🌸براي محمدحسين پاسدار و جايگاه #پاسداري وراء يك لباس و شغل نظامي بوود، بارها ديده بودم كه آرم سپاه رو روي لباس پاسدارها ميبوسيد،
🌸احترام و #ارزشي براي اين شغل قائل بود كه منزله ي مادي و دنيايي اش اصلا به چشم نمي آمد، پوشيدن لباس سبز سپاه و خدمت در اين جايگاه رو جزء #عبادت ميدونست.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
#من_یک_سپاهی_هستم
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#همسر_شهید: آقاهادی وصیتی که به من کردند این بود↯↯
📜فاطمه عزیزم! #احترام به پدرو مادر را فراموش نکنید🗯 بدانید #پاسداری از انقلاب اسلامی و اطاعت از ولایت فقیه #واجب است
📜اگر روزی برای من #اتفاقی_افتاد و کلاً در همه اتفاقات زندگی به خداوند توکل کنید🙏 هر اتفاقی پیش خداوند #حکمتی دارد، از خدا بخواهید هرچه #صلاحه زندگیتان هست همان شود👌
#شهید_هادی_شجاع
#شهید_مدافع_حرم 🌷
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#خاطرات_شهدا🌷
💠چهار روز باهم زندگی کردیم
🔰ازهمان کودکی در مکتب #امام_حسین (ع) شاگردی کرده بود. آقا هادی خیلی با محرم و صفر مأنوس💞 بودند. محـ🏴ـرم که می آمد حال خاصی داشتند دیگر #آقاهادی را کمتر می دیدم، چون مشغول هیئت بودند.
🔰می دیدم که چقدر عاشقانه💖 کار می کنند هم شور حسینی داشتند و هم #شعور حسینی، آخر هم در محرم #شهید شدند🕊 می گفتند: خیلی دوست دارم یک گوساله موقع تاسوعا و #عاشورا برای آقا قربانی کنم و با آن طعام درست کنم برای #عزادارای امام حسین (ع)
🔰می گفتم: با یک نفر شریکی بخرید. می گفتند: نه فاطمه جان✘ می خواهم تنهایی #قربانی را بدهم. عشقش را که به مکتب امام حسین(ع) می دیدم من هم سر شوق می آمدم😍 که کاری کنم.
🔰موقع خواستگاری ایشان سرباز بودند. بعد از عقد💍 از شغل #پاسداری و علاقه شان به این شغل گفتند و جبهه #سوریه؛ یک ماه📆 گذشته بود که به او گفتم: آقا هادی! ممکنه شغلت ان را عوض کنید⁉️ ایشان هم بدون تعارف گفتند: #نه! من به این شغل علاقه دارم.
🔰هروقت پلاک شان را به گردن می انداختند و میگفتند” من #حتماً شهید🌷 می شوم” من می ترسیدم واضطراب داشتم که نکند ایشان را از دست بدهم😔 ولی ایشان با احساس و با #منطق من رو مجاب کردند.
🔰می گفتند: من نیت کرده ام که نگذارم حرم #حضرت_زینب(س)🕌 به دست داعشی ها بیافتد. من هم وقتی فهمیدم به خاطر حضرت زینب(س) می روند راضی شدم اما به زبان نیاوردم❌
#شهید_هادی_شجاع
#شهید_مدافع_حرم
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#خاطرات_شهدا🌷
💠زندگینامه شهید
🔰شهید کارگربرزی تحصیلات ابتدایی خود را در #نظرآباد کرج گذراند و از همان ابتدا با درس📚 و مدرسه انس خوبی داشت و #درس خواندن برایش در صدر کارها بود👌
🔰شهید رضا برزی🌷 در کنار تحصیل به #ورزش نیز توجه داشت به همین علت در رشته ورزشهای رزمی شروع بهکار کرد و در کنار تحصیل ورزش میکرد، دیگر #توجههات شهید رضا شرکت فعال در مسجد🕌 محل و ثبت نام در پایگاه #بسیج بود که او را به یک جوان نمونه🙂 در محله تبدیل کرده بود و برای تمام اهالی محل نمونهای برای مثال زدن شده بود.
🔰او دوران دانشجویی را در دانشگاه آزاد #کرج گذراند و در رشته برق💡 دانشگاه آزاد کرج #لیسانس خود را گرفت. دانشگاه آزاد برای شهید رضا تنها نقطه عطفی برای تحصیل نبود❌ بلکه او در حین تحصیل در دانشگاه آزاد، نیمه گم شده زندگی خود را یافت و با خانم دانشجویی که در همان دانشگاه تحصیل میکرد #ازدواج کرد.
🔰شهید کارگربرزی به #عبادت و مطالعه بیشتر از بقیه کارها اهمیت میداد✅ و همواره در این دو کار غرق میشد به همین دلیل بود که در مقطع کارشناسی #ارشد دانشگاه امام حسین (ع) در رشته روانشناسی فارغالتحصیل📃 شد، در زمان تحصیل به صورت همزمان نیز در رشته #مترجمی زبان تحصیل میکرد.
🔰او به آرزویش که همان #پاسداری از انقلاب و نظام اسلامی✌️ بود رسید، تا اینکه جنگ #سوریه شروع شد و دیگر برای شهید رضا لحظه درنگ معنایی نداشت و با داشتن #فرزند و همسر💞 و تعلقات دنیایی، دغدغه دفاع از حرم حضرت زینب (س) در مقابل حمله #حرامیان_داعشی، او را به سوریه برد.
🔰شهید رضا در سن نوجوانی به علت بیماری دچار #فلج اندامهای حرکتی میشود که مادر شهید با #توسل به حضرت زینب (س) شفای✨ شهید رضا را از حقتعالی میگیرد و ۱۹ سال بعد از این شفا میگذرد که شهید رضا چه خوب این عنایت را با #شهادت در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س) جبران میکند👌
🔰شهید رضا کارگربرزی در ۱۱ مرداد ۱۳۹۲📆 در دفاع از حرم حضرت زینب (س) به #شهادت رسید. از شهید رضا کارگر برزی #دوفرزند به نام های 🔅محمدمهدی و 🔅محمدحسین به یادگار مانده است که در آینده #راه_پدر شهید خود را ادامه میدهند.
#شهید_رضا_کارگر
#سالروز_ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
حاج کاظم فرامرزی:
" بازمانده نسلی هستیم که
نه برای مسئولیت بلکه برای خدمت
نذر میکردیم
که پذیرفته شویم ....
روزی که عضویت رسمی ام اعلام شد
و در پوشیدن لباس رسمی منعی نداشتم
چند ماهی طول کشید تا جسارت پوشیدنش را نشان دهم!
و تا مدت ها لباس ست سبز به تن نکردم.
چرا که بحث لیاقت ها و حرمت ها مطرح بود.
ایکاش لباس های خدمت در همه مشاغل حرمت به تن داشت و حرمت نگه دارها در وادی خدمت باشند...."
#پاسداری
#پاسداران
#پاسدار
@zakhmiyan_eshgh