eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
358 دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
13.6هزار ویدیو
155 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 📝 (تبسم) ♥️ نمیدانم چرا حس خوبی نداشتم .یکهو دلهره و ترس عجیبی تمام وجودم را فراگرفت .برای اینکه آرامش پیداکنم دوباره با پویا تماس گرفتم ولی او گوشی را جواب نمیداد.نگرانی ام شدت گرفت تاغروب هرچه با پویا تماس گرفتم فایده ای نداشت.پویا گوشی اش را خاموش کرده بود .با شدت پیداکردن دلهره و ترسم ,نفس کشیدن برایم سخت تر میشد. وقتی صدای اذان مغرب به گوشم رسید .سریع برای خواندن نماز مغرب وضو گرفتم و آماده شدم . در حین نماز خواندن آرامشی تمام وجودم را دربرگرفت و باعث شد فکرو خیال پویا ازذهنم پاک شود.بعد نماز روی تخت درازکشیدم ,گوشی را برداشتم تا برای بارآخر با پویا تماس بگیرم .این بار برعکس دفعات قبل گوشی اش روشن بود.چندلحظه بعداز پشت خط صدایش را شنیدم که گفت:ِ -الو ثمین جان سلام -سلام آقا چه عجب گوشیتونو روشن کردید ,میدونی از صبح تا حالا چقدر نگرانت بودم.خیلی بی فکری پویا -عزیزم ببخش!امروز خیلی کارداشتم نتونستم باهات تماس بگیرم واقعا شرمندتم قول میدم برگشتم جبران کنم -باشه میبخشمت حالا میشه بفرمایید کی تشریف میارید؟ -ثمین جان متاسفم ولی کارام خیلی بهم گره خورده فکرنکنم تا یکشنبه دیگه بتونم برگردم -ولی پویا تو قول دادی اخرهمین هفته اینجا باشی .درضمن دیروز صبح گفتی کارات میکنی یکی دوروزه برگردی حالا داری میزنی زیر قولت .چیشده که میگی نمیتونی برگردی؟ -متاسفم ثمین جانم وقتی برگشتم جبران می..... هنوز حرفش تمام نشده بود که از عصبانیت گوشی تلفن را به زمین کوبیدم . دوباره روی تخت دراز کشیدم و به بدقولی پویا فکرکردم .صدای درزدن اتاق مرا به خود آورد سریع جواب دادم و گفتم: -بله بفرمایید داخل -ثمین جان یک لحظه بیا پایین مهمون داریم -مامان,من الان حوصله مهمون رو ندارم ,میشه برید پایین بگید ثمین خوابه؟ -یعنی دروغ بگم .من دخترمو اینجوری بزرگ کردم؟نمیخوای بدونی کیه؟ -ببخشید ولی حالم خوب نیست.مهم نیست کیه اونی که باید باشه نیست. -باشه هرطور مایلی بعد گله نکنی بهت نگفتم؟ -باشه مامان جان,مرسی که بهم گفتید ولی فعلا حالم خوب نیست. مادرم رفت و در را پشت سرش بست. من در حالی که اشکهایم می ریخت روی تخت دراز کشیدم ..چندلحظه ی بعد دوباره صدای در زدن مرا وادار به کنترل اشکهایم کرد. . . . ادامه دارد... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 . 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
ترین_ بهانه به‌"طیــن"سر بزن! حالِ‌توخوب‌میشود‌، به‌اندازه‌درآغوشِ‌خدا‌بودن 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
ایهاالارباب شاید‌ که‌ حشر‌ بهر‌ همین‌ جمعمان‌ کنند تا‌ که‌ زنیم‌ با‌ دل‌ مضطر صدا‌ حسین.. داداشی اولين محرم که نیستی موکب سید الشهدا روحتون قرين رحمت الهی خادم امام حسين عليه السلام مهمان آقا باشین 😭😭😭😭😭😭
زود باشد کاروان در کوی تو منزل کند میـزبـان حضـرت خـون خدایـی کربـلا محرم 🏴 بی خادم الحسین عزیزم چقدر امشب گريه کردم یادت تا ابد جاودانه حسن جانم 🖤🖤🖤😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنا رُقَیَّةَ ثُمَّ إنّها وَضَعَتْ فَمَها عَلى فَمِهِ الشَّريف وَبَكَتْ بُكاءًا شَديدًا حَتّی غُشِيَ عَلَيها، فَلَمّا حَرَّكُوها، فَإذا بِها قَدْ فارَقَتْ روحُهَا الدُّنيا. بابا بیا که جز تو برایم طبیب نیست غیر از پدر که در دل دختر حبیب نیست رویی چو روی دلکش تو نیست در جهان چشمی چو چشم‌های تو خاطرفریب نیست دست من است شانۀ مویت نه دست باد لایق برای موی تو دست رقیب نیست در باغ عشق تو که هزارند بلبلان شیداتر از رقیّۀ تو عندلیب نیست هرکس که حال‌وروز مرا دید گریه کرد اما قسم به موی تو حالم عجیب نیست وقتی ذبیح کوچک شش‌ماهه داشتیم قدّ خم سه‌ساله که دیگر غریب نیست هرگاه عمه موی مرا دید ناله زد گویی که یاد غصۀ شَیْبُ‌الخَضیب نیست جز تازیانه زخم مرا مرهمی نبود دردم ز حد گذشت ولیکن طبیب نیست بابا عموی پردل و باغیرتم کجاست اینها حرامی‌اند و یکی‌شان نجیب نیست محتاج معجزه است دل دردمند من چیزی شبیه معجزۀ بوی سیب نیست جان بر لب است تا تو ستانی به بوسه‌ای "کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست" ✍️ 🏴
دلش نمی اومد گنـ♨️ـاه کنه ... 📛اما ... باز هم گفت : ‼️ مواظب " بار آخر"هایی باشیم که بار آخرتمان را سنگین میکند...⚠️ التماس دعا✋
‌‏از لحاظ روحی احتیاج دارم خدا از راه برسه و بهم بگه: من داشتم همه چی رو می‌دیدم.. تو دیگه خیلی خسته شدی! بقیشو بسپار به من، درستش میکنم :)))
3.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷*گریه بر اباعبدالله ع را کم نشمارید !! 🇮🇷مکتب حاج قاسم _
11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹*روایت شمری‌ که از بس خوب‌ نقش را ادا کرده بود مردم باورشون شده بود که اون شمر واقعی هست و بهش حمله ور شدند و..... 👌👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{بسم الله الرحمن الرحیم...