حاج آقا دولابی رحمة الله علیه : هنگامی که به یاد امام حسین علیه السلام می افتید تردیدی نداشته باشید که آن حضرت هم به یاد شماست. #السلام_علیک_یااباعبدالله

❁ ﷽ ❁ احسـاس تـعلق به تـو آرامـش روح است الحـق ڪه ضـریح تـو همان ڪشتی نـوح است #السَّلامُ_عَلیکَ_یااَباعَبْدِالله نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh

✨ #السلام_علیک_یااباعبدالله ✨ #صبحتون_حسینی❤️ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh

💔از #غمت ●ابــر شدم... ●آب شــدم.. ●باریــدم😭 🌾خواب دیدم #شب_جمعه حرمت میمیرممـ😔 #السلام_علیک_یااباعبدالله #حب_الحسین_یجمعنا نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh

مادری باز نوای *پسرم* سر داده دل عشاق و غلامش به حرم پر داده شب جمعه شده و کربلا ریخت به هم شور و حالی به حرم مادر مضطر داده ✨ #هواےحرم ✨ #شب_جمعهـ ✨ #السلام_علیک_یااباعبدالله 💛💜🤍💕💛💙🧡

روزی که نام عشق بازان را نوشتند این قوم را مجنون ، تو را لیلا نوشتند #السلام_علیک_یااباعبدالله #رزمندگان_لشکر21_امام‌رضا نشر معارف شهدا درایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh

تفحص انگشت و انگشتر .... مدتی بود که در میدان مین فکه، منطقه عملیاتی والفجر یک در حال تفحص بودیم اما از پیکر شهدا هیچ اثری نبود. عصر عاشورای سال ۱۳۷۳ یا ۷۴ بود. پکر بودم و به سمت ارتفاع ۱۱۲ همین طور راه می رفتم و به شهدا التماس می کردم که خودی نشان دهند. ناگهان در خاک‌های اطراف چیزی سرخ رنگ نظرم را جلب کرد. توجه که کردم به انگشتر می مانست .... جلوتر که رفتم دیدم یک انگشتر است. دست بردم برش دارم که با کمال تعجب دیدم یک بند انگشت هم بدان متصل است. خاک های اطرافش را کندم . بچه ها را صدا کردم. علی آقا محمود وند و بقیه هم آمدند. یک استخوان لگن، یک کلاه خود آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم. بچه ها یکی یکی می نشستند و بغض شان می ترکید. این انگشت و انگشتر پلی زده بود با امام حسین (ع) در عصر عاشورا روضه ای بر پا شد ... 📚 راوی: مرتضی شادکام کتاب تفحص، نوشته حمید داود آبادی، ناشر: صیام، صفحه ۲۳-۲۲٫ #تفحص_شهید #السلام_علیک_یااباعبدالله

🎧 #شور شنیدنی امام حسین(ع) #السلام_علیک_یااباعبدالله #پیشنهاد_دانلود [ تو همونی که هرجا باشم... ] 🎤 کربلایی امیر برومند

📌 ماجرای تفحص بند انگشت و انگشتر در فکه 🔹️ مدتی بود که در میدان مین فکه، منطقه عملیاتی "والفجر یک" در حال تفحص بودیم اما از پیکر شهدا هیچ اثری نبود. ◇ عصر عاشورای سال ۱۳۷۳ یا ۷۴ بود. پکر بودم و به سمت ارتفاع ۱۱۲ همین طور راه می رفتم و به شهدا التماس می کردم که خودی نشان دهند. ◇ ناگهان در خاک‌های اطراف چیزی سرخ رنگ نظرم را جلب کرد. توجه که کردم به انگشتر می مانست .... ◇ جلوتر که رفتم دیدم یک انگشتر است. دست بردم برش دارم که با کمال تعجب دیدم یک بند انگشت هم بدان متصل است. ◇ خاک های اطرافش را کندم . بچه ها را صدا کردم. علی آقا محمود وند و بقیه هم آمدند. ◇ یک استخوان لگن، یک کلاه خود آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم. ◇ بچه ها یکی یکی می نشستند و بغض شان می ترکید. این انگشت و انگشتر پلی زده بود ◇ با امام حسین (ع) در عصر عاشورا روضه ای بر پا شد ... 📚 راوی: مرتضی شادکام کتاب تفحص، نوشته حمید داود آبادی، ناشر: صیام، صفحه ۲۳-۲۲٫ #تفحص_شهید #السلام_علیک_یااباعبدالله ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆#کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh

#استوری 📲 مرا ببر حرمٺ تا ڪه مادرم بعداً مباد گریہ ڪند بر جوان ناڪامش #به‌_هواے_حرم_کرب‌وبلا_محتاجم💔 #السلام_علیک_یااباعبدالله🥀 .