خونریزےِ شدیدے داشت
داخلِ اتاق عمل دڪتر اشاره ڪرد
ڪه چادرم رو دربیارم،
تا راحت تر مجروج رو جابهجا ڪنم.
گوشہۍ چادرمـ رو گرفت
وبُریده بُریده گفت:
"من دارم میرم ڪه چادُرت رو درنیارے"
چادرم تو مُشتش بود
ڪه شهید شُـد....•°
..
🧕🏻• به روایت پَرستارِ جنگ:)
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
تو مرا سيبِ سُرخی میبينی و من ... تب كرده نگاهِ توام ! #ليلا_حاجتمند ✍ #شهید_حسن_طهرانی_مقدم ❤
#پـدرموشـکےایـران✌️
وقتی بازدید تموم شد، حسن روکرد به کارشناس موشکی روسیه و گفت: اکه میشه فناوری این موشک رو در اختیار ما قرار بدید!
ژنرال های روسی خندیدندو گفتند:امکان نداره این فناوری فقط در اختیار کشور ماست
حسن خیلی جدی گفت: ولی ما خودمون این موشک رو میسازیم✊✌️
و دوباره صدای خندهی اونا بلند شد وقتی برگشتیم خیلی تلاش کردیم نمونهش رو بسازیم ولی نشد
حسن راهی مشهد شد به امام رضا متوسل شد و سه روز توی حرم موند.
حسن میگفت روز سوم بود که عنایت امام رضا رو حس کردم و... حلقهی مفقودهی کار به ذهنم خطور کرد سریع دست به کار شدیم و موشک رو ساختیم که به مراتب از مدل روسی بهتر و پیشرفتهتر بود
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم ❤️
#سالروز_شهادت 🌹
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
نگو شب بخیر... فقط نگاهم کن کنارِ تو تمام شب هایم آرام آست....ا #ساناز_نجفی ✍ #شهید_احمد_اعطایی ❤️
#اربعین_باشهـدا
ارادت خاصی به حضرت علی اصغر امام حسین علیه السلام داشت، پسربزرگش روبرده بودیم دکتر، از فرط درد بچه به خودش می پیچید،
نتونست تحمل کنه و از مطب زد بیرون، پشت سرش اومدم، دیدم نشسته و داره گریه میکنه، گفتم: چی شده احمد؟ چرا گریه میکنی؟ مردم دارن نگاه میکنند، گفت: آبجی بد دست و پامیزد، یاد دست و پازدن علی اصغر افتادم و گریه اش بیشتر شد.
#شهید_احمد_اعطایی ❤️
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh