#خاطره از #مادر_شهید
مادر شهید احمد خواجه در حالی که اشکهایش را از چهره می زادید میگوید فرزندم قرار بود بعد از اتمام دوره سربازیش با دختر عمویش ازدواج کند ولی قبل از تمام کردن دوره سربازی به درجه رفیع شهادت نائل شد .
و میگوید پسرم حلقه دامادیش را با علاقه و شوق فراوان در بندر ماهشهر بازار شهید اسماعیل موحد خریده بود و در اینجا به گریه میافتد و میگوید احمد در نامزدی خود ناکام ماند اما در عشق دومش که همان #شهادت بود شادکام شد
میگوید بعد از احمد کمرم شکست و از اخلاق خوب آن پسر بزرگوارش سخن میگوید و پسرانش را دنباله رو راه آن شهید می داند و میگوید پسرم در میان خانواده الگویی برای برادرانش بود .
بر این پدر و مادر افتخار میشود که چنین فرزندی را به جامعه اسلامی تقدیم میکنند .
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
#نشر_بمناسبت_سالروز_آسمانی_شدن
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#خاطرات_شهید
در دوران نبرد خیلی کم غذا میخورد می گفت: شاید بقیه رزمندگان همین راهم نداشته باشند
خیلی کم میخوابید، در واقع خودش را برای #وصال آماده کرده بود...
شیخ هادی در خط نبرد وظیفه ی روحانیت و مبلّغ بودن خود را فراموش نمی کرد به هر کس وظیفه ی خودش را یادآوری می کرد او انسانی مومن، عابد، زاهد، صالح، متواضع، شجاع و برای جمع ما خیر محض بود
با عمل خداپسندمان به تو لبیک می گوییم ای شهید...
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#شهید_مدافع_حرم🌷
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
هدایت شده از 🍁زخمیان عشق🍁
🌸🌾
#ظهور نزدیک است:
سالها گذشتہ امّا... !!
هنوز عادت نڪرده ایم به دردِ دوری!
هنوز عطرِ خاڪریزها و سنگرها
مشاممان را مےنوازد...
#مردان_بےادعا
#دفاع_مقدس
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#خاطرات_شهید
💠امداد غیبی
در منطقه حمیدیه، شب بچهها به آقای نیک عیش اعتراض کردند. آقا، نیروهای عراقی عقب نشینی میکنند، شما چرا دستور حرکت به جلو را نمیدهید. ایشان گفت: یه کم صبر کنید تا ببینید چه میشود بعد حرکت میکنیم. توقف تا صبح ادامه یافت. صبح به قدرت خدا باران آمد ؛ مینهای کاشته شده دشمن نمایان شد. آقای نیک عیش با دیدن این صحنه گفت: نگاه کنید؛ اگر دیشب حرکت میکردیم همه کشته میشدیم. حالا وسایلتان را جمع کنید، و به هر جا که میخواهید بروید ...
📎 مسئول محور طرح و عملیات لشگر ویژهٔ شھدا
#سردارشهید_غلاممحمد_نیکعیش🌷
#سالروز_ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🕊 پدر میگفت : کمرم یکبار شکست ...
آن هم لحظه ی بوسیدنش بود !!!
.
مقصد پسر آسمان بود...ایستگاه آخر پدر جلویش را گرفت ملاقاتش کرد و صورتش را بوسید...بهمن ۱۳۶۵_ آخرین وداع حاج رجبعلی لیوانی با پیکر پسر شهیدش #محمدرضا_لیوانی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹
🌸💜 #حوالـےعطــرِیــاس💜🌸
قسمت #شصت_وهفت
سمیرا در حالیکه با گل توی دستش ور میرفت گفت:
_میای باهاش فال بگیریم😅
نگاهم درحالیکه به گل بود گفتم:
_فال؟!!!😕
+آره دیگه، همین که گلبرگاشو بکنیم
_وای از دست تو دختر، اون از کارات تو گلزار شهدا، اینم از فال گرفتنت🙁
خندید و گفت:
_مگه چیه، چیکار کردم خب😄
خندیدم😁 و فقط سری از تاسف تکون دادم، یعنی این دختر آدم نمیشد ..
قرار بود امروز بریم 🎥سینما که من پیشنهاد دادم بریم 🇮🇷گلزار،🇮🇷
گرچه سمیرا اول مخالفت کرد ولی تونستم راضی اش کنم،
البته آخرش پشیمون شدم از دست کارای سمیرا ..😆
انقدر تو گلزار اومد و رفت،
یه بار گل بخره برا خودش،
یه بارم گیر داده بود با شهدا یه بستنی بزنیم،
یه بار هم شروع کرد به سلفی گرفتن که ترجیح دادم دیگه برگردیم خونه
قبل اینکه اوضاع بدتر بشه ..😆😅
نفسمو دادم بیرون که گفت:
_خب شروع میکنم،
کمی فکر کرد و گفت:
_ آهان!
گلبرگ اول رو کند و گفت:
_یه خاستگار خوب میاد برام😄
گلبرگ بعدی:
_یه خاستگار بد میاد😄
و همینجور ادامه میداد،
دیگه واقعا از خنده نمیدونستم چیکار کنم😂
🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸
🌸💜 #درحوالـےعطــرِیــاس💜
قسمت #شصت_وهشت
من- سمیرا خیلی دیوونه ای
به صورت خیلی جدی گفت:
_حواسم رو پرت نکن جای حساسشه😐😄
من فقط به کاراش می خندیدم😂
دیگه گلبرگ ها داشت تموم می شد، آخریش رو کند و گفت:
_یه خواستگار خوب میاد😄
بعدم با خوشحالی گفت:
_ آخ جووون😍
خندیدم و گفتم: 😁
_آخرش من دیوونه میشم از دستت دختر
کمی هر دومون خندیدیم😄😁 که پرسیدم:
_حالا خاستگار خوب از نظرت یعنی چی؟؟
- یعنی اینکه خوب باشه دیگه، خوش اخلاق، پولدار، خوش قیافه، با شخصیت، تحصیل کرده…😎😜
- خب حالا اگه همه شرایط رو داشته باشه بجز اینکه خیلی ام پولدار نباشه چی؟!😇
یه کم قیافشو کج و کوله کرد و گفت:
_خب حالا باید ببینم اخلاق و شخصیتش خوب هست یا نه!!😌
- خب اگه یه کمی هم رو حجابت حساس باشه چی؟!!😊
نگاهم کرد و گفت:👀🙁
_وای یعنی یه دیوونه باشه مثل تو
- خواهش میکنم عزیزم، پذیرای توهینات سبزتان هستیم😁✋
- خب راست میگم دیگه، آدم این همه عبادت میکنه که چی، پس خودمون چی، عشق و حالمون چی میشه☹️
- خب سمیرا جان، ما عبادت میکنیم که شاید تو مسیر بندگی قرار بگیریم، اصل عبد شدنه نه عابد شدن!! 😊☝️
- اینا که گفتی یعنی چی؟!!!😟
سرمو تکون دادم و گفتم:
_هیچی ولش کن😊
کمی تو سکوت قدم زدیم تا کوچه مون راهی نمونده بود،
تو این سالها که با سمیرا دوست بودم تمام تلاشمو تو موقعیت های مختلف بکار میبستم که بتونم کمکش کنم تا #تغییر کنه،
ولی نمی خواستم مستقیم وارد بحث بشم،
اما هر بار هم تقریبا با شکست روبرو میشدم،🙁
باید یه چیزی دل سمیرا رو میلرزوند ..💓🙈
#ادامه_دارد...
💚💛💚
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
❌#کپی_فقط_با_نام_نویسنده_و_ایدی_کانال_مجازه❌
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞
💜🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس 🌸💜
قسمت #شصت_ونه
و من هنوز نمیدونستم اون چیه ..
تو افکار خودمم غرق بودم که گفت:
_#عبدشدن خیلی سخته ها .. نه؟؟
کمی مکث کرد و گفت:
_باید از #خودت بگذری!!
از جمله اش کمی تعجب کردم،
یه بار بصورت جدی به حرفام توجه کرده بود .. نمیدونستم چی جوابشو بدم
داشتیم نزدیک کوچه فاطمه سادات اینا میرسیدیم بعدش کوچه ی ما بود،
🌸یه لحظه حس کردم بوی یاس میاد،🌸
دلم یه جوری شده بود،😢
یه جورِ خاص،
نسیم ملایمی انگار داشت عطر یاس رو تو هوا پخش میکرد،
نگاهی به آسمون کردم،
احساس میکردم غم آسمونو گرفته،😒
از جلوی کوچه فاطمه سادات اینا که رد میشدیم نگاهی به داخل کوچه انداختم،
جلوی خونشون چند نفر ایستاده بودن، یه نفر هم با لباس نظامی،👥🇮🇷
چند تا از خانومای همسایشونم جلوی در خونه شون ایستاده بودن و باهم حرف میزدن،
از حرکت ایستادم،
سمیرا هم به تبعیت از من ایستاد،
به سمیرا نگاه کردم، اونم با حالتی غریب که تا حالا ازش ندیده بودم نگاهم میکرد،
داشت چه اتفاقی میفتاد ..
انگار هیچ کدوممون قدرت حدس زدن نداشتیم ..
به سمت خانومایی که ایستاده بودن حرکت کردیم ..یکیشونو صدا زدم:
_ ببخشین خانم
خانومه باحالتی نگران نگاهم کرد،
می خواستم بپرسم سوالمو اما انگار نمیشد، انگار میترسیدم از جوابش ..
سمیرا زودتر از من گفت:
_چیشده خانم، چرا همه اینجا جمع شدن؟؟
خانمه نگاهش رنگ غم گرفت😒
- پسر آقای حسینی #شهیــد شده
صدای کوبیدن قلبمو به وضوح میشنیدم،
آقا هادی قرار بود بیاد،😨😣
قرار بود دو سه روز دیگه برگرده،
اما نه اینجوری،😥😢
نه،
امکان نداشت،
فقط چهره معصوم نرگس بود که جلوی چشمام میومد …
آخ عاطفه …عاطفه ……😫😭
😭🌷👣
#دلم_یه_جوریه_ولی_پر_از_صبوریه
#ببین_چقدر_شهید_دارن_میارن_ازسوریه
🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
💜🌸 #درحوالـےعطــرِیـاس 🌸💜
قسمت #هفتاد
کنار فاطمه سادات نشسته بودم
و دلداریش میدادم،😢 همش گریه میکرد و گهگاهی داداش شهیدش رو صدا میزد ..😭😫
نگاهم افتاد به مامان آقا هادی که دستاشو به سر و سینه اش میزد و گریه میکرد ..😭
چقدر درد داشت....
از دست دادن جوونی مثل علی اکبرِ حسین ..
وای که حال امام حسین “علیه السلام “
چه جوری بود وقتی می خواست بدن قطعه قطعه شده غرق در خون #علی_اکبر اش رو بیاره ..😭😣😭
چه حالی داشتی مولای من اون لحظه ..
چه حالی …😭
با یادآروی روز عاشورا....
اشکام سرازیر شدن، زیر لب “یا زینب”
گفتم 😣😭
تا آروم بگیره دل همه ی مادرهایی که جوونشون به دست دشمن کشته شده بود ..
نگاهم به سمت سمیرا کشیده شد
که یه گوشه نشسته بود و پاهاشو تو شکمش جمع کرده بود،😣
باحالتی منقلب به گلهای روی فرش خیره بود، 😢👀با این که میدونست اینا عزادارن ولی آرایش ملایمش مثل همیشه سر جاش بود ..
با دستمال اشکامو پاک کردم
آروم به پشت فاطمه سادات دست کشیدم که کمی آروم بشه و آهسته تر گریه کنه ..😣
اما یادم اومد فاطمه که تو خونه خودشه و بین خونوادش ..😭
#ادامه_دارد...
💚💛💚
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
❌#کپی_فقط_با_نام_نویسنده_و_ایدی_کانال_مجازه❌
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗
قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ،
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ
اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ
اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ،
وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
اللهم عجل الولیک الفرجــ✨
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💐 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
💐 #چهارشنبه_۶شهریور_ماه_۹۸
💐 #امروز_صفحه۳۹۵
💐 #کانال_زخمیان_عشق
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@zakhmiyan_eshgh
╚═ ⚘════⚘ ═╝
🌻روز چهارشنبه به نام حضرت_موسى بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى علیهم السلام است. زیارت آن بزرگواران:
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
سلام بر شما اى دوستان خدا، سلام بر شما اى حجتّ هاى خدا، سلام بر شما اى نور خدا در تاريكي هاى زمين، سلام بر شما، درودهاى خدا بر شما و بر خاندان پاكيزه و پاكتان، پدر و مادرم فدايتان، به راستى خدا را خالصانه پرستيديد و در راه خدا آنچنان كه شايسته بود جهاد نموديد تا مرگ شما را دربر گرفت، لعنت خدا بر دشمنانتان از تمام پريان و آدميان، من به سوى خدا و به سوى شما از دشمنانتان بيزارى می جويم، اى سرور من يا ابا ابراهيم موسى بن جعفر، اى سرور من يا ابا الحسن علی بن موسى، اى سرور من يا ابا جعفر محمّد بن على، اى سرور من يا ابا الحسن على بن محمّد، من دل بسته شما هستم، ايمان دارم به نهان و آشكار شما، در اين روز شما كه روز چهارشنبه است از شما درخواست پذيرايى دارم، و به بارگاه شما پناه می جويم، پس مرا پذيرا باشيد و پناهم دهيد، به حقّ خاندان پاكيزه و پاكتان.
#کانال_زخمیان_عشق
❁﷽❁
❦ شـهدا از خواب
و خوراڪ افـتادنـد
تا دنـیا خوابـمان نڪند...
و ایـن است مـعناے مـردانگے...
اے ڪاش مـردانہ
قـدر مردانـگے هایـشان را بـدانیمـ ..
صبحتون شهدایی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#زندگینامه شهید
“بسم رب الشهداءوالصدیقین”
#شهید_رضا_ملکیان
فرزند علی اکبر در تاریخ ۱۳۳۶/۰۸/۱۸ در دامغان و در خانواده ای مذهبی و خدا شناس و زحمتکش متولد شد.
مسئولیت :فرمانده گردان پیاده امام علی
تاریخ شهادت :۱۳۶۱/۰۶/۰۶
محل شهادت :پیرانشهر
گلزار :گلزار شهدای دامغان
#سالروز_شهادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#فرازی_ازوصیتنامه:
شهید رضا ملکیان
در اين زمان حساس كه دشمن از هر سو براي نابودي انقلاب اسلامي به پا خواسته را در راه تداوم بخشيدن به آن دريغ نكنيد بهترين راه حفظ انقلاب اسلامي پشتيباني از امام روحانيت مبارز و آگاه است به ما ملت ايران ثابت شده تنها روحانيت آگاه است كه ميتواند از اسلام دفاع كند و دلسوز اين ملت مستضعف است سختيها و محروميت ها را تحمل كنيد مردمي كه در سختيها وگرفتاري به فكر يكديگر باشند پيروزند.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh