eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
353 دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
10.9هزار ویدیو
139 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
!! 🌷چند روز بود كه صبح زود تا ظهر پشت خاكريز مى رفت و محور عملياتى لشگر را تنظيم مى کرد. هواى گرم جنوب؛ آن هم در فصل تابستان، امان هر كسى را مى بريد. يكى از همين روزها نزديك ظهر بود كه آقا مهدى به طرف سنگر بچه ها آمد و با آب داغ تانكر، گرد و خاك را از صورت پاك كرد و سر و صورتش را آبى زد و وضو گرفت و به داخل سنگر رفت. 🌷آقا رحيم با آمدن آقاى باكرى سر پا ايستاد و ديده بوسى كردند. در همين حين آقا رحيم متوجه لب هاى خشك آقا مهدى شد. رحيم به سراغ يخچال رفت و يك كمپوت گيلاس بيرون آورد، در آن را باز كرد و به آقا مهدى داد. آقا مهدى خنكى قوطى را حس كرد، گفت: امروز به بچه ها كمپوت داده اند؟ آقا رحيم گفت: نه آقا مهدى! كمپوت، جزء جيره امروزشان نبوده. 🌷باكرى، كمپوت را پس زد و گفت: پس چرا، اين كمپوت را براى من باز كردى؟ رحيم گفت: چون حسابى خسته بوديد و گرما زده مى شديد. چند تا كمپوت اضافه بود، كى از شما بهتر؟ آقا مهدى با دلخورى جواب داد: از من بهتر؟ از من بهتر، بچه هاى بسيجى هستند كه بى هيچ چشم داشتى مى جنگند و جان مى دهند. رحيم گفت: آقا مهدى! حالا ديگر باز كرده ام. اين قدر سخت نگير، بخور. آقا مهدى گفت: خودت بخور رحيم جان! خودت بخور تا در آن دنيا هم خودت جوابش را بدهى....!! 🌹خاطره اى به ياد سردار رشيد اسلام شهيد مهدى باكرى ❌مسئولانِ مدير يا مديرانِ مسئول؟ مسئله اين است!! نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh