eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
350 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
136 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
مرز ما #عشــقــ❤️ است هرجا اوست آنجا #خاک ماست👌 ✓سامرا ✓غزّه ✓حلب ✓تهران🔅 چه فرقی می کند⁉️ #شهید_محمد_کیهانی 🌷 #شهید_مدافع_حرم نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
💢می‌دانید رزمنده شهید و مجاهد مدافع حرم «حجت الاسلام محمد کیهانی» وقتی که می‌خواهد به میدان #نبرد با تکفیری👹 برود 💢در آخرین دقایق زندگی🕰 خود، بعد از سفارش به #فرزندانش در کمک به مادر و ابراز دوستی به آن‌ها، چه می‌گوید و سفارش وی چیست⁉️ 👈این #شهید والامقام خطاب به خواهران جامعه اسلامی #حفظ_حجاب را از آنان خواستار می‌شود✅ 💥چه خوب است نسل جوان ما این صحبت و #نصیحت و سخن مدافع حرم را ببینند و بشنوند👌  #شهید_محمد_کیهانی🌷 #شهید_مدافع_حرم ❤نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
محمد با شهیدان قربانی و کردونی در آزاد‌سازی نبل و الزهرا همرزم و همسنگر بود. می‌گفت که من جامانده‌ام و رفقای شهیدم من را فراموش کرده‌‌اند. شهید قربانی و کردونی به محمد قول داده بودند او را هم به جمع خود ببرند اما یک مقدار که بین شهادت آن بزرگواران و شهادت محمد فاصله افتاد محمد گله می‌کرد. همسرم یک بار خواب شهید جاوید‌الاثر نظری را دیده بود. شهید نظری به محمد قول می‌دهد و می‌گوید هر گره‌ای که باشد من خودم باز می‌کنم. اصلاً نگران نباش خودم ضامن شده و می‌برمت. دو ماه گذشت و خبری نشد. محمد می‌گفت: انگار از سر ناراحتی یک خوابی دیدم و... خبری هم نشد. آن روز که با من تلفنی در مورد خواب صحبت می‌کرد عملیاتی نشده بود. محمد می‌گفت چند روز دیگر می‌مانم. گویی هنوز به آن خواب و وعده شهید نظری دلخوش بود و امید داشت. کمی بعد هم یعنی 8 آبان 95 خواب محمد با شهادتش تعبیر شد. محمد نقش تعیین‌کننده‌ای در عملیات آزاد‌سازی نبل و الزهرا داشت و از اولین فرماندهانی بود که پس از فتح وارد این شهر شده بود. روای : همسر شهید ❤️ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
شهيد مانند ساير روحانيون تبليغ نمي‌كردند. و به عنوان پيش نماز براي مساجد نمي‌رفتند اما در مقابل از طريق پرداختن به فعاليت‌هاي جبران مي‌كردند. به جرات مي‌گويم در اين 18 سالي كه با ايشان زندگي كردم بيشتر وقتشان را صرف فعاليت فرهنگي مي‌كردند و با وجود اينكه در شهرمان خيلي با ايشان همكاري نمي‌كردند اما خسته نمي‌شدند و از فعاليت‌هايشان دست بر نمي‌داشتند. از ايشان مي‌پرسيديم كسي كه به كارهاي شما اهميت نمي‌دهد پس شما چه زماني خسته مي‌شويد؟ اما اصلا خسته نمي‌شدند.بصيرت شهيد بسيار عالي بود و با وجود اينكه كار فرهنگي انجام مي‌داد اما به كسي اجازه نمي‌داد از ايشان و كارهايشان سوء استفاده كند. #راوی_همسرشهید ✍ #شهید_محمد_کیهانی ❤️ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
عشق را خلوت خاصی است که از مشتاقان هر که از خویش برون رفت، درون می آید ... #صائب_تبریزی ✍ #شهید_محمد_کیهانی ❤️ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
تـــو میروی و دیدۀ من مانده به راهـت ای مـــاهِ ســــفر کــرده خـــــدا پشت و پــــناهت ❤️ 🌹 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
بیمار خنده های تو ام بیشتر بخند خورشید آرزوی منی بیشتر بتاب ..‌‌ ❤️ 💔 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
محمدم در آخرین تماسش به من گفت: مادر دعا کن شهیدشوم، اگر شهید نشوم دیوانه می‌شوم، مادر من را رها کن... من هم روز جمعه در روضه اباعبدالله(ع) شرکت کردم، رو به قبله ایستادم و گفتم: حضرت زینب (س) محمد هدیه ناقابل من به پیشگاه شماست، قبول کنید... هر طور که شما می‌خواهید من راضی هستم، "روز شنبه" ساعت هفت غروب تیر به سر فرزندم می‌خوردو دم صبح به شهادت می‌رسد... 🌷 نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🌷 💠حلاوت میدان نبرد 🔰محمد چهار بار به سوریه اعزام شد. دو ماه به دو ماه می‌رفت و می‌آمد. مرخصی آخرین اعزامش سه ماه طول کشیده که در اواخر روزهای حضورش در جبهه مقاومت اسلامی شهید شد. 🔰هر زمان که از جبهه برمی‌گشت از آنجا و از حال و هوای بچه‌ها برایمان صحبت می‌کرد. از رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی که از همه تعلقاتشان برای اهتزاز پرچم اسلام و دفاع از امنیت مرزهای اسلام گذشته بودند. 🔰وقتی محمد می‌آمد به ایشان می‌گفتم: عزیزم دیگر به منطقه نرو! ما دیگر طاقت دوری‌ات را نداریم. محمد اما در جواب حرف‌های من می‌گفت: آنجا یک شیرینی دارد که نمی‌توانم از آن بگذرم. 🔰حلاوتی که در منطقه و میدان نبرد علیه کفر هست در هیچ جای دیگر نیست. لحظاتی غیرقابل توصیف. محمد برایم یک مثال ساده زد. برای اینکه ما شرایط ایشان را درک کنیم. 🔰محمد می‌گفت: شما وقتی در حال تماشای فیلم مورد علاقه‌‌تان از تلویزیون هستید و من به اصرار از شما می‌خواهم که دست از مشاهده تلویزیون بردارید، شما قبول نمی‌کنید و می‌گویید ما فیلم را دوست داریم و صبر کنید تا فیلم تمام شود. 🔰خب همسر عزیزم من هم آن فیلم که در میدان نبرد است را دوست دارم. زندگی مانند فیلم است و می‌گذرد، نباید بگذاریم از دست ما برود. محمد برایمان از همرزمان و دوستان شهیدش از عزت و مظلومیت آنها می‌گفت. 🔰محمد خیلی آرزو داشت تا در آزاد‌سازی فول کفریا باشد. ایشان در آزاد‌سازی نبل‌ و الزهراء حضور مثمرثمری داشتند. محمد می‌گفت من می‌خواهم در آزاد‌سازی فول کفریا هم باشم، چون اینها مردم مظلوم شیعه هستند. نمی‌‌توانم که نباشم. من می‌گفتم محمدجان دیگر بس است. اما محمد به رضای خدا می‌اندیشید و خدا هم توفیق جهاد را بارها به او عطا کرده بود. 🌷 ولادت : ۱۳۵۷/۹/۲۰ اندیمشک شهادت : ۱۳۹۵/۸/۸ حلب نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh