#فداکاری_شهید_نوزده_ساله_افغانستانى_در_دفاع_مقدس_ايران!!
🌷پس از باز کردن معبر مین، به سیم خاردار حلقوی رسیدند که به هیچ عنوان نمی شد آن را قطع کرد، چون اگر سیم را قطع می کردند سیم ها جمع شده و معبر منفجر می شد! خبر رسید که گردان پشت سیم خاردارهای حلقوی گیر افتاده، از مکالمات بی سیم معلوم بود برادر کاوه اصرار دارند که کار زودتر شروع شود....
🌷در همین حین یک جوان به روی سیم های خاردار خوابید، بعد هم گفت: "همه از روی من عبور کنید." بیش از سیصد نفر از روی بدن او عبور کردند! خارهای سیم در بدن جوان فرو رفته بود، در زير نور منوّر کاملاً مشخص بود، قطرات خون از بدن او جاری شده بود.
🌷وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند، عمليّات با موفّقيّت آغاز شد. در همان لحظات جوان را از روی موانع بلند کرديم. همينطور که خون از تمام بدن او جاری بود، دستانش را به سوی آسمان بلند کرد: "خدايا تحمّل ندارم، شهادت را نصيبم کن." در همان لحظه، گلوله ای بر چهره نورانی او نشست....
🌷اهل افغانستان بود. پيکرهای شهدای عمليّات والفجر ٩ به شهرستان بجستان آمد. تمامی شهدا توسّط خانواده هايشان تشييع و تدفين شدند، امّا هنوز يک شهيد مانده. کسی برای تحويل پيکر او اقدام نکرده!!
🌷خانواده اش را در جنگ افغانستان از دست داده بود. نانوا او را شناخت. مدتی در نانوایی کار مى كرد! امام فرموده بود: "جبهه رفتن واجب کفایی است." او هم مقلّد امام بود. می گفت: "اسلام مرز نمی شناسد، امام ولّی ماست."
🌷شهید #رجبعلی_غلامی غربت و گمنامی خاص خودش را داشت، نوزده سال بیشتر نداشت. از تمام دار دنیا یک موتور داشت، آن را هم وصیت کرده بود بفروشند و به جبهه کمک کنند....
❌❌ روى صحبتم با اونهاست كه دوز بى چشم و روييشون انقدرى بالا هست كه خط مى زنن همـه صفحات فداكارى برادران افغان در دفاع مقدس رو. حالا بماند فداكاريهاى مدافعان حرم لشكر فاطميون:
👈 هيس! بى كفايتها به بهشت نمى روند....👉
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh