eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
350 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ (زنــدگــے در ایــران) به عنوان طلبه توی مکتب پذیرش شدم ... از مسلمان بودن، فقط و فقط حجاب، نخوردن شراب و دست ندادن با مردها رو بلد بودم ... . همه با ظرافت و آرامش باهام برخورد می کردن ... اینقدر خوب بودن که هیچ سختی ای به نظرم ناراحت کننده نبود ... . سفید و سیاه و زرد و ... همه برام یکی شده بود ... مفاهیم اسلام، قدم به قدم برام جذاب می شد ... . تنها بچه اشراف زاده و مارکدار اونجا بودم ... کهنه ترین وسایل من، از شیک ترین وسایل بقیه، شیک تر بود ... اما حالا داشتم با شهریه کم طلبگی زندگی می کردم ... اکثر بچه ها از طرف خانواده ساپورت مالی می شدن و این شهریه بیشتر کمک خرج کتاب و دفترشون بود ... ولی برای من، نه ... . با همه سختی ها، از راهی که اومده بودم و انتخابی که کرده بودم خوشحال بودم ... . دو سال بعد ... من دیگه اون آدم قبل نبودم ... اون آدم مغرور پولدار مارکدار ... آدمی که به هیچی غیر از خودش فکر نمی کرد و به همه دنیا و آدم هاش از بالا به پایین نگاه می کرد ... تغییر کرده بود ... اونقدر عوض شده بودم که بچه های قدیمی گاهی به روم میاوردن ... . کم کم، خواستگاری ها هم شروع شد ... اوایل طلبه های غیرایرانی ... اما به همین جا ختم نمی شد ... توی مکتب دائم جلسه و کلاس و مراسم بود ... تا چشم خانم ها بهم می افتاد یاد پسر و برادر و بقیه اقوام می افتادن ... . هر خواستگاری که می اومد، فقط در حد اسم بود ... تا مطرح می شد خاطرات امیرحسین جلوی چشمم زنده می شد ... چند سال گذشته بود اما احساس من تغییری نکرده بود. ✍شهید سید طاها ایمانی ادامه دارد... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ (نــذر چــهــل روزه) همه رو ندید رد می کردم ... یکی از اساتید کلی باهام صحبت کرد تا بالاخره راضی شدم حداقل ببینم شون ... حق داشت ... زمان زیادی می گذشت ... شاید امیرحسینم ازدواج کرده بود و یه گوشه سرش به زندگی گرم بود ... اون که خبر نداشت، من این همه راه رو دنبالش اومده بودم ... . رفتم حرم و توسل کردم ... چهل روز، روزه گرفتم ... هر چند دلم چیز دیگه ای می گفت اما از آقا خواستم این محبت رو از دلم بردارن ... . خواستگارها یکی پس از دیگری میومدن ... اما مشکل من هنوز سر جاش بود ... یک سال دیگه هم همین طور گذشت ... . اون سال برای اردوی نوروز از بچه ها نظرسنجی کردن ... بین شمال و جنوب ... نظر بچه ها بیشتر شمال بود اما من عقب نشینی نکردم ... جنوب بوی باروت می داد ... . با همه بچه ها دونه دونه حرف زدم ... اونقدر تلاش کردم که آخر، به اتفاق آراء رفتیم جنوب ... از خوشحالی توی پوست خودم نمی گنجیدم ... . هر چند امیرحسین از خاطرات طولانی اساراتش زیاد حرف نمی زد که ناراحت نشم ... اما خیلی از خاطرات کوتاهش توی جبهه برام تعریف کرده بود ... رزمنده ها، زندگی شون، شوخی ها، سختی ها، خلوص و ... تمام راه از ذوق خوابم نمی برد ... حرف های امیرحسین و کتاب هایی که خودم خونده بودم توی سرم مرور می شد ... . وقتی رسیدیم ... خیلی بهتر از حرف راوی ها و نوشته ها بود ... برای من خارجی تازه مسلمان، ذره ذره اون خاک ها حس عجیبی داشت ... علی الخصوص طلائیه ... سه راه شهادت ... . از جمع جدا شدم رفتم یه گوشه ... اونقدر حس حضور شهدا برام زنده بود که حس می کردم فقط یه پرده نازک بین ماست ... همون جا کنار ما بودن ... . اشک می ریختم و باهاشون صحبت می کردم ... از امیرحسینم براشون تعریف کردم و خواستم هر جا هست مراقبش باشن ... ✍شهید سید طاها ایمانی ادامه دارد... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 انتشار نخستین بار 📹 ببینید | روایت حجت‌الاسلام رئیسی از دیداری با رهبر انقلاب که منجر به پذیرش ریاست قوه قضائیه شد نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
مَن دلـَم را به تـــــو دادَم سَـرم را بر بٰاد ... #ڪلنا_عباسڪ_یازینب_س❤️ شبتون شهدایی نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗 قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ اللهم عجل الولیک الفرجــ✨ @zakhmiyan_eshgh
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 💙 چله سوره مبارکه حشر💙 ❤️سلامتی ظهور امام زمان عج❤️ 🌷حاجت روا یی همه اعضای کانال🌷 🕊هر روز هدیه به یک شهید🕊 🌹❣چله ‌ سوره حشر🌹❣ ⬅️ روز 40 هدیه به شهید حضرت زهرا ص شهید هادی و شهید مهدی بیات #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
059_Alhashr(parhizgar).mp3
1.18M
ترتیل سوره حشر استادپرهیزگار التماس دعا دارم تاریخ شروع1398/2/26 #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
💫تو همان عطر گل یاس و نسیم سحری که‌ اگر صبح نباشی نفسی در من نیست ...✨ #شهید_حسین_معزغلامی #سلام_صبحتون_شهـدایی🌺 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
الذّکرُ قوتُ الأرواح ذکرغذای روح توست! با دستان خودت روحت را دفن میکنی اگر به هر دلیل غذایش را به او نرسانی... به همین دلیل است که نماز در هیچ شرایطی حتی در بدترین بیماری ها از انسان ساقط نمیشود! ذکر (اتصال به غیب) را که فراموش میکنی؛ کم کم قلبت میمیرد! و قلب مُرده فکر را نیز میمیراند! آنوقت زندگی ات پُر میشود از تصمیمات اشتباه انتخاب ها و ارتباطات اشتباه ... وقتی به قلبت غذا ندهی؛ شعورِ قلبت آهسته آهسته از دست میرود! و چشم وا میکنی و میبینی؛ زندگی ات پُر شده از هوس ها و دلتنگی های بی ارزشی که اساساً در شأن تو نیست! تسبیح ... دور خدا گشتن است! دور غیب طواف کردن است! و همین اتصال دائماً به قلبت حیات میبخشد! به قلبت شعور تزریق میکند! و حفظت میکند از قدم گذاشتن در جاده هایی که بیراهه اند! نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم 💐 #دوشنبه۳تیر_ماه_۹۸ 💐 #امروز_صفحه۳۳۵ 💐 #کانال_زخمیان_عشق ╔═ ⚘════⚘ ═╗ @zakhmiyan_eshgh ╚═ ⚘════⚘ ═╝
4_396596098996645177.mp3
389.1K
#کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
روز و شب ما اگر جهنم گردد شخصیتمان ترور دمادم گردد ما بسیجیان نمی گذاریم حتی یک مو زسر خامنه ای کم گردد نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🔻و تنها فرزند خانواده عباسعلی_فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود. ✴️سال شصت به شش زبان زنده ی دنیا تسلط داشت. تک فرزند خانواده هم بود. 💈زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ 🔻عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم… نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🎋عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه ، بزرگترین اشتباهه…. ♨️بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهیدخرازی گفت:چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… 🔰پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی فتاحیبود. قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوقت با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… و تخریبچی ها رفتند… ➿یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده ، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر  خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… 🔶زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه عباسعلی فتاحی توی شکنجه ها لو بده. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده ، سرش بره زبونش باز نمیشه. برید عملیات کنید… 🔵عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه. گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه... 〽️اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…. 🔷جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. ♦️وقت تشییع مادر گفت:صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده ، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین. گفتن مادر بیخیال. نمیشه… 🔻مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه ! ولی فقط ….. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند:مادر! عراقی ها سر  عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم…😭 ✅مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای  عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد..😔 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لکنت شعر گرفتم در این ثانیه ها که غزل ها همه دلتنگ توام می آید خادم شهدا رمضانی
💠🍂✨ 🍂✨ ✨ °۰{ مــدافـع حــــرم #شهیـــدعلــےاڪبـــرعـــربــے🌹🍃}۰° #فـــرازےازوصیتـــنــامـہ↓↓ 🔸امیدوارم با حجاب و عفتی كه خواهید داشت مبارز خوبی برای اسلام در كل مقاطع زندگی باشید و بدانید تازمانی كه حجاب دارید مانند دری در میان صدف محفوظ هستید. 🔸 °۰{ نــشربمنــــاسبتـــــــ #ســالـــروزشــهادتــــــــــــ💔🍃}۰° #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 
قدرلحظات جوانی خود را بدانید و مواظب باشید هرگز جز برای رضای خدا کاری نکنید. |سیدعلی‌خامنه‌ای| 🔊هدفمون اینه که این سخن رو به گوش همه برسونیم..! 🎉جایزه‌های نفیسمون😊☺️😇👇 🔻نفراول🔻 ۳۰۰هزار ریال جایزه نقدی😍 🔻نفردوم🔻 ۲۰۰هزار ریال جایزه نقدی😍 🔻نفرسوم🔻 ۱۰۰هزار ریال جایزه نقدی😍 📌تافرصت هست توی مسابقه شرکت کنید😊 ✅جهت شرکت در مسابقه کلیک فرمایید http://eitaa.com/joinchat/2591358979C53b0c0b22b
سرهای عاشقان همه افتاده زیر پا انگار #عشق دامن خود را تکانده است... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh.
مهدی جان اینک که گوش تا گوش شهر پر شده از خبر آمدنت ، دلم لرزیده و چشمانم اشکبار است نمی دانم برایت از چه بنویسم... از چهار سال دوری ات.. روزهایی که به دید دیگران چهار سال بود و مرا هر روز هزار روز بی تو بودن بود... از بزرگ شدن سلما ، که لحظه لحظه اش ،تصور کنار تو بودن بود... از روزی که یاد گرفت بابا بگوید و دلم لرزید و گونه هایم شوره زار باران شد... از روزی که از تونشان خواست و چمدانت را نشانش دادم یا روزی که خواست قبر کوچکی داشته باشد که در خیال کودکیش تورا آنجا بجوید...؟ یک‌روز سر سفره بی هوا گفت برای بابا مهدی صلوات و همه مات ماندیم و باریدیم... یک روز در خیابان عکست را دید و با افتخار نشانت می داد و فریاد میزد بابا مهدی من... آن روز که چادر سر کردو چقدر جایت خالی بود تا دستان کوچکش رابگیری و به مسجد ببریش... مثل آرزویت... من با همه اینها چهار سال را چهار قرن گذراندم.... لحظه رفتن گفتی به حضرت زینب می سپاریمان... و من فهمیدم که باید صبرم زینبی شود پس زخم زبانها برایم عسل شد و صبوری پیرم کرد... دنیا کنارم جمع شدند تا سارای شاد تو بازهم با طراوت باشد و من خندیدم تا در خلوتم با تو بگریم در آغوش عکس ها و خاطراتمان.... به تو بالیدم ، به شهادتت ، به فدایی ولایت بودنت ،به غیرت عباس گونه ات و چه عاشقانه در خود شکستم و آرزویت کردم.... در چهارمین سال رفتن بی باز گشتت، خبر از آمدنت آورده اند و من هنوز متحیرم زیستن پس از تورا... که چگونه تاب آوردم ... در روزهای تولد سلما آمدی، در روزهای بی قراریم در غم اغیار باز آمدی... اینها را چه به نامم که مگر نه آنکه آمدی تا بگویی کنارت هستم... تویی که کنارم همیشه حاضر بودی... مرا ببخش برای بی قراری هایم که تو شاد بودنم را عشق می ورزیدی و تلاشت این بود که رضایتم را داشته باشی اما چه کنم با این دل بی قرار.... مهدی جان دستت را روی قلبم بگذار تطمئن القلوبم باش تا بتوانم تابوتت را نظاره کنم دعا کن بتوانم صبوری را از مادر صبر وارث باشم تا شرمنده ات نشوم.کنارم باش تا داغ شهادتت ، چونان که برای خودت شیرین بود برای من هم التیامی شود.... نگاهت را از من و سلمایت برندار که این روزها داغدار توایم. 🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
تو به آرزوی من رسیدی ! نمیدانم رسیده ام به آروزهایت یانه؟ #ای‌شهید #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💢 سیره شهدا 🔹با همکارهایش به هیات می رفت . در آنجا از هیچ کمکی دریغ نمی کرد . موقع عزاداری هم مردانه و غیرتی زنجیر می زد . 🔹یکی از همکارها به حسن گفته بود : «تو با این هیکل استخوانی ات زنجیر می زنی . استخوان هایت می شکنه !» . با لبخند جواب داده بود : «برای امام حسین (ع) استخوان های آدم بشکنه ثواب داره !» 🔹شهید مدافع وطن ... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh