوی، گریه ی آهسته ام چشم خود را بر دو چشم نیمه بازت دوختم از تلظی های تو آتش گرفتم سوختم آخرین یارم علی، من تو را دارم علی... .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
409.5K
▪️نوحه شب هفتم محرم پاره پاره شد حنجر اصغر داغ او بنشست بر دل مادر این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... هم تلظی کرد هم تکلم کرد تا نگریم من او تبسم کرد این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... طفل عطشانم از نفس افتاد آخرین یارم تشنه لب جان داد این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... با چه حالی در خیمه برگردم از دل زینب با خبر گردم این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... شد ز خون گلگون ماه روی او تا که تیر آمد بر گلوی او این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... من دلم دارد آه عالمگیر او جدا از تن شد سرش با تیر این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... در حرم طفلان بی قرار او می کشد مادر انتظار او این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... آخرین یار باوفای من گشته قربانی در منای من این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... با چه دل راه خیمه را پویم چه جوابی بر مادرش گویم این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... ✍محمد نعیمی .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
▪️دودمه شب هفتم محرم 1⃣ طفل چون نامش علی شد اصغرش هم اکبر است در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است گرچه باشد شیرخواره ، شیر مرد لشگر است در شجاعت حیدر است، در شجاعت حیدر است 2⃣ خنده بر روی پدر زد یعنی ای مولای من غم مخور بابای من، غم مخور بابای من می شود آغوش زهرا بعد از این مأوای من غم مخور بابای من، غم مخور بابای من 3⃣ ای تمام بود و هستم بر روی دستم بخواب وای بر حال رباب، وای بر حال رباب آرزو دارم ببینی ای علی جان خواب آب وای بر حال رباب، وای بر حال رباب 4⃣ نوه ی آخر شاهنشه خیبر شکنم یل ششماهه منم، یل ششماهه منم مادرم بسته دو دستم که قيامت نکنم یل ششماهه منم، یل ششماهه منم .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
43419_1397625113542_417459.mp3
511.6K
▪️نوحه شب هفتم محرم آماده ام آماده ی جهادم در راه تو سر را به کف نهادم بابا ببر میدان سرباز شش ماهه بابای مظلومم... هل من معینت را که من شنیدم از بین گهواره برون پریدم بابا مشو غمگین اصغر شود یارت بابای مظلومم... ای حرمله تیر خودت کمان گیر آماده ی رزمم مکن تو تاخیر سرباز میدانم بر کف بود جانم بابای مظلومم... سیراب از خون گلوی خویشم جانم شده بابا فدای کیشم جان در رهت دادم مسرور و دلشادم بابای مظلومم... ای اصغرم رفتی و دل کبابم از بهر تو شرمنده ی ربابم رویی ندارم تا بر خیمه بر گردم شش ماهه ی پرپر بابا علی اصغر بابای مظلومم... ✍اسماعیل تقوایی .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
شب هفتم شیر آوردن نذر اون که شیر نخورده چرا اینقدربی قرارین بچه اتون که تیرنخورده مجلس زنونه امشب روضه رو بهتر میفهمه حرف مادر عزادار رو فقط مادر میفهمه بری از هرکی بپرسی میگه باورم نمیشه بچه ی شیرخواره رو لب تشنه کشتندمگه میشه؟؟ به خدا تصورش هم دل ما رو می سوزونه بچه آب بخواد و بابا نتونه آب برسونه ولی کربلا چه کردندغم ما رو زنده کردند پسر از تشنگی جون داد پدر و شرمنده کردند حرفِ إن ترحمونی جون ِآدمو می گیره هی میگفت آبش بدید یا آبشم ندید می میره یه دفعه صدایی اومد علی اصغر یه تکون خورد خون گرفت صورت شاه و تیر رو دید به استخون خورد اون طرف رباب تو خیمه دنبال خبر می گرده این طرف حسین با گریه هی میره هی برمیگرده بچه رو داد دست زینب روضه رو سر بسته گفته *بچه تیرخورد تنهاکسی که می تونست به ابی عبدالله کمک کنه فقط زینب بود این بچه تیرخورده سر آویزونه برد پشت خیمه زنها...* بچه روداد دست زینب روضه روسربسته گفته زینبم مراقبت کن یه موقع سرش نیفته نمی خوام رباب ببینه خواهرم دل بی قرارم بچه امو محکم بگیرش تیر رو میخوام در بیارم یاد اون ساعتی افتاد که توی مدینه مردن وقتی از سینه ی مادر میخ و با هم می کشیدن *بدجور حسین مستأصل شده بود. میگن عمه سادات تو‌ مصیبتهایی که تو زندگیش دو جا کم آورد چشماشو بست...یکی اون لحظه ای بود که با ابی عبدالله اومد پشت خیمه که وقتی ‌امام حسین گفت: محکم بگیر علی رو، فهمید میخواد تیر رو دراره یهو چشماشو بست هول کرد.. خیلی ترسید چون دید امام حسینم به نفس نفس افتاده... یه جام اون موقعی بود که دید نامرد لگد به در خونه میزد.. صداش تو صدا گم بود هی میگفت جلوتر نیا..* «تو که می سوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت از این غم هیچکس مثل رباب آتش نمی گرفت» یا باب الحوائج یاعلی اصغر...لالای لالای لالای لالا لالایی لالایی..لالای لالای لالای لالا لالایی لالایی.. یکم آروم گریه کنید علیم خوابیده خنده رو لباشه مگه چه خوابی دیده خواب دیده برگشته عموش خواب دیده خوب شده گلوش خواب دیده روی صورتش بارون چکیده .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
جز خدا من به عمرم به کسی رو نزدم هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم پسر محتضرم را کشتند حرمله خیر نبینی گل من نورس بود چیدنش تیر نمی خواست نسیمی بس بود «سیدتی یا رباب....» روی این دستم تنش، برروی این دستم سرش آه بفرستم خدا نعش ر ابرای مادرش *رباب داره میبینه خواهر و برادر رفتن پشت خیمه، خانم زینب دید ابی عبدالله داره با غلاف خاکها رو کنار میزنه بچه رو با احترام گرفت گذاشت درون خاک... عمه ی سادات دید امام حسین هی خیره خیره داره نگاه میکنه ..گفت: حسین جان خاک رو بریز راحتمون کن الان بچه ها می ریزند پشت خیمه، صدا زد.‌ خواهرم نمی تونم.. آخه هنوز داره لباش می خنده چه جوری خاک بریزم رو صورت این بچه..؟ حسین جان خدا رو شکر خاک رو ریختی رباب رو راحت کردی.. اما یک ساعت نگذشت دیدن حرمله نیزه اشو بلند میکنه رفت پشت خیمه هی نیزه رو تو خاک میزنه یه وقت عمه ی سادات گفت: رباب صورتتو برگردون..میخوام بگم رباب! غارت که تموم شد عمه ی سادات زن و بچه ها روجمع کرد یه گوشه یه وقت دیدن اسبا دارن رفت و آمد میکنند..خانم زینب دید یه خانمی هی خودشو زیر دست و پای اسبا میندازه... من که همه رو جمع کردم، نگاه کرد دید ربابه، رباب بیا کنار زیر دست و پای اسبا می میری... گفت: خانم میخوام یه جور زیر دست و پای اسبا برم.. این اسبا گرد و غبار میکنند می ترسم بچه ام از زیر خاک بیرون بیاد.. ببین یه مادرچه با معرفته حاضره زیر دست و پای اسب بره تلف بشه بمیره اما بچه ی مرده اش از زیرخاک بیرون نیفته اما عصر عاشورا واویلتا عصر عاشورا دیدند یه بدن و با نیزه بلند کردن..* دیدم با نیزه تنت رو از زمین بلند کرد جلو چشام بگو بخند کرد به حلقومت یه نیزه بند کرد رگاتو دیدم یه عده نابلد بریدند چقدر سرت رو بد بریدند *فقط برا یه شهید از عالم بالا تسلیت گفتن ...دیدند حسین فاطمه خودشو باخته..آرام باش حسین جان این بچه رو میبرند بهشت شیرش میدن..* .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
اعوذ بالله من الشیطان الرحیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین والصلات والسلام علی سید الانبيا و المرسلین حبیب اله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطبیین الطاهرین المعصومین المکرمین المنتجبین لا سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا و لعنت الله علی اعداهم اجمعین اولین جمعه ی ماه محرم همه باهم دعای سلامتی حضرت رو بخوانیم اللهم کن..... ▪️دوریت دارد دل ما را به آتش می‌کشد ▪️آخرش داغ تو دنیا را به آتش می‌کشد ▪️آه جانا پس چرا امروز و فردا می‌کنی ▪️بی تو غم امروز و فردا به آتش می‌کشد ▪️أینَ المَنصورُ عَلیٰ مَنِ اعتَدَیٰ یَابنَ الحَسن ▪️تیغ تو کی جان اعداء را به آتش می‌کشد ▪️ماه ماتم آمده امسال هم ای روضه خوان ▪️جای خالی تو دل‌ها را به آتش می‌کشد ▪️شد محرم یادم آمد روضه‌ی قحطی آب ▪️عاقبت این روضه سقا را به آتش می‌کشد یابن الحسن.... صداتو خرج آقات کن، یابن الحسن.... السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ المُتَشَحِّطِ دَما سلام بر اون شیر خواره ای که با تیر سیرابش کردند، خون حلقش رو ابی عبدالله به آسمان ریخت المَذبُوحِ بِالسَّهمِ فِی هِجرِ اَبِیه تو آغوش بابا بود و بال و پر میزد حالا ناله ت بلید بلند شه و لعن الله و لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَةَ بنَ کاهِلٍ الأَسَدِیَّ ▪️رو دست مادرت بخواب علی اصغرم ▪️برات نمونده جرعه آب علی اصغرم ▪️آتیش گرفت دل رباب علی اصغرم ▪️لالایی دلبرم، شیرین زبون من ▪️انقدر تلظّی نکن ای آروم جون من ▪️خشکیده حنجرت ،خشکیده شد لبات ▪️گریه نکن عزیز من ،بند اومده صدات روز ناله زدنه، دیگه نه مادرش ناله داره نه این شیر خواره جون داشت ▪️الهی که نشه غمت نصیب مادرت ▪️هدف نشه برای دشمنِ تو حنجرت ▪️نباشه سایه ی سرم رو نیزه ها سرت ▪️سخته تحملش برای مادرت ▪️غرق به خون نشه پیکرت از خون حنجرت... پسرم ، ببین چی کار کردی با مادرت ▪️سفیدی گلوت پیدا شده علی ▪️میون لشکر هلهله بر پا شده علی بعضیا سلاحهاشونو زمین گذاشتند، بعضیا گریه کردن لشکر بهم ریخت، اینجا بود حرمله رو صدا زد، امیر پدرو بزنم یا پسرو؟ تو پسرو بزن پدر خودش میمیره، فَذُبِحَ مِنَ الاُذُن الی الاُذُن حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
حضرت علی اصغر ع ی(41).mp3
128.9K
۴۱ ای نازنین طفل رباب،ای کودک اطهر جانم علی اصغر هستی گل فاطمه و،از نسل پیغمبر جانم علی اصغر ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان تا که دهی جولان گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر جانم علی اصغر ای آخرین سرباز من،ای همه هست من بر روی دست من با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر جانم علی اصغر ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره شد حنجرت پاره با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر جانم علی اصغر ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم بابا روی دستم شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر جانم علی اصغر ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم شعله برافروزم منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر جانم علی اصغر از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب جانم بود بر لب آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور جانم علی اصغر قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم بر تو عزادارم در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر جانم علی اصغر .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
11 (1).mp3
7.83M
▪️مثلا به تو آب میدم ▪️مثلا تو رو تاب میدم ▪️مثلا به تو آب میدم ▪️مثلا تو رو تاب میدم ▪️مثلا تو صدام کردی ▪️من با خنده جواب میدم کنار این شیرخواره باید نام سقا هم برده بشه ▪️مثلا عمو برگشته ▪️شدم آره خیالاتی ▪️مثلا همه جمعیم و ▪️توی آغوش باباتی ▪️یه مادر وقتی لالایی نخونه ▪️می میره گوشه ی خونه ▪️درد منو کی میدونه کیه این مادر... ▪️یه مادر که زیر سایه نمیره ▪️همش بهونه می گیره دست گداییتو بیار بالا ب حق اون آقایی که راوی گفت اونقده دستشو بالا آورد که زیر بغل حسین نمایان شد هنوز داشت حرف میزد خود ابی عبدالله هم متوجه نشد تیر از کدام طرف آمد، یوقت دید علی بال و پر میزنه، حالا بگو حسین.... .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ العَصرِ والزَّمانِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَرَبَّانِيَّ آياتِهِ اگر با من نبود این ابرو بارانی که من دارم برایم دردسر می شد گناهانی که من دارم من از وقتی که یادم هست غرق معصیت بودم چه اندوهی ست در حال پریشانی که من دارم دل شیطانی نفسم را به دست آوردم و دیدم چه سودی می برد از بار خُسرانی که من دارم ضرر کردم، سرِ بازار هم بی‌مشتری ماندم خودت گاهی بخر از جنسِ ارزانی که من دارم *آقاجان! چیزی برای عَرضه ندارم..اما اومدم کلاف نخ آوردم‌ برات..اومدم‌ اسم‌ منم بنویسی عزیز زهرا!...آقا جان!....* من از بی کربلایی گم شدم در شهر، کاری کن دلت آیا نمی سوزد به هجرانی که من دارم؟ *عزیز زهرا! آقاجان راستی امشب کجایی؟ "ليْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ؟بَلْ أَیُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَی أَبِرَضْوَی أَوْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَی الْخَلْقَوَ لا تُرَی وَ لا أَسْمَعَ لَكَ حَسِیسا وَ لا نَجْوَی "....خیلی برام سخته همه رو‌می بینم تو رو‌نمی بینم..صدای همه رو‌می شنوم و فقط صدای تو رو‌نمی شنوم...آقاجان!* بمیران و به دیدارم بیا تا اهل گورستان به پا خیزند از دیدار مهمانی که من دارم یقیناً من هم از سرچشمه با خود نور خواهم بود اگر بیرون بیاید ماه پنهانی که من دارم تو می آیی مُحرم ها برایم روضه خواهی خواند بخوان روشن بماند آهِ سوزانی که من دارم بخوان از روضه ی اصغر، بخوان از تیر از خنجر بخوان تا خون ببارد چِشم گریانی که من دارم *مرحوم سید حیدر حلی ، از علما و شعرای بزرگ شیعه ست سالها از این شهر به اون شهر ، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه ، دنبال یوسف زهرا میگرده.یه قصیده ای گفت، گفت این قصیده رو می برم روبروی قبر و حرم ابی عبدالله می خونم وارد حرم شد قصیده شو مقابل مضجع ملکوتی ابی عبدالله خواند :* "اَتری تَجیءُ فَجیعهً بِأمَضَ مِن تِلْکَ الفَجیعه؟ حَیثِ الحُسینَ عَلی الثَری خَیلُ العِدی طُحِنَت ضُلُوعه" *یعنی اون لحظه ای که ابی عبدالله رو زمین افتاد سوارها با اسبها اومدن اینقدر رو این بدن تازوندن که اینجا سَید حیدر میگه :"طُحِنَت ضُلُوعه....." "قَتَلَتهُ آلُ أمية ظامٍي إلى جنبِ الشريعَة” تا اینجا رو‌خوند اما وقتی به اینجا رسید یه اتفاقی افتاد تا این‌جمله رو‌گفت:"و رضيعُه بدم الوريدٍ مُخضَّبٌ فاطلُب رضيعَه"یه مرتبه دید یه دستی اومد رو شونه اش سَید حیدر بس کن منه مهدی دیگه طاقت شنیدن ندارم ...* عجب رازی است در روضه یقین دارم همین دنیا نجاتم می دهد ذکر حسین جانی که من دارم شروعم با تو بود و با تو خواهد بود پایانم ندارد هیچ کس آغاز و پایانی که من دارم *بریم‌در خونه ی علی اصغرامام‌حسین‌.. میرزای قمی که روضه می گرفت هرشبی که مداح میومدروضه بخونه ..می پرسید آقا! از کی بخونم؟ میرزای قمی می فرمودن: از علی اصغرِ امام حسین برام بخون‌..شب دوم پرسید آقا از کی بخونم؟ فرمود: از علی اصغر امام حسین بخون.. شب سوم ..شب چهارم..شب پنجم..هرچی می گذشت مداح سؤال می کرد از کی بخونم؟ میرزای قمی می فرمود از علی اصغر امام حسین بخون..مداح اعتراض کرد، آقا!چند شبه داریم از علی اصغر میخونیم. میرزا گفت: آری، هر ده شب و میخوام‌ از علی اصغر برام بخونی. آخه همه ی شهدا تو‌ کربلا زبون داشتن می تونستن حرف بزنن ..با دستشون می تونستن دفاع بکنند. زره به تن داشتن. اما این شیرخواره نه زبون داشت که حرف بزنه، نه می تونست از خودش دفاع کنه، یه مرتبه ابی عبدالله دید این بچه داره دست وپا میزنه. .... .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ العَصرِ والزَّمانِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَرَبَّانِيَّ آياتِهِ اگر با من نبود این ابرو بارانی که من دارم برایم دردسر می شد گناهانی که من دارم من از وقتی که یادم هست غرق معصیت بودم چه اندوهی ست در حال پریشانی که من دارم دل شیطانی نفسم را به دست آوردم و دیدم چه سودی می برد از بار خُسرانی که من دارم ضرر کردم، سرِ بازار هم بی‌مشتری ماندم خودت گاهی بخر از جنسِ ارزانی که من دارم *آقاجان! چیزی برای عَرضه ندارم..اما اومدم کلاف نخ آوردم‌ برات..اومدم‌ اسم‌ منم بنویسی عزیز زهرا!...آقا جان!....* من از بی کربلایی گم شدم در شهر، کاری کن دلت آیا نمی سوزد به هجرانی که من دارم؟ *عزیز زهرا! آقاجان راستی امشب کجایی؟ "ليْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ؟بَلْ أَیُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرَی أَبِرَضْوَی أَوْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَی الْخَلْقَوَ لا تُرَی وَ لا أَسْمَعَ لَكَ حَسِیسا وَ لا نَجْوَی "....خیلی برام سخته همه رو‌می بینم تو رو‌نمی بینم..صدای همه رو‌می شنوم و فقط صدای تو رو‌نمی شنوم...آقاجان!* بمیران و به دیدارم بیا تا اهل گورستان به پا خیزند از دیدار مهمانی که من دارم یقیناً من هم از سرچشمه با خود نور خواهم بود اگر بیرون بیاید ماه پنهانی که من دارم تو می آیی مُحرم ها برایم روضه خواهی خواند بخوان روشن بماند آهِ سوزانی که من دارم بخوان از روضه ی اصغر، بخوان از تیر از خنجر بخوان تا خون ببارد چِشم گریانی که من دارم *مرحوم سید حیدر حلی ، از علما و شعرای بزرگ شیعه ست سالها از این شهر به اون شهر ، از این زیارتگاه به اون زیارتگاه ، دنبال یوسف زهرا میگرده.یه قصیده ای گفت، گفت این قصیده رو می برم روبروی قبر و حرم ابی عبدالله می خونم وارد حرم شد قصیده شو مقابل مضجع ملکوتی ابی عبدالله خواند :* "اَتری تَجیءُ فَجیعهً بِأمَضَ مِن تِلْکَ الفَجیعه؟ حَیثِ الحُسینَ عَلی الثَری خَیلُ العِدی طُحِنَت ضُلُوعه" *یعنی اون لحظه ای که ابی عبدالله رو زمین افتاد سوارها با اسبها اومدن اینقدر رو این بدن تازوندن که اینجا سَید حیدر میگه :"طُحِنَت ضُلُوعه....." "قَتَلَتهُ آلُ أمية ظامٍي إلى جنبِ الشريعَة” تا اینجا رو‌خوند اما وقتی به اینجا رسید یه اتفاقی افتاد تا این‌جمله رو‌گفت:"و رضيعُه بدم الوريدٍ مُخضَّبٌ فاطلُب رضيعَه"یه مرتبه دید یه دستی اومد رو شونه اش سَید حیدر بس کن منه مهدی دیگه طاقت شنیدن ندارم ...* عجب رازی است در روضه یقین دارم همین دنیا نجاتم می دهد ذکر حسین جانی که من دارم شروعم با تو بود و با تو خواهد بود پایانم ندارد هیچ کس آغاز و پایانی که من دارم *بریم‌در خونه ی علی اصغرامام‌حسین‌.. میرزای قمی که روضه می گرفت هرشبی که مداح میومدروضه بخونه ..می پرسید آقا! از کی بخونم؟ میرزای قمی می فرمودن: از علی اصغرِ امام حسین برام بخون‌..شب دوم پرسید آقا از کی بخونم؟ فرمود: از علی اصغر امام حسین بخون.. شب سوم ..شب چهارم..شب پنجم..هرچی می گذشت مداح سؤال می کرد از کی بخونم؟ میرزای قمی می فرمود از علی اصغر امام حسین بخون..مداح اعتراض کرد، آقا!چند شبه داریم از علی اصغر میخونیم. میرزا گفت: آری، هر ده شب و میخوام‌ از علی اصغر برام بخونی. آخه همه ی شهدا تو‌ کربلا زبون داشتن می تونستن حرف بزنن ..با دستشون می تونستن دفاع بکنند. زره به تن داشتن. اما این شیرخواره نه زبون داشت که حرف بزنه، نه می تونست از خودش دفاع کنه، یه مرتبه ابی عبدالله دید این بچه داره دست وپا میزنه. .... .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................