eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
350 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
#برباݪ_سـخن 🔰هرخانمـی که چادر به سرکند و عفت ورزد، وهر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند 🔰اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین علیه السلام خواهم کرد و او را #دعا می کنم... #شهید_حسین_محرابی🌷 #سالروز_ولادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
به من در عمقِ نگاهَت که ناکجای جهان است وطن بده! #افشین_یداللهی ✍ #شهید_حسین_محرابی ❤️ #سالروز_شهادت 🌹 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
پرواز پس از انتظار بسیار بر زمین نشست نیمه شب بود و هوا سرد اما عده زیادی به استقبال امده بودند . اول دخترش مرا فراخواند غمگین بودم چون تازه عروس بود و لباس سفید نوبختی اش گویا سیاه شده است اما وقتی لب به سخن گشود دیدم لباس سیاه نیست مدال افتخار است بر سینه اس همچون سکینه حسین! اندکی بعد خدمت همسر شهید رفتم او هم صبری زینبی داشت و بی قراری نمیکرد و حتی اقوام و خیشان را به بردباری دعوت میکرد دختر کوچکش هم ایستاده بود در جلوی جمع و با دو دست سینه میزد خیلی با شکوه بود چون رقیه انتظار بابا داشت محو تماشای آن حال هوا بودم گنگ بود برایم! در مراسم شهدای زیادی شرکت کرده بودم وهر بار صبر خانواده ها مرا متعجب میساخت اما اینبار خیلی فرق داشت... پیکر ها که رسید برادران شهید به استقبال تکه ای از وجودشان امدن با سلام و صلوات و تحیات. همیشه میگفت : ما ۵ برادریم و من خمس مال پدرم هستم و باید مرا به خدا برگرداندن یکی از انها فریاد میزد ماشالله داداش سربلندمان کردی... دیگری میگفت یک شهید برای این خانواده کم است همه ما فدای زینب. استقبال شهیدشان بیشتر شبیه استقبال از قهرمانی بود که با پیروزی از مسابقات برگشته. البته واقعا همین بود حسین هم قهرمان بود و هم پیروز میدان عشق وقتی تابوت حسین و یک شهید افغانستانی را با فاصله چند متر از هم قرار دادن دور حسین شلوغ بود امدم مردانگی کنم سراغ شهید افغانستانی برم تا نکند که احساس غربت کنند اما با صحنه ای رو برو شدم که تمام بدنم به لرزه در امد و شکستم و مات و مبهوت مانده بودم اینجا چه خبر است دختر حسین به جای نشستن بر سر تابوت پدر تازه از راه رسیده در کنار تابوت شهید میرزایی نشسته بود و دختر او را دلداری میداد... ❤️ (کمیل اثنین) ✍ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
پشتم از هجر تو شد گوژتر از قامت دال... ♥️ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
: اگر دختری حجابش را رعایت کند و پسری غیرتش را حفظ کند؛ و‌ هر‌ جوانی‌ که نما‌ز‌ اول‌ وقت‌ را درحد توان شرو‌ع‌ کند، اگر‌ دستم‌ برسد‌ سفارشش را به مولایم امام‌ حسین‌«ع» خواهم کرد و او را دعا‌ میکنم✨🧡 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
‼️روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است. حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند. ‼️همسرم که اصرار را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم... فرمانده محور وقتی صحبت‌های شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد. ‼️در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه‌ی مدافعان‌حرم میگوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا شهادت امام رضا علیه السلام (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود. ‼️هنوز حرف این مدافع‌حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا "شهید" میشود من هستم فردای آن روز، روز شهادت امام رضا در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند "یاابالفضل"بود به شهـادت رسیدند. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
وقتی می‌خواست بره سوریه گفت: « اگه من شهید شدم من تو بهشتی که زیر درختانش‌ نهرها جاریست نمیرم سراغ حوریه بهشتی نمیرم فقط میرم روضه الحسین انا المجنون الحسین »🌹 ♥️ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh