هدایت شده از 💚هرچه گمنام ترخوشنام تر💚 «اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول»
خدایا!
کاری کن
یار وفادار حاج قاسم
مخزن اسرار لشکر ۴۱ ثارالله
#شهید_حسین_پورجعفری
#دفاع_مقدس
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 💚هرچه گمنام ترخوشنام تر💚 «اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول»
خدایا!
کاری کن
یار وفادار حاج قاسم ...
رزمنده و جانباز دفاع مقدس
مسئول دبیرخانه محرمانه لشکر۴۱ثارالله
محرم ترین فرد به سردار سلیمانی
نمونه ی کامل یک سـرباز ولایت ؛
و ۴۰سال وفادار به فرمانده خویش بود
و حاج قاسم را تا لحظهی شهادت
و حتی خاکسپاری رها نکرد ...
#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهید_سرتیپ_حسین_پورجعفری
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 💚هرچه گمنام ترخوشنام تر💚 «اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول»
خدایا!
کاری کن
خدا شاهد است
و تنـها او میداند
ڪه جوانی شـان را
وقفِ نجابت کشورشان کردند
#علی_اڪبرهای_خمینی
#روز_جوان_برشما_مبارک
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 💚هرچه گمنام ترخوشنام تر💚 «اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول»
خدایا!
کاری کن
حاج احمد متوسلیان به دو نفر لقب ماست فروش داده و میگفت:
" اینها عناصر عملیاتی نیستند و فقط بلدند در ستاد بنشینند و دستور بدهند...."
·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 💚هرچه گمنام ترخوشنام تر💚 «اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول»
خدایا!
کاری کن
📎 کلام شهید
همه حركتهاى ما بر مبناى عقيده و ايمان است، مىبينيم كه امام حسين(ع) در جنگ عقيدتى خويش شكست نخورد و اكنون راه حسين(ع) زنده است و امام حسين(ع) توانست براى هميشه عقيده خويش را زنده نگه دارد و گسترش دهد.
اى خدا! تو میدانى كه من براى هيچ چيز، جز عشق تو به جبهه نيامدهام،
اى خدا! من شرمنده از خون شهدا هستم كه تا كنون زنده ماندهام.
اى خدا! ياريم كن كه رهرو خون شهيدان باشم....
#شهید_علیاصغر_منفرد
ولادت: ۱۳۴۱ مشهد
شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۴ عملیات بدر
·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
🩸روایت خبرنگاری که هدیه #سردار_قاسم_سلیمانی را پس داد
فاطمه بویرده، خبرنگار العالم روایت دیدار خود با سردار شهید سلیمانی را اینگونه توصیف کرده است: چند روز قبلتر از این در ایام عید نوروز، روزها و شبهای خیس و غرق شده در سیل را در خوزستان سپری می کردیم. خبری از عید نبود. شهر پیراهن ژنده گلآلود بر تن کرده بود؛ نمیدانستم حواسم به خوزستان همیشه سرافراز باشد، که اکنون سیل بیرحمانه به جنگ نخلهای سوخته در جنگ اش آمده بود یا حواسم به ارتباط های زندهای باشد که دقیقه به دقیقه با شبکه داشتیم.
در همین حال و هوا باخبر شدیم سردار سلیمانی به منطقه آمده است؛ من باید با سردار سرافراز اسلام، مردی که نامش دشمن را به لرزه در می آورد مصاحبه می کردم.
شبها و روزها گذشت، کار آسانی نبود، ولی اصرار داشتم که مصاحبه انجام شود.
از صبح سر آفیش حاضر می شدم و برای مصاحبه با سردار سلیمانی تلاش می کردم اما متاسفانه موفق نمی شدم؛ نا امید شدم ازبس تلفن زدم و پیگیری کردم. برای سردار هرجا میرفتیم، سردار آنجا را ترک کرده بود.
مهمان یکی از مردم شریف شادگان به نام حاج عوفی شدیم، حاج عوفی در خانه اش را در این روزهای بحرانی برای همه باز کرده بود؛ «موکب امام حسن عسکری سپیدان» آنجا به مدت ده روز مستقر شده بود و به مردم سیل زده شادگان و خوزستان کمک رسانی میکردند، ۵ ساعت کنارشان بودیم، مردمی که خودشان را خادم الحسین معرفی کردند به من گفتند ما از سردار دعوت کردیم و سردار به نوکرای حسین نه نمیگوید همینجا منتظرشان بمانید.
غروب شد؛ دلهره داشتم، سرانجام خبر رسید سردار به موکب می آید؛ راه افتادیم، من از بس که به بنبست خورده بودم، گریه کردم.
وسط جاده بودیم که تماس گرفتند و گفتند: سردار به موکب رسیده است.
با سرعت خودمان را به موکب رساندیم لحظه ورودم، سردار را که دیدم با روی باز از گروه ما استقبال کرد، از او درخواست مصاحبه کردم، عذرخواهی کرد و به من گفت «دلخور نشو دخترم و رفت»
با ابومهدی المهندس از مجاهدین برجسته عراقی مصاحبه گرفتم، اما از شدت گریه حالم بد شد راه افتادم سمت ماشین و از آنها فاصله گرفتم که یکی از خادمان موکب به من گفت: «گریه نکن سردار انگشترش را به تو هدیه داده است».
از خوشحالی سر از پا نمی شناختم ولی من طمع به مصاحبه دوخته بودم، گفتم نمی خواهم، با اخلاقی که از سردار انتظار داشتم به هدف می رسیدم، هدیه را رد کردم و گفتم من قول دادم به شبکه مصاحبه بگیرم.
این را گفتم و به راه خودم ادامه دادم، که خودرو سردار توقف کرد و سردار سلیمانی با لحنی پدرانه گفت «دخترم میشود گریه نکنی، حالا بگو چه بگویم» و من گفتم هرچی درحق این مردم باید گفته شود.
جمعه 30 فروردين 1398
·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 💚هرچه گمنام ترخوشنام تر💚 «اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول»
خدایا!
کاری کن
همیشه نمازهای شبش را با گریه میخواند، در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را میخواند، هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود، همیشه با وضو بود، به من هم میگفت داری دستت را میشوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش، آب وضویش را خشک نمیکرد، در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود، حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو میزدند نه نمیگفت.
گاهی اوقات نمیگذاشت من متوجه کمکهایش شوم ولی به فکر همه بود، احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش میگذاشت، پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند، شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمعهای خانوادگی میگفتند مسلم خیلی به زن و بچهاش میرسد، اگر مبینا گریه میکرد تا نیمه شب بغلش میکرد و راه میرفت تا خوابش ببرد، هیچ موقع نمیگفت من خسته هستم، خیلی صبور بود.
🌷شهید مسلم نصر🌷
راوی: همسر شهید
هدایت شده از 💚هرچه گمنام ترخوشنام تر💚 «اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول»
خدایا!
کاری کن
🌸برایم پدری کردی!
جواد، خُلق کریمی داشت، هر جا که منکری را از کسی می دید، به نصیحت طرف، اقدام، و نسبت به رعایت حقوق همسایه ها بسیار سفارش میکرد، با دوستان، رئوف و مهربان، و در مقابل دشمنان، شیری قوی پنجه بود، هر کس که با امام طرف بود، با جواد طرف بود، و در این مسأله ملاحظه هیچ مقامی را نمی کرد، به حلال و حرام بسیار اهمیت می داد، نماز و روزه اش هرگز ترک نشد، مگر در جبهه که پنج سال نتوانست روزه بگیرد و وصیّت کرد و برایش گرفتیم، با مهدیه تهران، و دعاهای کمیل و ندبه اش بسیار مأنوس بود، عفّت نفس عجیبی داشت، گاه که قول و فعل ناخوشایندی از ما می دید، با کمال متانت و احترام، به نصیحت می ایستاد و هرگز داد و هوار نمی کرد.
هنگامی که به شهادت رسید، در برابر پیکر مطهّرش شکسته ایستادم و چنین با او درد دل کردم: بابا! درست است که من پدرت بودم، ولی حقیقتاً تو برایم پدری کردی! تو به ما عزّت دادی، ما باید افتخار کنیم به تو، ما پنجاه، شصت سال مسجد رفتیم، نماز خواندیم، به خیالمان که کاری کرده ایم، اما وقتی شماها آمدید، دیدیم ما هیچ نیستیم، هیچ.
🌷شهید محمدجواد دل آذر🌷
راوی: پدر شهید
هدایت شده از 💚هرچه گمنام ترخوشنام تر💚 «اِلـٰهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول»
خدایا!
کاری کن
پیداست
از آن بالا هم
هوایمان را دارید ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#دفاع_مقدس
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh