eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
349 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
به رسم ادب صبح و روز را با سلام بر سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله شروع میکنیم 💎اَلسلامُ علی الحُــسین 🔹و علی علی بن الحُسین 💎وَ عــــلی اُولاد الـحـسین 🔹و عَـــلی اصحاب الحسین 🌴🕯🌴🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم🌴🕊️🌴 خدایا ! آنچنان زمین گیرم نکن که هنگام ظهور مولا توان برخاستن نداشته باشم! اللهم عجل لولیک الفرج🕊️ 🌴🕯🌴🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴💎🌼💎🌴 فرا رسیدن سالروز ولادت عقیله بنی هاشم سلام الله علیها و روز پرستار را تبریک می گوییم 🌴💎💙💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
، اقیانوسی از صبر 🎶📢حضرت امام خامنه‌ای دام‌ظله‌العالی 🌴💎🌼💎🌴
🌸🍃إلَهِي انْظُرْ إِلَيَّ نَظَرَ مَنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَأَطَاعَكَ يَا قَرِيباً لا يَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ يَا جَوَاداً لا يَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ 🌺خدایا بر من نظر کن، نظر به کسی که صدایش کردى و تو را اجابت کرد، و به یاری ات به کارش گماشتى و او از تو اطاعت کرد، اى نزدیکى که از فریفتگان دور نمی شود، و اى سخاوتمندی که از امید بستگان به پاداشش دریغ نمی ورزد. 💐فرازی از مناجات شعبانیه 🌴💎🌾💎🌴
امام صادق (ع) فرمودند: خوشبخت است، خوشبخت، زنی که شوهر خویش را احترام نهد و آزارش ندهد و در همه حال از وی اطاعت کند.
آسمان را طی کن که در این صبح دل‌انگیز تو را می‌خواند ... آسمان راه همان مردانی است که با لباسی خاکی و دلی مملو از عطرِ خدا پای در ره دارند ... ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
تو سبزی فروشی کار می کرد بعد از یه مدت کارشو رها کرد گفت: دیگه نمیرم گفتم چرا؟ گفت به سبزیا آب میزنه و اونا سنگین میشن! این پول و درآمدش شبهه ناکه 😥 رفت تو مغازه لبنیاتی بازم کارشو رها کرد گفتم: چرا؟ گفت: داخل شیرها آب می ریزه درآمدش حرومه من باید نون حلال بیارم سر سفره ام نه اینجور نونای شبهه ناک رو ! و رفت کارگری و بنایی رو انتخاب کرد. شهید🕊🌹 ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
💌امیرالمؤمنین‌ علی علیه السلام: مَن کَثُرَ فِکرُهُ فِی المَعاصِی دَعَتهُ إلَیها آن‌ڪه در گناهان بسیار اندیشه ڪند، این ڪار او را به گناه مى‌‌ڪشانَد. 📗 غرر الحکم / حدیث ۸۵۶۱ 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گل‌آرایی ضریح مطهر حضرت زینب سلام الله علیها به مناسبت سالروز ولادت ایشان😍
تو سبزی فروشی کار می کرد بعد از یه مدت کارشو رها کرد گفت: دیگه نمیرم گفتم چرا؟ گفت به سبزیا آب میزنه و اونا سنگین میشن! این پول و درآمدش شبهه ناکه 😥 رفت تو مغازه لبنیاتی بازم کارشو رها کرد گفتم: چرا؟ گفت: داخل شیرها آب می ریزه درآمدش حرومه من باید نون حلال بیارم سر سفره ام نه اینجور نونای شبهه ناک رو ! و رفت کارگری و بنایی رو انتخاب کرد. شهید🕊🌹 ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
با اتوبوس راهی تهران بودیم بیشتر مسافرین نظامی بودند راننده به محض خروج از شهر صدای نوار ترانه را زیاد کرد. ابراهیم چند بار ذکر صلوات داد. بعد هم ساکت شد اما بسیار عصبانی بود. ذکر می گفت دستانش را به هم فشار می داد و چشمانش را می بست . حدس،زدم به خاطر نوار ترانه باشد. گفتم می خوای برم بهش بگم؟ گفت: قربونت برو بهش بگو خاموشش کنه. راننده گفت: نمیشه خوابم می بره. من عادت کردم و نمی تونم. برگشتم به ابراهیم مطلب را گفتم. فکری به ذهنش رسید از توی جیبش قرآن کوچکش را درآورد و با صدای زیبا شروع به قرائت آن کرد. همه محو صوت او شدند راننده هم چند دقیقه بعد نوار را خاموش کرد و مشغول شنیدن آیات الهی شد. 💠شهید🕊🌹
❣ فرازی از وصیت نامه ❣خدایا! اینک قطره‌ای از آن دریای خروشان، بنده عاصی گنه‌کاری پای در راه جهاد در راه اسلام نهاده است. ❣بار الهی! کوله بار گناهم سنگین و توشه را هم اندک.. ❣خدایا! این تن خاکی را طاقت تحمل لهیب سوزان جهنم نیست به فریادم برس که تو تنها فریادرسی. ❣خدایا! عاشقم، عاشق دیدار جمالت، اما روسیاه که گنه‌کارم و عاصی.. شهید🕊🌹 ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠احترام به همسر و خوندن نماز شب با چراغ قوه سیره زندگی سردار شهید 🕊🌹 ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
رمان زيباي ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
آن‌هم در جواب وحید که زندگی‌اش بعد از عقد،روی ریل خرج افتاده است والبته باید سربازی هم برود. حالا هم دارد با سرعت نور معجونش را می‌خورد. وحید مثل ما به زندگی،معادله‌وار نگاه نمی‌کند که بخواهد برای حلش ساعت‌ها وقت بگذارد. آسان گرفته و خدا هم آسان ترش کرده انگار برایش... هنوز تم شهرستانی‌اش را دارد. به قول خودش مغز دودی تهران‌را نخورده که بخواهد اشتباه کند. دنبال کار می‌گردد. زندگی خرج دارد! کار هم عار نیست! نمی‌شود!این طور که شرق‌وغرب‌وشمال‌وجنوب فشار می‌آورند اگر کوتاه بیاییم و مقاومت نکنیم شکل گربه‌مان کم‌کم می‌شود جوجه. ذهنم خنده‌اش می‌گیرد. دیگر کسی هم هست در این کره‌خاکی،بخواهد به ما فشار بیاورد. کشور‌های وابسته دارند یک زوری می‌زنند که بگویند،ما هم هستیم،چه برسد به دماغ باد کرده‌های اروپایی. بس که کوتاه آمده‌ایم پررو شده‌اند. به بچه رو بدهی جایش را هم خیس می‌کند. باید کنار پروژه کار جانبی داشته باشیم. نمی‌گویم دو‌سالی است این‌گونه گذرانده‌ام تا مزه دهان بچه هارا بفهمم. سردوشی ارشد داریم و چشم انداز دکتری به بالا. دلمان نمی‌خواهد هر جایی پا بکوبیم. می‌گوید:میثم،نظرت؟ _چی بگم؟ شهاب می‌فهمد که دارم فرار رو‌به جلو می‌کنم و تای ابرویش بالا و پایین می‌شود. _چرا راستشو نمی‌گی؟ _این که تو اینقدر بی‌خیال درآمدی با این اوضاع اقتصادی. پدر معلم بازنشسته است و وضعش همین است که بچه‌ها فهمیده‌اند. _هر چقدر حوصله دارید کار هست. شهاب می‌زند روی پایم و می‌گوید:اون سرت رو بالا بیار تا اون افکارت رو بفهمیم. بدرد نخور! سر از روی لیوان معجونم بالا می‌آورم و نگاهش می‌کنم و می‌گویم:خبری نیست‌وافکارمن با شما فرق نداره. فقط بحث پذیرشه. ما یا می‌خوایم ادامه بدیم درسو،که باید راه چاره پیدا کنیم. یا می‌خوایم بریم دنبال کار. یک کار پاره‌وقت،تدریس خصوصی، مسافرکشی ،بسته‌بندی مواد غذایی، کشاورزی،باغبونی،آب‌ حوض‌کشی،پیرزن‌کشی و... بچه‌ها هنوز دارند با چشمان متعجب و دهان باز نگاه می‌کنند. به آنی متوجه حرف‌هایم می‌شوند و عکس‌العمل نشان می‌دهند،ظرف معجونم را می‌گیرند. بهتر. معده‌ام داشت فحش می‌دادو هضم می‌کرد. _میثم جدی می‌گفتی؟ جدی به وحید نگاه می‌کنم. صورت تپل و سفیدش بد‌جوری منتظر است. اگر کمی کشاورزی کند روی فرم می‌آید. می‌گویم:بابا همش منتظریم یکی بیاد برامون پروژه تعریف کنه و یه حقوق ثابت بده تا دلمون خوش بشه که کار پیدا کردیم و مشغولیم!نگاهی به صورت بچه‌ها می‌کنم که دارند به نطق پیش از دستور من گوش می‌دهند. بندگان خدا را باید از این حالت در بیاورم. همان طور جدی ادامه می‌دهم و می‌گویم:البته حالا که زورمون به مسئولین رانت‌خور مونتاژ کار نمی‌رسه،ناامید نمی‌شیم. پدر‌بزرگ شوهرخاله گرام،زمین کشاورزی داره سبزی و صیفی و خلاصه کشاورزی دیگه. خیلی وقتاکارگر می‌گیره برا کارش. من چند باری رفتم،حقوق نقدی می‌ده. مات نگاهم می‌کنندو الحمدلله حس تلافی ندارند فقط علیرضا پقی می‌زند زیر خنده. _نخبه و شاگرد اول مارو نگا،از مملکت ما همین بر می‌آد. شهاب رو به وحید می‌گوید:پخمه مملکت ما!مشکلش چیه؟ نمی‌گذارم حرفشان کشدار بشود. _الان که روز رو مدام تو آزمایشگاهیم،دیگه نمی‌شه تدریس خصوصی گرفت. ٭٭٭٭٭--💌 💌 --٭٭٭٭٭ ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
جمله زیبای (س) روایت دلدادگی تمامی شهدای مدافع حرمی است که تنها به عشق دفاع از حرم (س) با پشت پا زدن به تمامی تعلقات دنیوی، علی اکبر وار در برابر یزیدیان ددمنش زمان ایستادند و عنوان مدافع حرم را از آن خود کردند و با نثار جان خود عاشقانه این راه شدند. 🌴💎🕯💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{بسم الله الرحمن الرحیم...
{صَبَاحَاً أتَنَفَّسُ بِحُبِّ الحُسَین...
سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور