چندی است خو گرفته
دلم با ندیدنت..؛
عمری نمانده است،
الهی ببینمت...!
#سعید_بیابانکی✍
#شهید_مهران_اقرع ❤️
#مدافع_وطن 🌹
--------------------------------
·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
چندی است خو گرفته دلم با ندیدنت..؛ عمری نمانده است، الهی ببینمت...! #سعید_بیابانکی✍ #شهید_مهران_ا
گاهی اوقات مهران در ایام ولادت حضرت_زهرا (س) در دانشگاه افسری بود. برای همین تلفنی روز مادر را تبریک میگفت، ابتدا به مادربزرگش، بعد به مادر من و بعد هم به من زنگ میزد. مهران در آخرین مناسبت روز_مادر به من پیام داد و برایم نوشت: چیست بهترین عیدی ما از زهرا /
یک سحر وقت اذان صحن اباعبدالله (ع)🍃.
پیشاپیش روز مادر را به شما تبریک میگویم. ولادت خانم حضرت زهرا(س) مبارکتان باشد.
بعداز شهادت مهران هرسال اینپیام روزمادر برایم مرور میشود
یک سال قبل از شهادتش، مهران برایم تسبیحی خریده و در حرم حضرت معصومه (س)، مزار علما و شهدا تبرک کرده بود. تسبیح هدیه روز مادر بود. آن را به من داد و گفت چون شما شبها ذکر میگویید این تسبیح را تبرک کردم و این را دست بگیرید.
من هم تسبیح را بوسیدم و گذاشتم روی چشمم. از آن شب به بعد تسبیح را از خودم جدا نکردم.
روز تولد حضرت زهرا سالگرد شهادت مهران است. مهران روز تولد خانم زهرا (س) تشییع و به خاک سپرده شد.
#شهید_مرزبان_مدافع_وطن🌹
#شهید_مهران_اقرع❤️
#امنیت_اتفاقی_نیست 💚
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
بهشت میشود
زمین در " خرداد "
آخر فرشتهها
در این ماه به دنیا میآیند ...
#حمیدرضا_عبداللهی ✍
#شهید_مهران_اقرع ❤️
#تولدت_مبارک_مدافع_وطنم 🌹
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
بهشت میشود زمین در " خرداد " آخر فرشتهها در این ماه به دنیا میآیند ... #حمیدرضا_عبداللهی ✍ #شهید
مهران چطور به شهادت رسید؟
تقریباً هفت هشت ماهی میشد که به سیستان و بلوچستان رفته بود. از آنجا خیلی برایم تعریف میکرد. میگفت همه چیز آرام است و جای نگرانی نیست. میگفت مادر در اینجا آدم به خدا نزدیکتر میشود. با این تفاسیر مطمئن میشدم که آنجا آرام است و نباید نگران شوم. هر بار که با من تماس میگرفت، میگفت مادر برایم دعا کنید. همیشه همین را میخواست. میگفتم انشاءالله خدا درست میکند. آخرین بار به من گفت: «مامان خیلی برای من دعا کن.» گفتم: «چی شده؟ مشکل کاری داری؟» گفت: «یک چیزی است فقط دعا کنید.» من هم گفتم: «تو که به من نمیگویی اما هر چه از خدا میخواهی به تو بدهد.»
دوستانش میگویند قرار بود بروند و گشتی بزنند.
مهران رفت وضو گرفت. زمانی که وضو میگرفت ذکر شهادتین را زمزمه میکرد. خودش داوطلبانه همراه نیروهایش رفته بود. مهران به یکی از دوستانش به نام عباس که تنها چند روز از خدمتش مانده بود میگوید عباس اگر میخواهی همراه ما بیا. عباس میگوید در این مدتی که اینجا بودم هیچ اتفاقی نیفتاد امروز میآیم ببینم چه میشود. بچهها در 17 فروردین ماه سال 1394 در منطقه مرزی به همراه همرزمانشان با عوامل گروهک تروریستی جیشالعدل که از داخل پاکستان وارد مرزهای ایران شده بودند، درگیر میشوند و مهران و همرزمانش به شهادت میرسند.
#شهید_مهران_اقرع ❤️
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh