عاشقی را گفتند:
اگر مستجاب الدعوه بودی چه میخواستی؟
گفت: برابر شدنِ عشقِ میان من و محبوب تا دلهای ما، به پنهانی و آشکارا یکی شود.
#شیخ_بهایی
🌴✅🌴
مومن اگر قدر خودش را بداند
غیر ممکن است که دور گناه بگردد
و خود را به خفت اندازد!
#شهید_نجفآبادی
🌴✅🌴
15.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قبیله ای در آفریقا که هیچ کشوری حاضر به پذیرش آن نشده اما از تمام دنیا ، فقط یک نفر را می شناسند...
اللهم عجل لولیک الفرج
🌴💎💢💎🌴
خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و آبرویم را به توانگری حفظ کن و قدر و منزلتم را به تنگدستی پست مفرما که از روزیخوارانت روزی بخواهم و از بَدان و اشرار آفریدههایت، عطایی درخواست کنم؛ تا به سپاسگزاری کسی که عطایم میکند، گرفتار شوم؛ و به سرزنش کسی که از عطا کردن به من باز میایستد، دچار گردم؛ و حال آنکه تو متولّی بخشش و بازدارندگی من هستی، نه دیگران
دعای بیستم صحيفه سجاديه
⬅️ فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری
🌷وصیّتم به مردم ایران و در بعضی از قسمتها برای مردم عراق این است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشور زندگی میکنم.
🌷مشکلات خارج کشور بیشتر از داخل کشور است، قدر کشورمان را بدانند و پشت سر ولیفقیه باشند و با بصیرت باشند؛ چون همین ولیفقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید و از خواهران میخواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا رعایت بکنند نه مثل حجابهای روز چون این حجابها بوی حضرت زهرا 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh را نمیدهد
💔
مناجات شهدا
خدایا!
مردم ما را آگاه و
مطیع و
فرمانبردار اماممان قرار ده!
الها!
مردم را متوجه دنیای دیگر کن که این زندگی را
فقط محل عبور و محل رشد بیابند...
#شهید_فضل_الله_آقاباباگلی
#شهید_دفاع_مقدس
#ماه_رمضان
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
❤️✨کانال زیبای زخمیان عشق
🌸✨رمان عاشقانه و مذهبی : #نگاه_خدا
🧡به قلم فاطمه باقری
✍💞سرباز ولایت 💞
خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌱🌸🌱
🌸🌱
📚رمان عاشقــ❣ــانه مذهبی :#نگاه_خدا
📙 به قلم: فاطمه باقری
🌱 #قسمت_بیست_یکم
چشم
رفتم نشستم روصندلی به عاطفه نگاه میکردم چادرشو آورده بود پایین صورتش پیدا نبود
خندم گرفت تو این لباس دیدمش
آقا سید هم واقعا همون کسی بود که عاطفه آرزوشو میکرد
حاج اقا شروع کرد به خوندن خطبه عقد
بار اول که حاج اقا گفت وکیلم ،خواهر شوهر عاطفه گفت : عروس رفته گل بچینه
بار دوم و گفتم خودم بگم که عاطفه بفهمه که من اومدم
عاقد که گفت وکیلم ،تند گفتم عروس رفته گلاب بیاره
با تکون خوردن چادر عاطفه متوجه شدم داره میخنده
باره سومم که حاج آقا گفت وکیلم
عاطفه هم گفت: بله
همه شروع کردن به صلوات فرستادن
بعد یکی میرفتن جلو تبریک میگفتن و هدیه هاشونو میدادن
منم صبر کردم که خلوت بشه برم تبریک بگم
رفتم جلو
- سلام اقا سید من سارام خوبین ،تبریک میگم انشاءالله که این دوستمون خوشبختتون کنه
عاطفه: وایییی سارا از دست تو
آقا سید :) همون جور که سرش پایین بودگفت( خیلی خوشحال شدیم که تشریف آوردین
- خواهش میکنم باید حتما میاومدم میدیدم این شاهزاده عاطی خانومو
) عاطی مانتو میکشید ،(: سارا میکشیمت
- ببخشید من یه لحظه برم ببینم عاطی چیکارم داره
) سرمو بردم زیر چادر (.
عاطی: واییی سارا زشته بروبیرون
- ای جووونم چه عروسکی شدی تو
عاطی: دختره دیونه اینا چی بود گفتی
- وااا حقیقته دیگه ،دروغ که نگفتم
عاطی: خدا چیکارت کنه ابروم رفت برو بیرون
- دوست داشتم اولین نفری که تو رو میبینه من باشم
عاطی: حالا برو یه ملت پشت سرت هستن
- ای وای ببخشید) صورت خوشگلشو بوسیدم ( خوشبخت بشی
از همه خدا حافظی کردم رفتم خونه
رسیدم خونه بابا هنوز نیومده بود
منم رفتن یه چیزی خوردم و رفتم تو اتاقم
ای کاش منم میتونستم یکی و پیدا کنم هر چه زودتر برم از اینجا
دفترمو برداشتم شروع کردم به فکر کردن
اسم چند تا از پسرای دانشگاه و نوشتم از بینشون سه نفرو انتخاب کردم گفتم فردا رفتم دانشگاه با یکیشون صحبت کنم
ببینم چی میشه
صبح با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم
اماده شدم برم دانشگاه ،رفتم پایین دیدم بابا مثل همیشه صبحانه رو برام آماده کرده بود
یه لقمه برداشتم تو راه خوردم ،
رسیدم دانشگاه ،وارد محوطه شدم
دیدم شاهینی داره با چند نفر صحبت میکنه
رفتم جلو ،دست و پام میلرزید نمیدونستم چی باید بگم
- ببخشید اقای شاهینی
) شاهینی یه نگاهی کرد به من(
شاهینی: بله بفرمایید
-میشه یه لحظه بیاین کارتون دارم
&ادامه دارد ....
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
📚 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh