eitaa logo
مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان
90 دنبال‌کننده
108 عکس
45 ویدیو
2 فایل
کانال های مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان در فضای مجازی سروش🔹 sapp.ir/zakerinfalavarjan ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
مشاهده در ایتا
دانلود
❖﷽❖ 🔆جلسه اول السَّلامُ عَلَیْکُمْ 💠تاکيد دين اسلام بر سلام گفتن "هر كه پيش از سلام، شروع به سخن كند، جوابش را ندهيد. 🔰معنی لغوی سلام: سلام در لغت عربی ، معانی متعدد دارد که اصل در آنها معنای سلامتی است.یعنی سالم بودن آن هم به طور مطلق و از تمامی جهات و جوانب.سلامت جسمانی و مصونیت از بیماری ها،سلامت معنوی و محفوظ بودن از گمراهی و ضلالت در دین و امور دینی ، سالم ماندن از گزند حوادث و پیش آمد های ناگوار ، سالم ماندن از شر وسوسه های شیطانی و رذایل اخلاقی، مصونیت از ناامنی های اجتماعی و ... که تمام این ها در یک جمله کوتاه «سلامٌ علیکم» جمع است. ✴️سلام اسلامی: سلام از اسمای حسنای الهی است و در سلام اسلامی هر مسلمان در اولین لحظه ملاقات با مسلمان دیگر میگوید (سلامٌ علیکم) ، یعنی برادرم، از طرف من مطمئن باش، من خیرخواه و سلامت خواه تو هستم؛من با تو در حال صلح و صفایم؛هیچ گزند و آسیبی از من به تو نخواد رسید؛کلاه سرت نخواهم گذاشت؛خیانت به تو نخواهم کرد؛جنس مغشوش به تو نخواهم داد؛ دروغ به تو نخواهم گفت؛ مال و جان و ناموس و آبروی تو از طرف من در امان است و هرگز بر خلاف سلامت و مصلحت تو اقدامی نخواهم کرد. ادامه مطلب👇👇
💠سلام در نماز: ما در شبانه روز چندین بار به هم سلام میکنیم و سلامت یکدیگر را از خدا میخواهیم و در نماز های پنجگانه خود ( اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلَی عِبادِاللّهِ الصّالِحینَ) میگوییم؛یعنی سلامتی خود و بندگان صالح را از خدا میخواهیم و هرگز این دعاهای خود را در حق یکدیگر مستجاب نمی بینیم ،بلکه همیشه خود را غرق در ناسلامتی ، گرفتاری و بی سر و سامانی می یابیم.با این که دستگاه خلقت ،دستگاه مجیب الدعوات است و خداوند متعال وعده اجابت دعا را داده است ، پس چرا دعاها و سلام های ما در این دستگاه به اجابت نمی رسد؟معلوم می شود که ما دروغ میگوییم و خیر و سلامت یکدیگر را از خدا نمی خواهیم. 💢هم سلام های روزانه ما دروغ است هم سلام های نماز ما.صرف نظر از سلام های خودمان، امام زمان (عج) در شبانه روز ، گذشته از نوافل، پنج مرتبه نماز واجب میخوانند و در هر نماز( اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلَی عِبادِاللّهِ الصّالِحینَ) میگویند و از خدا خیر و سلامت برای بندگان صالح می خواهد و دعایی که از در خانه خدا هرگز رد نمیشود، دعای امام زمان (عج) است؛پس چرا دعای آن حضرت درباره ما به اجابت نمی رسد و زندگی ما را غرق درخیر و صلاح و سلامت نمیکند؛ معلوم میشود که ما نتوانسته ایم خود را در زمره (عِبادِاللّهِ الصّالِحینَ) در آوریم تا دعای سلامت خواهی امام شامل حال ما گردد. 🔹سلام به اهل بیت (ع) با چه نیت و معرفتی حال که دانستیم معنای سلام ، اعلام تامین سلامت همه جانبه برای طرف مقابل است و این که هیچ گونه ضرر و زیانی از جانب من به تو نخواهد رسید و تو از ناحیه من در کمال امن و امان خواهی بود ، بنابراین وقتی شخص زائر در حضور امام ایستاده یا از دور حضرت را در خاطر خود تمثل داده است و او را مخاطب به سلام کرده است باید در حالی باشد که هیچ صدمه و اذیت و آزاری از جانب او به آن حضرت ، نه در آن لحظه و نه بعد از آن نرسد و از طرفی هم میدانیم تنها چیزی که موجب خشنودی و رضایت خاطر اهل بیت(ع) می شود، دینداری مردم و اطاعت از اوامر آنان و ترک نواهی ( یعنی ترک آنچه شرع ممنوع کرده) خداوند است و تنها چیزی که موجب تنفر و انزجار آن انوار الهی میگردد و از آن آزرده خاطر می شوند ، تخلف مردم از اوامر و ارتکاب نواهی خداوند و آلوده گشتنشان به رذایل اخلاقی از جمله حرص و بخل و کبر و ریا و حسد و حب مال و جاه و نظایراینهاست.. بنابراین انسان زائر باید در حین گفتن (السّلام علیک)از حیث فکر و اخلاق و عمل طوری باشد که مایه اذیت و آزار امام نباشد. دل را با آب توبه شستشو دهد و اشک ندامت از دیده فرو بریزد تا در سلامش راستگو باشد و گرنه در همان ابتدای سخن، به امام خود دروغ گفته است و العیاذ بالله او را به بازی گرفته است و روشن است که به دست آوردن این حال صدق و صفا جز به توفیق خدا و خلوص نیت تحقق نخواهد یافت. مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
🌸⇐شهیدی که به احترام امام زمان (عج) در قبر سرش را خم کرد ... 🌷 🔹در شيراز رسم بر این بود که علماى شهر بخصوص روحانيونى که از لحاظ سنى و موقعيت اجتماعى از دیگران ممتاز تر بودند مسؤوليت تلقين شهدا را برعهده مى گرفتند... 🔸حجة الاسلام و المسلمين طوبائى از روحانيون شهر که امام جماعت مسجد کوشک عباسعلى شيراز بود، نقل مى کرد: شب قبل که براى نماز شب برخاستم مسائلى برایم پيش آمد که دانستم فردا با امری عجيب مواجه مى شوم... 🔹وقتى وارد قبر شدم تا تلقين شهيد مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهيد حالت تبسمى احساس کردم و فهميدم با صحنه اى غير طبيعى روبرو هستم... 🔸وقتى خم شدم و تلقين شهيد را آغاز کردم، به محض اینكه به اسم مبارك امام زمان(عج) رسيدم... 🔹مشاهده کردم جان به بدن این شهيد مراجعت کرد، چون شهيد به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوى که سر او تا روى سينه خم شد و دوباره به حالت اوليه برگشت... 📚 کتاب لحظه های آسمانی مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
◾روضه و توسل جانسوز _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام ◾بانوای حسن خلج ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ همراه صوت در اختیار دیگران قرا ای مدینه بنگر در سوز و در گدازم قسمتِ من اینه بسوزم و بسازم یادِ آن نمازی ، که نیمه شب شکستند یادِ بازوانی ، که بینِ کوچه بستند پیر مو سپیدم ، بُریدم ، مشکل شد آخر کار من *خدا ببین سر پیری ، گیر کی افتادم ... هر کی هر جا باشه دیگه سر پیری احترامش بجاست ...* ( پیر مو سپیدم ، بُریدم ، مشکل شد آخر کار من دشمنم سوارِ ، نداره ، رحمی به حالِ زارِ من ) 2 با دلی پُر از درد ، به نامرد ، گفتم کمی آهسته تر(بی ادب،تو سواره ای من پیاده ... تو جوانی من پیرم ...) با دلی پُر از درد ، به نامرد ، گفتم کمی آهسته تر ناله ام شنیدُ ، کِشیدُ ، من هم زمین خوردم به سر *آروم آروم داری میفهمی چی شد،نه؟ این آقا مرد بود،تو داری این جوری ناله میزنی ...* دلت شکست و بیادِ رقیه افتادی ..... *اون یهودی سگِ کی بود شما رو زمین بزنه آقا ...* دلت شکست و بیادِ رقیه افتادی ... خودت برای رضایِ خدا زمین خوردی ... با دلی پُر از درد ، به نامرد ، گفتم کمی آهسته تر ناله ام شنیدُ ، کِشیدُ ، من هم زمین خوردم به سر اشک غم سفته ام ، روز و شب گفته ام ، آه کجایی مادرِ من ای مدینه دشمن با حملۀ شبانه همرهِ دلِ من سوزانده دربِ خانه دشمنِ یهودی تا وارد حرم شد زنده خاطراتِ جانسوز مادرم شد ای خدا شنیدم و دیدم در سیل آتش ابرِ دود مادرِ جوانم ، کمانم ، در پشتِ در افتاده بود اگر این است تاثیرِ شنیدن .... شنیدن کِی بود مانندِ دیدن ... *هیچ کسی نبود به دادِ بچه هایِ فاطمه برسه ... زینب داشت پرپر میزد ... حسین داشت بال بال میزد .... از یه طرف علی رو میکشیدند ... از یه طرف فاطمه افتاده بود ... (خاک به دهنم) ... یه طرف محسن .... خدا به قلباتون صبر بده .... اما همین قدر بدون امام زمان هر روز داره این صحنه ها رو میبینه .... چی میشه ما براشون دق کنیم ... ای خدا شنیدم و دیدم در سیل آتش ابرِ دود مادرِ جوانم ، کمانم ، در پشتِ در افتاده بود آنچه دیدۀ دل ، بدیده ، هرگز نگردد باوَرم مانده رویِ مسمار ، به دیوار ، رَدی زِخونِ مادرم ای گلِ خزانم ، آتش زدی به جانم ای پرستویِ من ، رفتی زآشیانم از غمت خمیدم ، امیدم ، رفیقِ خفته زیر گل مرتضی و دوری ، صبوری ، ندارمو بریده ام ..... به حقِ ائمۀ بقیع ، ده مرتبه یا الله .... مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
علیه السلام السلام ای دل و دلدار اباعبدالله ششمین سید و سالار اباعبدالله همه با دیدن تو یاد حسین افتادند ای حسینیه سیار اباعبدالله ما حسینی شدگان ِ نفس گرم توایم به تو هستیم بدهکار اباعبدالله کار تو داده نتیجه چه قیامت کردند اربعین لشکر زوار اباعبدالله در و دیوار مدینه ز غم بی کسیت می زند تا به ابد زار اباعبدالله مادری بودی و کوبید در ِ بیت ِ تو را آتش آن در و دیوار اباعبدالله یعنی از آن همه شاگر در آن شب آقا یک نفر با تو نشد یار اباعبدالله ؟! تا که بستند دو دستان تو را شد زنده غربت حیدر کرار اباعبدالله تو علی گشته ای و ابن ربیع هم قنفذ وای از این همه تکرار اباعبدالله این چه سری است که شد ذکر لبت وا اماه با زمین خوردنت هر بار اباعبدالله سر ِ پیری گذر ِ تو به چه جاها افتاد وای از آن همه آزار اباعبدالله هر چه هم بر سرت آمد دم آخر ز عطش چشم های تو نشد تار اباعبدالله خواهر تو نشد ای شاه برای پسرت در دل شعله پرستار اباعبدالله کفنت خار بیابان نشد و بی تو نرفت دخترت بر سر بازار اباعبدالله 🔸شاعر: __________________________ مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
‍ ❣﷽❣ السلام 🔰 🖤.. 🔅ای آنکه خدا ستوده درقرآنت 🔅جانم به فدای سینهٔ سوزانت 🔅ای‌جعفرصادق ای‌امام‌مسموم 🔅سوزد دل ما به تربت ویرانت ⬅️هرکی چشمش به قبر خاکی آقا بیفته..دلش آتیش میگیره.. من نمیدونم الان بقیع زائر داره یا نه.. بیایید امشب با پای دل بریم کنار قبر خاکی و غریب آقا بنشینیم.. 🔸بنال‌ای‌دل‌که‌شور‌غم به پا‌شد 🔸مدینه سربه سرماتم سرا شد 🔸ز بیداد و ستم کاری منصور 🔸رئیس مذهب شیعه فدا شد ⬅️منصور دوانیقی دستور داد خونه امام صادق رو آتیش زدند...فردای اون روز چند نفر از شیعیان به محضر آقا رفتن..دیدن آقا گریانه..‌.عرض کردند چرا گریه میکنید آقا جان..فرمودند: وقتی خونه ام آتیش گرفت..زنان و دخترانم رو دیدم از این طرف به اون طرف میدویدند..با اینکه من داخل خونه بودم..اما گریهٔ من از جدم حسین و روز عاشوراست.. اونموقعی که خیمه هارو آتیش زدند..دشمن با تازیانه دنبال بچه های حسین.. ♻️همه بگید یا حسین... ✅ 💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ کانال های مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
🔹ماموریتهای عزرائیل 🔹 ازعزرائیل پرسیدند: تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟ عزرائیل جواب داد: یک بارخندیدم، یک بارگریه کردم ویک بارترسیدم. ."خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم.. "گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.. "ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..دراین هنگام خدا وندفرمود: میدانی آن عالم نورانی کیست؟.. او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود.. مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
یار وجمعه..... به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد ولی آقام نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا دلم گرفته از دست این زمونه برای دیدن تو هِی می گیره بهونه یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی از آسمون قلبم بارون اشک می باره دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره دلبر من تو هستی توی دلم نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی بذار که من گدای در خونت بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا منو دعا کن برای خود سوا کن این دل مضطرم رو راهی کربلا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی : مرتضی_شاهمندی ______________________ مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
بعد از شهادت تا مدتها توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را کنی?" می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها کنند و بلایی سرم بیاورند. اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف . ※※※※ توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید. پیکری شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!" میخکوب شدم از درون گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن شده. این بدن قطعه قطعه شده!" بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را کرد و کشید طرفم. داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!" حاج سعید حرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده." دوباره فریاد زدم: "کجای آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید!?" داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام،و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر." اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا." نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست مان بدهد. توی دلم شدن به علیها السلام. گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭 یکهو چشمم افتاد به تکه کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😔 بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر . از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی و هم . واقعا به استراحت نیاز داشتم فرداش حرکت کردم سمت دمشق.همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.💝 به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد پیشم و گفت: " و شهید حججی اومده‌ان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم." من را برد پیش پدر محسن که کنار ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی?" نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر را تحویل داده‌اند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند?😭 گفتم: "حاج‌آقا، مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قسمت میدم به بی‌بی که بگو." التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭 دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برآوردی، راضی ام." وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام و اربا اربا کرده ان."😭 هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"💔 🌷🌷🌷🌷🌷 مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج مجید صابری، مداح انقلابی و پیشکسوت اصفهان به دیدار حق شتافت 🔹از افتخارات ایشان در ۲۶ آبان سال ۹۵ به عنوان مداح در دیدار مردم اصفهان با رهبر معظم انقلاب اسلامی به مدیحه سرایی پرداخته بود. کلیپ تصویری ☝☝☝☝ مجمع الذاکرین شهرستان فلاورجان مصیبت وارده را به جامعه مداحان و خانواده آن مرحوم تسلیت عرض می نماید. ایتا🔸 https://eitaa.com/zakerinfalavarjan تلگرام🔹 https://t.me/zakerinfalavarjan
با سلام مراسم تشييع و تدفين ذاكر و خادم اهلبيت(عليهم السلام) حاج مجيد صابري فردا جمعه99/4/6ساعت7صبح همراه با زمزمه دعاي ندبه ازمسجد حضرت صاحب الزمان(عج) واقع در خ سروش خ صاحب الزمان(عج)برگزار خواهد شد.