شہیدآوینی❛🔊⋮
امـٰان|!|ازما'واماندگان
کۿ درپےشُہدا|•♥️|،
بهقبرستانهامیآییم
#کانال_زخمیان_عشق
#رمان_زیبای_هیوا
💞بهترین ها را با زخمیان عشق دنبال کنید 💞
به دنبال تو میگردم میان کوچهها گاهی
عجب طوفان بیرحمیست،
عطری آشنا گاهی 🌹
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍂🌺🍂🌺🍂 🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂
🌺🍂🌺 🍂🌺🍂
🍂🌺🍂
🌺
♡یالطیف♡
📒رمان عاشقانه هیجانی #هیوا ❣
🖊به قلم:ریحانه عزت پور؛ #نهال 🌷
🍂 #قسمت_چهل_پنجم
قاشق رو بی میل به دهنم نزدیک کردم و به رو به روم نگاه کردم کامیار هم بی توجه بهم غذا می خورد ،دلم باهاش صاف نمی شد.مخصوصا که از قصدی که داشت پایین نمی اومد .از کنار میز بلند شدم : دستت درد نکنه شوکت خانم
-نوش جان
-چیزی نخوردی که
-الان نگران شدی؟
-نمی خوای دست از سرم برداری؟
- من غلط بکنم قربان دست بزارم رو سرت
-پناه بسه
-راس می گی من نباید حرف بزنم صوم بکم آها آها (دستم رو روی لبم می زنم)
کامیار کلافه بلند می شه و از شوکت خانوم تشکر می کنه ،به سمت اتاق می ره .لرزش گوشیم روی میز رو احساس می کنم به سمتش می رم بر می دارم ،نگاه بود ،گوشی رو بغل گوشیم می زارم: الو سلام
-سلام خوبی آبجی جونم
-ممنون تو چطوری نگاه شیطونه
-خوبم
-پاشا چطوره؟
-ازش خبر ندارم
-یعنی چی؟!
-از اون روز که تو رفتی خونتون بابا نذاشته پاشا بیاد تو خونه
باورم نمیشه ساکت فقط نگاهش می کنم ،هیچ چیز نمی گم بجز اونکه به اون روز فکر می کنم که به خاطر من چیزی نگفت ،به خاطر من کتک می خورد،سیلی می خورد ولی حرفی نمی زد ،هیچی حتی وقتی بابا می زدش از خودش دفاعم نمی کرد.
-الو پناه
-بله ،خوبی؟
-میگم نگاه میای بریم خونه پاشا
با شوق و ذوق تمام می گوید آره آره از جیغ هایی که می کشید احساس می کنم گوشم کر شده .
-آماده شو میام دنبالت کسی خونه هست ؟
-بجز زیور خانم هیچ کس نیست
-خیل خب من نیم ساعت دیگه میام
-منتظرم خدافظ
-خدافظ
خنده ای به شور و هیجانش می کنم ،بدون اجازه از کامیار سوار ماشین می شم فقط موقع رفتن بلند میگویم :اگه عالیجناب بزارن می رم خونه داداشم .
بعد بدون حرف بیرون می روم و سوار ماشین می شوم .جلوی خونه میشینم و به نگاه زنگ می زنم گوشی رو برنمی دارد فقط چند دقیقه بعد جلوی در می آید .نگاهی به تیپش می کنم می دونستم پاشا اصلا خوشش نمی آد.شلوار لی پوشیده بود اون هم جذب ،با پالتوی جلو باز و پیراهن مجلسی که زیرش خیلی قشنگ بود کلا تیپش خیلی قشنگ بود .در رو باز کرد و لبخندی بهم زد به تیپ خودم نگاه کردم شلوار راسته مشکی مجلسی با پالتوی جلو باز آبی کمرنگ خوشرنگ و روسری زنجیر دار همرنگ مانتوم و کفش های مجلسی ،پاشنه بلندم .
-سلام آبجی گلم
بغلم می کنه و بوسه ای به گونه ام می نشاند ،عینک آفتابی که روی صورتش جابه جا شده بود رو سر جاش گذاشت .
-بریم
-خوبی؟
-آره
- آبجی جونم میگما پاشا دوست نداره اینجوری بگردی یکم روسریتو بکش جلو .
روسریش رو جلو می کشه و به رو به نگاه می کند ،نگاهی به گل می کند و با ذوق می گوید:وااای چقدر قشنگه
-چشات قشنگ می بینه
-واسه کیه؟
-پاشا
-مگه داریم می ریم عروس ببینیم ؟
-همینطوری خوشم اومد گرفتم
-چند؟
-۶۰۰ تومن
-خیلی قشنگه خوش به حالش
جلوی در خونه پارک می کنم ،نگاه مثل بچه پنج ساله ها بیرون می پرد ولی من ترجیح می دم با وقار از ماشین پیاده بشم .زنگ خونه رو می زنه و دوباره شکلک در می آره.
-نگاه زشته ،خونه خودش تنها نیس که ،خونه دوست شم هس
-چرا جواب نمیده؟
-زنگ پایینی رو بزن
صدای دینگ دینگ آیفون گوشم را نوازش می کند و صدای پیرزنی مهربان که از پشت آیفونم مشخص بود.
-بله؟
-سلام خوب هستین ما با آقای میلانی کار داشتیم
-طبقه بالاهه
-می دونم ولی جواب نمیدن
-شما؟
-خواهرشم
-به به چه خانوم خوشگلی، دخترم رفتن بیرون معمولا شب میان بعضی وقتا هم نمیان
-ممنون
-بیا بالا
- نه ممنون می رم
-تعارف نکن
- نه ممنون
-هر جور راحتی
با قیافه آویزون بهم نگاه می کنیم ،هم نگاه و هم من عاشق پاشا بودیم .تلفن رو بر می دارم و شمارشو می گیرم که نگاه جیغ و دادش دوباره می ره بالا:اوناهاش اومد
به سر خیابون نگاه می کنم و بعد سرم سر می خوره به جوراب بلند راه راهش و شلوار لی گشاد و کوتاهش . پاشا با دوستش بود بی اراده عینک آفتابی ام رو مرتب می زارم. نزدیک تر میاد ،دوستش سرش پایین بود نمی تونستم ببینم .
-سلام شما اینجا چی کار می کنین؟
-سلام داداش گلم
به بغلش می پرد و سخت بغلش می کنه .پاشا خنده ای می کنه که دلم رو می برد نمی تونست نگاه رو از خودش جدا کنه چون دستش پر پر بود ،یه جورایی دست دوست شم پر بود.
- محمد حسین میگم کلید رو از جیبم در میاری بریم بالا
- من نمیام بالا دیگه
-چرا؟
- نه دیگه برم خونه
سرش رو بالا میاره، وبرای چند ثانیه نگام می کنه شوکه می شم ،این اینجا چه غلطی می کنه ،خشم وارد رگ های صورتم میشه
🌺🍂ادامه دارد.....
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍂🌺🍂🌺🍂 🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂
🌺🍂🌺 🍂🌺🍂
🍂🌺🍂
🌺
♡یالطیف♡
📒رمان عاشقانه هیجانی #هیوا ❣
🖊به قلم:ریحانه عزت پور؛ #نهال 🌷
🍂 #قسمت_چهل_ششم
-داداش چرا انقدر رنگ پریده؟
تازه متوجه رنگ پریده پاشا می شم ،آنقدر اون لعنتی حواسم رو پرت خودش کرده بود که به کل یادم رفته بود الان تو خونه پاشام ،نگاهی پر اضطراب به پاشا می کنم .
-قرصات رو خوردی ؟
-بله آبجی جونم
ولبخندی به من و نگاه می زند ، صدای زنگ در بلند می شه ،پاشا نگاهی به در می کنه :کی می تونه باشه
با خودم زمزمه می کنم:نکنه محمد حسینه و دوباره اوقاتم تلخ میشه .نگاه بهم نگاهی می کنه ،نگاهی پر از معنا و مفهوم:چرا از وقتی اون پسره رو دیدی ریختی بهم
-من ؟ ...نه!
-دروغ نگو من می فهمم
-هیچی نیس فسقلی دخالت نکن
-این الان توهین بود؟
-یه جورایی
پاشا با کاسه چینی سفید که حاشیه اش را گل های سرخ پوشانده بود وارد خونه میشه .
-اون چیه؟
-آش
-کی داد
-حاجیه خانوم
-حاجیه خانوم کیه؟
-طبقه بالایی ،نگاه بیا این آشو بگیر
نگاه به سمت پاشا می ره و خیره می مونه به آشی که روش پر از پیاز داغ بود ،پاشا روی صندلی میشینه .
-پاشا خوب نیستی ها ...قرصات کجاست ؟
-قرصامو خوردم ...امروز از صبح تا حالا قلبم درد گرفته
-رفتی دکتر؟
-آره
-چی گفت
-یه سرم زد بهم
-برو استراحت کن
-نه بابا مگه چند بار آبجی هام میان دیدنم (دستش رو به سمت بینی نگاه برد و کمی بینی اش رو فشار داد) مگه نه نگاه خانوم
-پاشا بیا خونه ...اگه اینجا خدایی نکرده حالت بد بشه کی میاد کمکت
پاشا سکوت کرد و هیچ چیز نگفت ،می دونستم اونم این دوری رو دوست نداره ،من باعث و بانی تمام این اتفاقات بودم ،ای کاش من هیچ وقت به دنیا نمی اومدم .
-پاشا منو ببخشش من باعث و بانی این اتفاقاتم
-بابا جمع کنین خودتونو
بعد بلند میشه و به سمت آشپزخونه می ره و نگاهی به آش رشته می کنه :آشای حاجیه خانوم خیلی خوشمزه اس البته به پای آشای زیور خانوم نمی رسه بیاین مگر نه تهشو در میارم
خدایا این مرد چقدر مهربونه ،چقدر بزرگواره ،چرا به روم نمیاره؟ چرا حداقل یه بار بهم تیکه نمیندازه؟چرا آبجی جونم ،آبجی جونم از دهنش نمی افته؟نگاه بلند میشه و منم همراهش به سمت آشپزخونه می رم ،آش رو نصف کرده بود ،خنده ای کرد و گفت:ببخشید دیگه خونه مجردی منم که بلد نیستم غذا درست کنم به این آش راضی بشین (بعد رو کرد به ما و گفت) راستی حاجیه خانوم می دونست شما اینجایی از کجا؟
-زنگ خونشونو زدیم در رو باز کنه
کمی متعجب نگام کرد و رفت تو فکر وقت فکر می کرد عین خودم می شد :خب اونوقت در پایین باز می شد در بالا رو می خواستین چی کار کنین ؟
-زیاد فکر نکن آقا مهندس
-چه عجب یه بار به ما مهندس گفتی
-اتفاقی بیرون پرید
نگاه از حواس پرتی ما استفاده کرده بود و داشت آش می خورد که پاشا مچش رو گرفت:خب سوء استفاده می کنی ها نگاه
-حب توما ها تا صب مخواستین خرف بزنین
-با دهن پر حرف نزن بفهمیم چی می گی
-پاشی
-جان پاشی
یه لحظه یادم رفت چی می خواستم بگم ،چقدر این جان پاشی گفتناشو دوست داشتم ،هر چقدر فکر می کنم یادم نمی آد چی می خواستم بگم .
-اِ یادم رفت
-فدا سرت آشتو بخور
🌺🍂ادامه دارد.....
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
پیرمرد کفاش و امام زمان - استاد دارستانی.mp3
4.04M
⏯ کـفاشی کـه کـفش امـام زمـان را تـعمـیـر نکـرد!! 👆
🎧 توصیـه مـیـشود گوش کـنیـد و نشر دهیـد..
#تشرفات
#امام_زمان
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
دعـای هفتمـ صحیفـهـ سجادیهـ
به توصیهـ #رهبر عزیزمون،جهت رفع بیماری #کرونا ... ان شالله🍃
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗
قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ،
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ
اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ
اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ،
وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
اللهم عجل الولیک الفرجــ✨
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
هر کسی قاری قرآن شده چوبش را خورده
ما که گفتیم حسین و لبمان چوب نخورد
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#صبحم_بنام_شما
#کانال_زخمیان_عاشق
آفتاب شرق و غرب آن سرور نیکو نهاد
کز جمال روی خوب او بود مه را جمال
شمسهٔ دنیا و شمس دین ز تاثیرش منیر
آنکه چون شمسش نیابی در همه عالم نظیر
#کانال_زخمیان_عشق
🌸زيارت عاشورا🌸
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى جَمیعِ اَهْلِ الاِْسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم، یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى، لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ، وَعلى اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِن وَمَوْقِف وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ، اَللّـهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ، وَفى مَوْقِفى هذا وَاَیّامِ حَیاتى، بِالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ * سپس صد مرتبه مى گویى: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَ
مَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً * آنگاه صد مرتبه مى گویى: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * سپس مى گویى: اَللّـهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیاد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْد وَشِمْراً، وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیاد وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ * آنگاه به سجده مى روى و مى گویى: اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَالشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للهِِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى،اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ».
🔰سخنی ماندگار از شهید حاج همت:
وقتی که ما می گوییم بچه ها باید تحمّل داشته باشند ،
میزان تحمّل ما که در شرایط آسایش و راحتی مشخص نمی شود
تحمّل مومن در شرایط سخت است که محک می خورد
در مشقت و در بدبختی و در بیچارگی است
که تحمّل مؤمن، شناخته می شود
مؤمن، محک و آزمایشش در سختی است، در سختی ها است که مشخص می شود آدم ایمان به خدا دارد یا ندارد
والّا در راحتی شهر، می شد بیست و چهار ساعته ماند و پُست داد..
همه چیز، اعم از پنکه، کولر، یخچال، آب خوردن و میوهٔ آبدار هم برای آدم فراهم باشد، این چه ارزشی دارد
ولی یک شب زندگی توی گرد و خاک
و تحمّل یک شب بی خوابی کشیدن با هزار دردسر است
که فردای آن مشخص می شود، کشش هر کسی چقدر است
آیا آدم ها بریده اند یا باز کشش و تحمّل دارند؟
اینها، فردای چنان شبی است که مشخص می شوند.
اساس آزمایش الهی، بر سختی ها است
مؤمن در عذاب و سختی است که شناخته می شود.
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌹 فـــرازے از وصیتنامه
🌸خواهـــــر عزیزم
هرگاه خواستی از حجاب خارج شوی و لباس اجنبی را بپوشی به یاد آور که
اشک امام زمانت را جاری میکنی،
به خونهای پاکی که ریخته شد برای حفظ این وصیت خیانت میکنی،
به یاد آور که غرب را در تهاجم فرهنگیاش یاری میکنی
و فساد را منتشر میکنی و توجه جوانی که صبح و شب سعی کرده نگاهش را حفظ کند جلب میکنی،
به یاد آور حجابی که بر تو واجب شده تا تو را در حُصن نجابت فاطمی حفظ کند تغییر میدهی، تو هم شامل آبرویی، بعد از همه اینها اگر توجه نکردی، هویت شیعه را از خودت بردار.
شهید علاء حسن نجمه
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🕊
#سیره_شهید
جلیل هر زمان از اداره به خانه می آمد تمام خستگی هایش را پشت در می گذاشت و با لبخند وارد خانه می شد. با شور و نشاط خاصی که داشت با صدای بلند سلام می کرد. در این 18 سال روزی نشد که با بی حوصلگی آشپزی کنم همیشه با عشق به همسر و فرزندانم و با تمام وجود آشپزی می کردم. ✅
روزهای جمعه نیز در خدمت خانه بود. نمی گذاشت به چیزی دست بزنم. تمام کارهای خانه را انجام می داد . از ظرف شستن تا جارو کردن خانه . گاهی دلم برایش می سوخت و به او کمک می کردم . سریع کارها را تمام می کرد غذا را می پخت تا به خطبه های نماز جمعه برسد. اکثرا با دخترم به نماز جمعه می رفت . و در راه بر گشت برای مریم تنقلات می خرید و باهم می خوردند و قتی نزدیک خانه می شد دست و صورتش را می شست که من متوجه نشم..😁
وقتی هم برمی گشتند سفره را پهن می کردم و همه دور هم جمع می شدیم من و محمد با اشتها غذا میخوردیم ولی آنها نه .... بعدها متوجه شدم که پدر و دختر یواشکی تنقلات می خوردند و سیر بودند که غذا نمیخوردند....😊😊
✍به روایت همسربزرگوارشهید
در
#شهید_جلیل_خادمی🌷
#سالروز_ولادت
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
ولادت : ۱۳۵۶/۴/۱۵ فسا ، شیراز
شهادت : ۱۳۹۴/۸/۲۴ سامرا ، عراق
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🕊 پیکر مطهر چهار تن از شهدای گمنام میهمان مردم استانهای اصفهان و گلستان خواهند.
💠 اصفهان، مجتمع مسکونی شهید حاج میرزایی
🕊 شهید گمنام بسیجی ۱۷ ساله که در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه به درجه رفیع شهادت نائل گردید
🕊 شهید گمنام بسیجی ۱۸ ساله که در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل گردید
💠 گلستان، مصلای شهر دلند
🕊 شهید گمنام بسیجی ۲۲ ساله که در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل گردید
🕊 شهید گمنام بسیجی ۲۴ ساله که در عملیات والفجر ۴ در منطقه پنجوین به درجه رفیع شهادت نائل گردید
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
پهلوان ۱۵ساله جبههها ...
کسی که در هفت سالگی بازوبند پهلوانـی کشور را از آن خود کرد، رکوردار چرخ ورزش باستانی بود،۳۰۰ دور در سه دقیقه ...
فقط تا قبل از انقلاب هفت مدال طلا و سکه گرفته بود، و با آن سن کم مربـی شده بود و صد نفر زیر دستش آموزش می دیدند...
به خاطر اسلام و انقلاب به تمام افتخارات و شهرتش پشت پا زد و شد یک بسیجی ساده که درعملیات بدر با اصابت گلوله توشکا به شکمش به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
و پیکرش بعد از سیزده سال در کنار برادر شهیدش در ورزشگاه شهدای طوقانی کاشان به خاک سپرده شد.
🌷شهید پهلوان سعید طوقانی🌷
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
✍چند سالی بود ڪه با محمدحسن هم سرویس بودم و چون مسافت محل سکونت ما تا محل کار تقریبا زیاد بود فرصت مناسبی بود ڪه همدیگر رو خوب بشناسیم...
🍁طی این مدت از اخلاقش لذت میبردم. با اینکه مجرد بود و مسیر سرویس ما هم از مناطق بالا شهر تهران میگذشت، بارها توجه کردم که خیلی تلاش میکرد مسائل شرعی رو تو نگاه به نامحرم رعایت کنه!
🍁رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد.
🍁ازش پرسیدم تو رسول چی دیدی که فکر میکنی شد عامل شهادتش؟
🍁گفت: به جرات میتونم بگم دوری از نامحرمش... بین رفقا دائما میگیم این صفت رسول باعث شد شهادت رو از خدا بگیره...
🍁شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی بستگان هم همیشه سرش پایین بود.
🌸به نقل از دوست شهید
شهیدمدافع حرم رسول خلیلی
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹
شهادت را همه دوست دارند
اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟
شهید شدن یک اتفاق نیست.
گلی است که برای شکوفا شدنش باید خون دل بخوری...
به بی دردها
به بی غصه ها
به عافیت طلب ها
شهادت نمیدهند.
به آنکه یک شب بی خوابی برای اسلام نکشیده.
یک روز وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشته،
شهادت طلب نمیگویند.
دغدغه هیأت
دغدغه بسیج
دغدغه کار فرهنگی
دغدغه دست این و آن را گذاشتن توی دست شهدا.
دغدغه ترک گناه
دغدغه آدم شهادت
دغدغه ی شهادت،
به حرف که نیست.
قلبت را بو میکنند اگر بوی دنیا می داد
رهایت می کنند...
اگر عاشق شهادتی
اول باید سرباز خوبی باشی
مطیع باشی و فرمانبردار
خوب مبارزه کنی
مجروح شوی
اما کم نیاوری...
درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی (ع)
شهادت را به تماشاچی ها نمی دهند.
🍁🌱🍁🌱❤️🌱🍁🌱🍁
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفـتند خـبـر رسـيـد بر مــادر آب
از اينـكه گره زدند بر معـجر آب
اربـاب عطـش داشـت ولى بـاور كن
انـگار نشـد تشـنگى اش بـاور آب
افـتاد به دسـت و پـاى سـاقـى حـرم
جارى شده خون ز چشـم هاى تر آب
سـاقــى كه ننـوشـيـد از آن دُرّ گـران
افـتاد چه هـرمـى به دل و پـيكـر آب
گـل هاى خــدا ز تشـنـگى پژمردند
اى خــاك تمـام كـربـــلا بر سر آب
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
شب جمعست هوایت نکنم میمیرم
"مادر" آمد، "کربلا" از رخ نقاب انداخته
چشمهایم از غمش چون گُل، گلاب انداخته
هر "شبِ جمعه" گدا را با نگاهی میخٙرد
پس نگو ارباب، ما را از حساب انداخته
یاحسین(ع)....😔💔
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
♥️ حسین جان ...
بین من و واژه ها همیشه جنگ است
این شد که کمیت شعرهایم لنگ است
القصه همین مصرع من را دریاب
ارباب دلم برای صحنت تنگ است
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
4_5976656771471639066.mp3
2.86M
شبهای جمعه میگیرم هواتو
اشک غریبی میریزم براتو
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh