eitaa logo
ذاکرین حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها
1.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
2هزار فایل
به عشق چهارده نور مقدس و خانم حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها ❤️ کلاس تخصصی مداحی حضرت اُمُ البَنین (س) ارتباط با مدیر👇 @th_taghizadeh آدرس کانال : https://eitaa.com/zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
... نمونه ای از مكمل گویی: مداح اصلی در حال خواندن این شعر است: در آن روزی كه زیورهای ما را خصم غارت كرد نمی گـویـم چه شـد آنقـدر گویم پاره شد گوشم مداح مكمل گو می گوید: از دستها مپـرس چـه بـا گوشواره كرد از مشت ها بپرس چه با گوش پاره كرد @maddahi_esf
... 2ـ زبان حال و زبان قال در ذكر مصیبت یك زبان حال وجود دارد و یك زبان قال. زبان قال: آن فرمایشاتی است كه از دو لب مبارك ائمة اطهار خارج شده است، و در كتب معتبره صحت آن سخنان تأیید شده است. زبان حال: آن سخنانی است كه احتمال میرود ائمه اطهار آنها را گفته باشند یا اینكه برداشتی است كه یك مداح یا یك شاعر از یك واقعه یا مصیبت به دست آورده است. نكته1: در زبان حال خوانی مطلق صحبت نكنید و بهتر است بگویید كه ممكن است فلان حرف زده شده باشد. طوری كه مستمع متوجه شود؛ این سخن زبان حال است و عین روایات یا تاریخ اهل بیت نیست تا خدای ناكرده مبتلا به دروغ بستن به ائمه اطهار نشویم، چرا كه این مسئله حرام است و گناه بسیار بزرگی محسوب میشود. نكته2: زبان حال بایستی عقلانی و ریشه در روایات و تاریخ داشته باشد ، فلذا هر مطلب بدون ریشه و مبنا را نمی توان به عنوان زبان حال، به اهلبیت(ع) نسبت داد. نكته3: زبان حال می تواند به زبان نثر باشد یا به زبان شعر. البته زبان حال را بیشتردر شعر می توان جستجو كرد. @maddahi_esf
... - نمونه ای از زبان حال به زبان نثر امام حسین(ع) كنار بدن حضرت عباس نشست و خونها را از صورت برادر پاك كرد. در این زمان حضرت عباس (ع) آهی كشید. امام فرمود برادرم چرا آه می كشی؟ عرضه داشت یا سیدی و مولای! دلم می خواست در این لحظات آخر، دست درگردن شما بیندازم، اما چه كنم كه دست در بدن ندارم. - دو نمونه از زبان حال به زبان نظم 1. بیت سوم شعر زیر، زبانحال حضرت علی(ع) كنار بستر حضرت زهرا(س) : "آمد كنار بستر زهرا دمی نشست آهی كشید و آینه اش را نگاه كرد خورشید آسمان ولایت ستاره ریخت تا یك نظر به هاله اطراف ماه كرد آن روسیه كه بست به روی تو راه را روی تو نه روز علی را سیاه كرد" 2. زبان حال حضرت رقیه(س): سر بابا در آغوشش گرفت و گفت ای بابا گذارم لب به گوشت تا كه رازی را كنم افشا تو میدانی كه زد سیلی به رویم از جفا گویم هـمـان دستی كه سیلی زد به روی مادرم زهرا @maddahi_esf
فنون روضه خوانی 2. فن عدم صراحت بیان: گاهی جهت ایجاد حس کنجکاوی مستمع، در بیت های ابتدایی شعر به طور مستقیم به اینکه روضه چه کسی است اشاره نشده است و بعد از یکی دو یا چند بیت مشخص می نماید که روضه کدام یک از اهل بیت (علیه السلام) مدنظر است. به این فن، فن عدم صراحت بیان گفته می شود. مثال: باران خون گرفت و دل آسمان گرفت داغ غم تو از همه تاب و توان گرفت وقتی شنید حرمله نام تو هم علیست از جا پرید و قبضه ی تیر و کمان گرفت تیری که استخوان گلوی تو را شکست از آن گذشت و جا به دل باغبان گرفت .... همانطور که در مثال می بینید، در بیت اول اشاره ای نشده که روضه ی حضرت علی اصغر (علیه السلام) مدنظر است ولی در بیت بعد موضوع روضه را بیان می کند. @maddahi_esf ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
فنون روضه خوانی فن استنتاج: در مباحث آموزش مداحی يكى از قوى ترين و بهترين فنون روضه خوانى كه واقعاً نشانه استادى مداح است، كنار هم گذاشتن دو مطلب و استنتاج مطلب سومى است كه در جايى ذكر نشده و هيچ گونه تضادى هم با دو مطلب اول ندارد بلكه چيزى خارج از ذاتيات دو مطلب اول است كه نتيجه فكر كردن به جوانب و حواشى مطلب اول مى باشد. چون اين مطلب معناى بسيار دقيقى است از چند مثال مدد می‌ گيريم؛ مثال یک: در روضه رزم و شهادت حضرت قاسم آمده است: « يكي از لشكريان عُمَرِبنِ سَعد به نام حُمَيْد بْنِ مُسْلِم گفته: من در بين لشکريان عُمَرِبْنِ سَعد بودم كه ديدم نوجوانی كه صورتش مثل ماه پاره‌اي بود به ميدان آمد، در حالي كه پيراهن درازي به تن داشت و نعلينی به پا پوشيده بود كه بند اين نعلين در پاي چپ باز بود » اين نقل مطلب تاريخى، حالا نحوه استنتاج؛ از اين گزارش دو چيز مسلّم و معلوم مي‌شود: 1. شاید حضرت قاسم با زره و لباس جنگي بيرون نرفته‌اند، چرا كه هر چه گشتند زرهي اندازه قامت ایشان پيدا نكردند. ۲. اشتياق و عجله ایشان براي به ميدان آمدن، تا جايي كه صبر نكردند که بند نعلينشان را ببندند. نمی‌دانم شـايد اگر از خود حضرت قـاسم مي‌پرسيديم جواب مي‌دادند که ترسيدم در همين مدّت كمِ بستن بند نعلين رأی عمويم عوض شده و مانع به ميدان رفتنم شود! آخر بسیار تلاش كـردم تا نظرش را جلب كردم. نكته در اين جاست كه اين گونه استنتاج از وقايع، با (زبانحال ) تفاوت دارد زيرا در زبانحال، امكان عدم صحت وجود دارد و ما از خودمان چيزى به اصل روضه می‌افزاييم، (هرچند یکی از شروط گفتن زبانحال این است که مغایر روایات معتبر نباشد) اما استنتاج مطلبى عقلى است و هر كسى می‌تواند با تفكر در حواشى و جوانب داستان، به آن پى ببرد كه هيچ ضررى هم به اصل مطلب ندارد و كاملاً با عقل جور در مى آيد ولى فرقش با اصل مطلب اين است كه در تاريخ نقل نشده و با تأمل در ماجرا بدست آمده است. با همه اين اوصاف بهتر است آن را صريح و با اطمينان نگوئيم، طورى كه گمان شود اين مسئله عيناً در تاريخ آمده تا بعد از مجلس ما را مورد مؤ اخذه قرار ندهند. مثال دو: در تاريخ آمده كه وقتى حضرت على اصغرعليه السّلام شهيد شد، امام حسين عليه السّلام و را پشت خيام بردند و خواستند دفن نمايند كه صداى شيون حضرت رباب عليهاالسّلام بلند شد. اين مطلب تاريخى ، حال به نحوه استنتاج دقت كنيد؛ وقتى كه على اصغرعليه السّلام شهيد شد، حضرت از خجالت مادر او ديگر روى برگشتن به خيمه را نداشتند. مطلب دوم اينكه مادر هنگام دفن بچه سر مى رسد. استنتاج اينكه ؛ حضرت در آنجا مضطرب شدند كه بچه چه را كنند. مثال سه: در روضه حركت كاروان اسراء از كربلا، آمده كه يكى از دختران حضرت در بيابان گم شد و يكى از سربازان دشمن ماءمور يافتن او گرديد بعد از مدتى همه ديدند كه آن سرباز با يك دست افسار اسب را گرفته و با دست ديگر به دخترك تازيانه مى زند و او را دنبال مى كند. اين نقل مطلب تاريخى ، حالا نحوه استنتاج ؛ چون آن ملعون سواره بوده و دخترك پياده ، مطمئناً از او تندتر حركت مى كرده و ثانياً اينكه دخترك در حال دويدن تازيانه مى خورده و احتمالاً روى زمين نيز مى افتاده است . حال از اين دو مطلب استنتاج مى شود كه شايد وقتى او را تازيانه مى زده ، تازيانه به دور پاى دختر پيچيده شده و او را به زمين زده و دنبال سوار مى كشانده است . @maddahi_esf ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
فنون روضه خوانی 5. فن بيان اقوال: یکی از نکاتی که در آموزش مداحی باید مورد توجه قرار بگیرد بیان اقوال است. با استفاده از اين فن، مداح می‌تواند با بیان اقوال مختلفى را كه در روضه وجود دارد، به مجلس شور و حال بیشتری بدهد. مثلاً كسى كه در مسئله اى دو قول پيدا كرده كه حتى مخالف هم هستند، مى تواند ابتدا آن قولى كه معروف تر است و مستمع با آن آشنايى كامل دارد، را بيان كرده و سپس قول بعدى را با گفتن جملاتى از قبيل ( اين طور نيز نقل شده ) و يا (خدا كند كه صحيح نباشد) بيان كند و از آن نيز به عنوان روضه خود استفاده نمايد. مثال: در بحث شهادت حضرت علی اصغر دو نقل قول وجود دارد: یکی آنکه حضرت فرزند شیر خوار خود را به میدان بردند و آن جملات نقل شده را بیان کردند و ... که گزارش برای اولین بار در قرن هفتم توسط سبط ابن جوزی در کتاب تذکره الخواص ذکر شده است، اما گزارش دوم که تمامی کتب مقاتل قرن دوم تا هفتم این گزارش را نقل کرده اند شهادت این نازدانه در مقابل خیمه ها و هنگام وداع حضرت با فرزندش در مقابل دیده گان حضرت زینب بوده است که مداح می تواند بعد از نقل روایت اول بگوید « خدا کنه این روایت صحیح باشه و روایت شهادت حضرت در مقابل خیمه صحیح نباشه آخه چطور تونستند جلوی چشمان عمه اش زینب این نازدانه رو ذبح کنند، حتی نگذاشتند آقا با فرزندش وداع کنه و... ». ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
فنون روضه خوانی 5. مسكوت گذاشتن: گاهی مواقع بهتر است در مواردی که اختلاف نظر وجود دارد و چند اسم ذکر شده است و یا اینکه مداح اسمی را نمی داند از ذکر نام خوداری کند. در این شگرد مداح هر چيزى را نمى داند، مسكوت گذاشته و از كنار آن رد شود. اما مطالبى را كه گزيرى از گفتن آنها نيست را به گونه اى اظهار دارد كه براى مستمع سؤ ال برانگيز نشود؛ مثلاً اگر نمى داند چه كسى در كوفه هنگام ورود اسراى كربلا، براى پيشنهاد كمك به خدمت امام سجاد (عليه السّلام) رسيد، بهتر است اصلاً اسم نبرد و جمله را بدون فاعل بيان نمايد مثلاً بگويد: (آمد خدمت حضرت ). اين كار بهتر از بيان چند اسم همراه با ترديد مى باشد تا بدين وسيله به مداح گمان سوء در عدم تحقيق و تفحص، برده نشود و ذهن مستمع هم بیهوده مشوش نشود. @maddahi_esf ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
فنون روضه خوانی 6. عجين كردن شعر و روضه: راهكار مفيد ديگر در بيان مطالب و اشعار، عجين كردن شعر و روضه می‌باشد. يعنى مداح با زبان شعر روضه بخواند، بدين ترتيب كه محور اصلى كارش، شعر باشد خصوصاً فرازهاى روضه را با شعر بيان كند، حتى اگر يك بيت باشد. و ازسخن گفتن فقط براى ربط بين ابيات استفاده نمايد زيرا سر بسته گفتن مطلب در لفّافه شعر، بسيار زيبنده تر و جذاب تر از توضيح دادن در مورد مطالبى می‌باشد كه مستمع بارها آن را شنيده و به خوبى بر آن اشراف دارد. مى توان از اين فن براى هر مستمعى بهره جست چرا كه براى همه دلنشين است (حتى اگر اشعار بسيار ساده باشند). اما بايد در مجالس مختلف با تفاوت درك مستمعين، اشعارمان را تغيير دهيم تا احتياج به توضيح اضافى و معنا كردن شعر نباشد. غالبا کسانی که به این نکته مهم توجه نمی‌کنند از چند جهت متضرر می‌شوند: 1. کلماتی که بکار می‌برند غالبا تکراری است در صورتیکه اشعار مختلف، تا حدی این نقیصه را با جملات مترادف می‌پوشانند. 2. گاهی دیده شده جملات بکار برده شده دارای اغلاط ادبی و لغوی است و فعل و فاعل جمله بخوبی و به درستی ادا نمی‌شود. 3. جذابیت خواندن کم می‌شود زیرا شعر به دلیل دارا بودن وزن، سجع، ایهام، استعاره و ... به خودی خود دارای جذابت بیشتری است همچنانکه نثر مسجع نسبت به نثر ساده بهتر مورد اقبال قرار می گیرد. نکته: این فن می تواند به صورت آوردن شعر در روضه اصلی (گریز شعر در روضه) یا حتی شعر جدا در شعر اصلی (گریز شعر در شعر) صورت بگیرد. @maddahi_esf ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
فنون روضه خوانی 1. سير ابيات: اولين فنى كه در شعرخوانى وجود دارد، دسته بندى ابيات شعر از لطيف و سطحى به عميق و سوزناك است . يك مداح خوب ، اشعار سطحى تر را در ابتداى برنامه خود قرار مى دهد و بار گريه را بر روى اشعارى كه عميق تر و سوزناك ترند، قرار مى دهد. در غير اين صورت اشعار سوزناك را قبل از آمادگى مستمع خوانده و هدررفته و اشعار سطحى را بعد از آمادگى او در معرض گفتار قرار داده است كه مستمع با هيچ يك از اين دو حالت ، حال پيدا نمى كند. لذا بايد مجلس را تا قبل از آماده شدن مستمع از اشعار سطحى كه فهم آن ها برايش ‍ آسان تر است ، پر كرد و شعر سوزناك را به محض آماده شدن برايش خواند. به مجموعه تغییرات شامل حذف یا جابجایی اشعار یک شعر جهت رعایت توالی در روضه و جلوگیری از یک نواختی آن، سیر ابیات می گویند. @maddahi_esf فنون روضه خوانی 2. فن عدم صراحت بیان: گاهی جهت ایجاد حس کنجکاوی مستمع، در بیت های ابتدایی شعر به طور مستقیم به اینکه روضه چه کسی است اشاره نشده است و بعد از یکی دو یا چند بیت مشخص می نماید که روضه کدام یک از اهل بیت (علیه السلام) مدنظر است. به این فن، فن عدم صراحت بیان گفته می شود. مثال: باران خون گرفت و دل آسمان گرفت داغ غم تو از همه تاب و توان گرفت وقتی شنید حرمله نام تو هم علیست از جا پرید و قبضه ی تیر و کمان گرفت تیری که استخوان گلوی تو را شکست از آن گذشت و جا به دل باغبان گرفت .... همانطور که در مثال می بینید، در بیت اول اشاره ای نشده که روضه ی حضرت علی اصغر (علیه السلام) مدنظر است ولی در بیت بعد موضوع روضه را بیان می کند. @maddahi_esf فنون روضه خوانی 3. فن استنتاج: در مباحث آموزش مداحی يكى از قوى ترين و بهترين فنون روضه خوانى كه واقعاً نشانه استادى مداح است، كنار هم گذاشتن دو مطلب و استنتاج مطلب سومى است كه در جايى ذكر نشده و هيچ گونه تضادى هم با دو مطلب اول ندارد بلكه چيزى خارج از ذاتيات دو مطلب اول است كه نتيجه فكر كردن به جوانب و حواشى مطلب اول مى باشد. چون اين مطلب معناى بسيار دقيقى است از چند مثال مدد می‌ گيريم؛ مثال یک: در روضه رزم و شهادت حضرت قاسم آمده است: « يكي از لشكريان عُمَرِبنِ سَعد به نام حُمَيْد بْنِ مُسْلِم گفته: من در بين لشکريان عُمَرِبْنِ سَعد بودم كه ديدم نوجوانی كه صورتش مثل ماه پاره‌اي بود به ميدان آمد، در حالي كه پيراهن درازي به تن داشت و نعلينی به پا پوشيده بود كه بند اين نعلين در پاي چپ باز بود » اين نقل مطلب تاريخى، حالا نحوه استنتاج؛ از اين گزارش دو چيز مسلّم و معلوم مي‌شود: 1. شاید حضرت قاسم با زره و لباس جنگي بيرون نرفته‌اند، چرا كه هر چه گشتند زرهي اندازه قامت ایشان پيدا نكردند. ۲. اشتياق و عجله ایشان براي به ميدان آمدن، تا جايي كه صبر نكردند که بند نعلينشان را ببندند. نمی‌دانم شـايد اگر از خود حضرت قـاسم مي‌پرسيديم جواب مي‌دادند که ترسيدم در همين مدّت كمِ بستن بند نعلين رأی عمويم عوض شده و مانع به ميدان رفتنم شود! آخر بسیار تلاش كـردم تا نظرش را جلب كردم. نكته در اين جاست كه اين گونه استنتاج از وقايع، با (زبانحال ) تفاوت دارد زيرا در زبانحال، امكان عدم صحت وجود دارد و ما از خودمان چيزى به اصل روضه می‌افزاييم، (هرچند یکی از شروط گفتن زبانحال این است که مغایر روایات معتبر نباشد) اما استنتاج مطلبى عقلى است و هر كسى می‌تواند با تفكر در حواشى و جوانب داستان، به آن پى ببرد كه هيچ ضررى هم به اصل مطلب ندارد و كاملاً با عقل جور در مى آيد ولى فرقش با اصل مطلب اين است كه در تاريخ نقل نشده و با تأمل در ماجرا بدست آمده است. با همه اين اوصاف بهتر است آن را صريح و با اطمينان نگوئيم، طورى كه گمان شود اين مسئله عيناً در تاريخ آمده تا بعد از مجلس ما را مورد مؤ اخذه قرار ندهند. مثال دو: در تاريخ آمده كه وقتى حضرت على اصغرعليه السّلام شهيد شد، امام حسين عليه السّلام و را پشت خيام بردند و خواستند دفن نمايند كه صداى شيون حضرت رباب عليهاالسّلام بلند شد. اين مطلب تاريخى ، حال به نحوه استنتاج دقت كنيد؛ وقتى كه على اصغرعليه السّلام شهيد شد، حضرت از خجالت مادر او ديگر روى برگشتن به خيمه را نداشتند. مطلب دوم اينكه مادر هنگام دفن بچه سر مى رسد. استنتاج اينكه ؛ حضرت در آنجا مضطرب شدند كه بچه چه را كنند. مثال سه: در روضه حركت كاروان اسراء از كربلا، آمده كه يكى از دختران حضرت در بيابان گم شد و يكى از سربازان دشمن ماءمور يافتن او گرديد بعد از مدتى همه ديدند كه آن سرباز با يك دست افسار اسب را گرفته و با دست ديگر به دخترك تازيانه مى زند و او را دنبال مى كند. اين نقل مطلب تاريخى ، حالا نحوه استنتاج ؛ چون آن ملعون سواره بوده و دخترك پياده ، مطمئناً از او تندتر حركت مى كرده و ثانياً اينكه دخ
ترك در حال دويدن تازيانه مى خورده و احتمالاً روى زمين نيز مى افتاده است . حال از اين دو مطلب استنتاج مى شود كه شايد وقتى او را تازيانه مى زده ، تازيانه به دور پاى دختر پيچيده شده و او را به زمين زده و دنبال سوار مى كشانده است . @maddahi_esf فنون روضه خوانی 4. فن بيان اقوال: یکی از نکاتی که در آموزش مداحی باید مورد توجه قرار بگیرد بیان اقوال است. با استفاده از اين فن، مداح می‌تواند با بیان اقوال مختلفى را كه در روضه وجود دارد، به مجلس شور و حال بیشتری بدهد. مثلاً كسى كه در مسئله اى دو قول پيدا كرده كه حتى مخالف هم هستند، مى تواند ابتدا آن قولى كه معروف تر است و مستمع با آن آشنايى كامل دارد، را بيان كرده و سپس قول بعدى را با گفتن جملاتى از قبيل ( اين طور نيز نقل شده ) و يا (خدا كند كه صحيح نباشد) بيان كند و از آن نيز به عنوان روضه خود استفاده نمايد. مثال: در بحث شهادت حضرت علی اصغر دو نقل قول وجود دارد: یکی آنکه حضرت فرزند شیر خوار خود را به میدان بردند و آن جملات نقل شده را بیان کردند و ... که گزارش برای اولین بار در قرن هفتم توسط سبط ابن جوزی در کتاب تذکره الخواص ذکر شده است، اما گزارش دوم که تمامی کتب مقاتل قرن دوم تا هفتم این گزارش را نقل کرده اند شهادت این نازدانه در مقابل خیمه ها و هنگام وداع حضرت با فرزندش در مقابل دیده گان حضرت زینب بوده است که مداح می تواند بعد از نقل روایت اول بگوید « خدا کنه این روایت صحیح باشه و روایت شهادت حضرت در مقابل خیمه صحیح نباشه آخه چطور تونستند جلوی چشمان عمه اش زینب این نازدانه رو ذبح کنند، حتی نگذاشتند آقا با فرزندش وداع کنه و... ». @maddahi_esf فنون روضه خوانی 5. مسكوت گذاشتن: گاهی مواقع بهتر است در مواردی که اختلاف نظر وجود دارد و چند اسم ذکر شده است و یا اینکه مداح اسمی را نمی داند از ذکر نام خوداری کند. در این شگرد مداح هر چيزى را نمى داند، مسكوت گذاشته و از كنار آن رد شود. اما مطالبى را كه گزيرى از گفتن آنها نيست را به گونه اى اظهار دارد كه براى مستمع سؤ ال برانگيز نشود؛ مثلاً اگر نمى داند چه كسى در كوفه هنگام ورود اسراى كربلا، براى پيشنهاد كمك به خدمت امام سجاد (عليه السّلام) رسيد، بهتر است اصلاً اسم نبرد و جمله را بدون فاعل بيان نمايد مثلاً بگويد: (آمد خدمت حضرت ). اين كار بهتر از بيان چند اسم همراه با ترديد مى باشد تا بدين وسيله به مداح گمان سوء در عدم تحقيق و تفحص، برده نشود و ذهن مستمع هم بیهوده مشوش نشود. @maddahi_esf فنون روضه خوانی 6. عجين كردن شعر و روضه: راهكار مفيد ديگر در بيان مطالب و اشعار، عجين كردن شعر و روضه می‌باشد. يعنى مداح با زبان شعر روضه بخواند، بدين ترتيب كه محور اصلى كارش، شعر باشد خصوصاً فرازهاى روضه را با شعر بيان كند، حتى اگر يك بيت باشد. و ازسخن گفتن فقط براى ربط بين ابيات استفاده نمايد زيرا سر بسته گفتن مطلب در لفّافه شعر، بسيار زيبنده تر و جذاب تر از توضيح دادن در مورد مطالبى می‌باشد كه مستمع بارها آن را شنيده و به خوبى بر آن اشراف دارد. مى توان از اين فن براى هر مستمعى بهره جست چرا كه براى همه دلنشين است (حتى اگر اشعار بسيار ساده باشند). اما بايد در مجالس مختلف با تفاوت درك مستمعين، اشعارمان را تغيير دهيم تا احتياج به توضيح اضافى و معنا كردن شعر نباشد. غالبا کسانی که به این نکته مهم توجه نمی‌کنند از چند جهت متضرر می‌شوند: 1. کلماتی که بکار می‌برند غالبا تکراری است در صورتیکه اشعار مختلف، تا حدی این نقیصه را با جملات مترادف می‌پوشانند. 2. گاهی دیده شده جملات بکار برده شده دارای اغلاط ادبی و لغوی است و فعل و فاعل جمله بخوبی و به درستی ادا نمی‌شود. 3. جذابیت خواندن کم می‌شود زیرا شعر به دلیل دارا بودن وزن، سجع، ایهام، استعاره و ... به خودی خود دارای جذابت بیشتری است همچنانکه نثر مسجع نسبت به نثر ساده بهتر مورد اقبال قرار می گیرد. نکته: این فن می تواند به صورت آوردن شعر در روضه اصلی (گریز شعر در روضه) یا حتی شعر جدا در شعر اصلی (گریز شعر در شعر) صورت بگیرد. @maddahi_esf آماده سازی شعر و متن روضه جهت اجرا 👇نمونه آماده شده در کلاس👇 📍(١.فن عدم صراحت بیان) 📍 غم بود و داغ بود و وداع سپیده بود خورشید هم زشرم به مغرب خزیده بود رد می شدند مادر و طفلی سیاه موی از کوچه ای که وقت غروبش رسیده بود حتی فرشته بال نمی زند به گردشان حتی نسیم هم رخشان را ندیده بود 📍(2.سیر ابیات: حذف دو بیت)📍 مثل همیشه بر سر این راه جبرئیل از رد پای خاکی شان بوسه چیده بود حوریه ای که طاقت آهی نداشت آه این چند روز زخم ترک را چشیده بود 📍(3. تشویق و ترغیب)📍 (فرمود مادر ما حوریه ا ست .... اگه برگی از درخت بیفته روی صور
... مقتل شناسی و معرفی مقاتل واقعه ی کربلا برای نوشتن حوادث وقایع اهل بیت (ع)، دلایلی هم وجود داشت. از جمله آنها این بود که خلفا نمی خواستند به غیر از قرآن چیزی باقی بماند و این تفکر آنها جنبه سیاسی و ترس از احادیث و روایات جانشینان پیامبر داشت. از ثبت و ضبط هر چیزی غیر از قرآن جلوگیری می کردند. کار به جایی رسید که با تبلیغات قوی به صورت یک عقیده در آمد که هر چیزی جز قرآن ثبت و ضبط شود باطل و بی ارزش است. البته بعد از قرآن برخی از احکام شرعی مثل نذر و وصیت و دیون را هم ثبت و ضبط می‌کردند و احتمالاً برخی از نامه های سیاسی را که حکام می نوشتند هم نگهداری می کردند. ولی غیر اینها را با تعصب و جدیت شدیدی جلوگیری می نمودند. این وضعیت ادامه داشت تا زمان عبدالعزیز که مدت ۲ سال و اندی این ممانعت نقض گردید. بدیهی است عقیده‌ای که به مرور زمان در مردم ریشه دوانیده، ریشه‌کن کردن آن هم زمان می‌برد تا وضعیت تغییر کند. زمانی که بنی‌عباس می‌خواستند انقلاب کنند، در پی آن بودند که مظالم بنی امیه را با تبلیغات گسترده‌ای افشا کند تا آنان را ظالم و ستمگر معرفی کرده و مردم را نسبت به آنان خراب و بری کند و این مقدمه سازی خوب بود برای روی کار آمدن و تحکیم حکومت آنان. به خاطر همین تفکر سیاسی بازار ثبت و ضبط حوادث و ظلم هایی که بنی امیه کرده بودند داغ شد و همه دنبال اخبار داغ کربلا بودند تا زمینه‌سازی فکری بر علیه بنی امیه داشته باشند. این جو سیاسی باعث شد اولین مقتل شکل بگیرد. ابومخنف که در کوفه می‌زیست، اخبار و حوادث کربلا را در گفت و گو های مردمی و آنان که در کربلا بوده و یا با یک واسطه نقل می کردند، می شنید و ثبت می کرد. بیست سال فاصله ابومخنف با آن حوادث بود. تاریخ تولد او نامعلوم است. بعضی معتقدند او سال هشتاد هجری به دنیا آمده، یعنی احتمالاً سال ۱۰۰ هجری که شروع نهضت بنی عباس بود، این وقایع را جمع‌آوری کرده باشد. احتمال دیگری هم هست که تا سال ۱۲۰ طول کشیده باشد. نجاشی و شیخ طوسی در کتب رجالی و فهرست او را باتعبیر رجال اخباری معرفی کرده‌اند. قدیم مورخین را اخباری می‌گفتند و اخبار را در درجه اول سیاسی و مرتبه بعدی فرهنگی و اجتماعی نقل می کردند که بیشتر حوادث سیاسی را نقد کرده اند. به همین دلیل تواریخ قدیمی را مقاتل یا تاریخ سیاسی هم قلمداد می‌کردند چون حرکت امام را سیاسی می دانستند. بنابراین مقتل وقعة الطف اصلی و بعد از آن هرچه ثبت شد فرعی به حساب می آمد. البته غیر از اخباری که به شکل روایات و احادیث از معصومین (علیه السلام) صادر می‌شد. بعد از ابومخنف، باقیمانده اخبار را شاگرد او به نام هشام کلبی جمع‌آوری و به وقعه الطف ملحق می کند. در حقیقت این کتاب هم حاصل تحقیق ابومخنف هم شام کلبی است. @maddahi_esf
.... مقتل شناسی و معرفی مقاتل واقعه ی کربلا بعد از آن، طبری مطالب خود را از آن کتاب و برخی را از مقتل عمانه بن حکم اموی برداشت و نقل می کند. صد سال بعد از طبری، شیخ مفید ارشاد را می نویسد. که هرچه می نگارد، بیشتر از کتاب فتوح احمد بن حسن کوفی بوده که معاصر طبری به حساب می‌آمد. شیخ مفید در نگارش ارشاد نوآوری ایجاد می‌کند و چون می خواست نوشته‌ها و منقولاتش با طبری تفاوت و فرقی داشته باشد، مطالب را با حرارت و رنگ و بوی دیگری ثبت می‌کند. شروع نوآوری و تغییر در شیوه نگارش از او آغاز شد. ولی متاسفانه انگیزه ای شد برای شروع تحریفات نویسندگان امانت نشناس، و افرادی که دنبال مطرح کردن خود و بازارگرمی بودند. به قرن ششم که می‌رسیم می‌بینیم، خطیب خوارزمی حنفی مذهب، با انگیزه نوآوری خبرهایی را در مقتل خود می‌آورد که ریشه و منبع ندارد. در برخی از اخبار، به فتوح احمد بن حسن کوفی استناد می کند که خود فتوح هم دست کمی از آن در شروع نقل اخبار غیرمستند نداشته و او نیز با این گونه انگیزه مطالبی را در کتاب نقل نموده است. بعد از او یا همزمان با او، سید بن طاووس با اقتباس از خوارزمی و احمد بن حسن اخباری را نقل می کند و برای برخی عجیب است که چطور از شیخ مفید و ارشاد هیچ نامی نبرده و استنادی نیاورده است. اگر از شیخ طوسی و سید مرتضی مطلبی و نامی نمی‌برد به دلیل آن است که، آنها را صاحب مقتل مستقل نمی‌دانسته، منقولات شیخ صدوق را هم اعتنایی نداشته و این شیوه و روش او در مقتل نگاری بر ما پوشیده است. به زمان رسمیت تشیع در قرن دهم می‌رسیم. فتال نیشابوری روضة الواعظین را که جلوتر از لهوف و آن هم مرسل است، می نویسد و در دفاع از خود و سید بن طاووس ادعا می کند که، چون مطالب آنان مسلمات تاریخی و مشهور به اعتبار است، نیاز به ذکر منبع و سند ندارد و آنها را مثل اثبات حرام و حلال لازم بر اثبات و اسناد نمی‌بیند و بیان می‌دارد که منقولات تاریخی و اخلاقی نیاز به اثبات ندارد و اسناد و اعتبار نمی خواهد. کتاب روضة الواعظین با اینکه قبل از روضه الشهداء ملا حسین کاشفی نوشته می‌شود ولی از شهرت کافی برخوردار نمی شود. با این که احتمال می‌رود که ملاحسین به اقتباس از او، روضه الشهداء را نوشته باشد ولی ملاحسین کاشفی چون در زمان صفویه مقتل مینویسد و دراویش این کتاب را پرده‌خوانی می‌کردند و شاهان صفویه به آن علاقه نشان می دادند، این مقتل مشهور و عمومیت یافت. حتی بعضی نوشته‌اند استفاده از کتاب روضه الشهداء و پرده خوانی او، به صورت بخشنامه در آمد و رسماً اعلام شد و لذا می توان گفت اوج تحریف و استفاده از اخبار غیر معتبر با انگیزه نوآوری و حرارت بخشی و بازارگرمی توسط صفویه از همین کتاب و دوره شروع شد. فرهاد میرزا عموی ناصرالدین‌شاه، وقتی دید بازار روضه های بی سند و اکاذیب داغ شده و به تدریج اکاذیب را مردم باور کرده و از طرفی این امر موجب تمسخر سنی‌ها شده بود و با این منقولات شیعه را زیر سوال می بردند، شروع به اعتراضات علمی و اجتماعی کرد و تصمیم به نوشتن کتاب قمقام زخار گرفت که کتاب تحقیقی و جامع و معتبر است که از مصادر عام هم در آن استفاده کرده است. @maddahi_esf