شب عملیات من جلو بودم ، علی پشت سرم...
دو به دو، به طرف خاکریز می رفتیم؛ از زمین و آسمان آتش دشمن می بارید...
در یک لحظه کلاهم از سرم افتاد...
علی داد زد : " کلاتو بردار...!! "
خم شدم کلاهم رو بردارم که حس کردم یک گلوله از لای موهایم رد شد و پوست سرم را خراش داد...
برگشتم به علی بگویم : "عجب شانسی آوردم... "
گلوله توی پیشانی علی بود..💔💔
#رفاقت_تا_شهادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
شما بر روزهای ما نسیم بهشت پاشیدید
🌹 اردیبهشت ۱۳۶۱ عملیات بیت المقدس ، یکی از رزمندگان حاضر در عملیات این تصویر را با دوربین شخصی خود به ثبت رسانده، وی درباره این عکس گفت نزدیک ظهر بود، رزمندها در حال استراحت بودند از دور متوجه این صحنه شدم و بدون آنکه این دو شهید متوجه شوند از آنها عکس گرفتم “ شهید ملاسلیمانی”فرماندهی گردان فتح در بین بچه ها خیلی محبوبیت داشت، برای استراحت سرش را روی پای شهید احمدی گذاشته بود، خیلی صحنه زیبای بود که برای ثبت عکس جلو رفتم این دو شهید هیچ نسبتی با همدیگر ندارند، صمیمت بین این دو در این عکس خیلی زیباست و همیشه من را متاثر می کند
هر دو در عملیات بیت المقدس به شهادت رسیدند 🌹
#رفاقت_تا_شهادت
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh