🔰کلا زن و مرد باید همدیگر را #درک کنند و مخصوصا زنها👌 برای علاقه ها💖 و اهداف و برنامه های درست و الهی #شوهرانشان باید ارزش قائل باشند.
🔰من زنانی که همسرانشان👤 دور از شهرشان مشغول #خدمت هستند؛ همه را به #صبر و خوش خلقی دعوت می کنم، خودم که فکـ💭ــر می کردم بعد از همسرم #زنده نمی مانم⛔️ ولی خداوند خیلی به من صبر داد.
🔰البته بدون #آقا_هادی سخت می گذرد این روزها؛ خیلی از شب ها با گریه😭 می خوابم، اما هرچقدر فکر می کنم می بینم باید #راضی باشم به مقدرات خداوند و آنچه خدا به آن راضی هست. احساس می کنم بعد از #شهادت شان به خدا نزدیکتر شدم😍 خیلی #صبور شدم، عاشـ❤️ـق آقا هادی بودم ولی الان به این رسیدم که #عشق_واقعی خداست.
🔰قران خواندن📖 و نمــاز خواندن آرامم می کند و به من صبر می دهد. اگر باز هم به آن روزها برگردم و بدانم کسی را که به #همسری قبول می کنم فقط قرار است چهار روز در خانه اش🏡 باشم، بازهم #آقا_هادی را انتخاب می کنم✅
راوی: همسر شهید
#شهید_هادی_شجاع
#شهید_مدافع_حرم 🌷
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#فرازی_از_وصیت 3⃣1⃣
💢قسمتی از وصیت نامه
#شهید_حسن_غفاری
⚜آری! این است وعده الهی، #بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف هایم را به روی کاغد می آورم📝 تنها فقط خودت می دانی که چه شور و #غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج💗 می زند.
دیگر #هیچ_چیز در این دنیا مرا آرام نمی کند❌ جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو
⚜تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را #درک می کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را بر #علیه_شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم❌ خدای من، تو از #دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم #امام_زمان (عج) خون است⁉️
⚜آیا می توانم چشمانم را به روی این همه #جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم. خدای من دوستانم یک به یک👥 می روند من راست، راست برای خود می گردم آرامش و قرار ندارم😔 خدای من دیگران شاید فکر کنند من #شهادت را برای بهشت می خواهم، ولی نه❌
⚜ای معبود من! در این لحظه، مکان و زمان از تو می خواهم اگر جان بی ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودت من خواستی مرا در #بهشت خود جای دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت🌸 که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، #غلامی آقا سید الشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می کند، نوکری و #خادمی و خدمتگذاری به سالار شهیدان، ابا عبدلله الحسین (ع) می باشد...
🔸بسیار تیغ دیدم که یکی را دوتا کند
🔹نازم به تیغ عشق، دوتا را یکی کند
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
📸تصویر جالبی از یکی از #تکاوران ارتش در حادثه تروریستی "۳۱ شهریور" سال گذشته
🔰شاهدان می گویند وقتی #داعش حمله کرد همه پناه گرفتند و بر روی زمین خوابیدند 💥اما این تکاور ارتش ایستاد✊ و #اولین_نفری بود که با داعشی ها👹 درگیر شد و یکی از آن ها را به #درک واصل کرد
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
✅فرازی از وصیتنامه
شهید حسن غفاری
آری! این است وعده الهی، بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف هایم را به روی کاغد می آورم تنها فقط خودت می دانی که چه شور و غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج می زند.
دیگر هیچ چیز در این دنیا مرا آرام نمی کند جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو
تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را #درک می کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را بر علیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم خدای من، تو از دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است؟
آیا می توانم چشمانم را به روی این همه جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم. خدای من دوستانم یک به یک می روند من راست، راست برای خود می گردم آرامش و قرار ندارم خدای من دیگران شاید فکر کنند من شهادت را برای بهشت می خواهم، ولی نه
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
✅فرازی از وصیتنامه
شهید حسن غفاری
آری! این است وعده الهی، بازگشت همه به سوی اوست. خدای من در این لحظه که من تمام حرف هایم را به روی کاغد می آورم تنها فقط خودت می دانی که چه شور و غوغایی برای رسیدن به تو در دلم موج می زند.
دیگر هیچ چیز در این دنیا مرا آرام نمی کند جز رسیدن به سوی تو و خشنودی تو
تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را #درک می کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را بر علیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم خدای من، تو از دل بنده هایت آگاه و باخبری، چگونه می توانم ساک نشسته و زندگیم را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است؟
آیا می توانم چشمانم را به روی این همه جنایت ها که بر محبین اهل بیت(ع) می آورند ببندم. خدای من دوستانم یک به یک می روند من راست، راست برای خود می گردم آرامش و قرار ندارم خدای من دیگران شاید فکر کنند من شهادت را برای بهشت می خواهم، ولی نه
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباسها و ظرفها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار میکنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدهام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت میکشم. من نتونستم اون زندگیای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار میکنم. همین قدر که #درک میکنی و میفهمی و قدرشناس هستی برام کافیه».
شهید #عبدالحمید_قاضی_میرسعید
📗 نشریه امتداد، ش ۱۱
نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباسها و ظرفها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار میکنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدهام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت میکشم. من نتونستم اون زندگیای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار میکنم. همین قدر که #درک میکنی و میفهمی و قدرشناس هستی برام کافیه».
#شهید_عبدالحمید_قاضی_میرسعید
📗 نشریه امتداد، ش ۱۱
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
#کانال_زخمیان_عاشق