💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗
قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ،
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ
اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ
اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ،
وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
اللهم عجل الولیک الفرجــ✨
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🌻 زیارت مختصر حضرت رسول (صلّی اللّه علیه و آله) در روز شنبه :
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اللهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ رَبِّکَ وَ عَبَدْتَهُ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ فَجَزَاکَ اللهُ یَا رَسُولَ اللهِ أَفْضَلَ مَا جَزَى نَبِیّا عَنْ أُمَّتِهِ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای محمّد بن عبد اللّه، سلام بر توی ای اختیارشده خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای امین وحی خدا، شهادت می دهم که تو فرستاده خدایی و گواهی می دهم که تو محمّد بن عبد اللّه هستی و گواهی می دهم که تو امّت خویش را خیرخواهانه پند گفتی، و در راه پرودگارت جهاد کردی،و او را تا زمان مرگ پرستیدی، پس خدا پاداشت دهد ای فرستاده خدا، بهترین پاداشی که به پیامبری از سوی امّتش می دهد. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست. برترین درودی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، همانا تو ستوده و بزرگواری
التماس دعا✋🌸
#کانال_زخمیان_عشق
💐 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
💐#شنبه١۶فروردین_ماه_۹٩
💐 #امروز_صفحه۵٩۵
💐 #کانال_زخمیان_عشق
╔═ ⚘════⚘ ═╗
╚═ ⚘════⚘ ═╝
سلام علیکم و رحمه الله
صبح قشنگتون بخیر
تقویم نجومی اسلامی
تقدیم به شما خوبان
✴️ شنبه
👈16 فروردین 1399
👈10 شعبان 1441
👈 4 آوریل 2020
🕌 مناسبت هاے اسلامے و دینی.
☑️صدور توقیع براے ابو جعفر سمری(ره)از جانب امام زمان علیه السلام(329 هجری)
❇️روز خوبے و براے همه امور پسندیده است.
✅نماینده و قاصد فرسادن خاستگار فرسادن.
✅حسابرسی اموال.
✅پیمان نامه و قرارداد نوشتن خوب است.
👶نوزاد امروز صالح پاک دامن و با حیا باشد.ان شاءالله.
🤕بیمار امروز شفا یابد ان شاءالله.
🚖 مسافرت بسیار خوب است..
🔭 🌗احڪام و اختیارات نجومی.
✳️جابجاےی و ورود به خانه نو.
✳️خرےد حیوان.
✳️و خرید خانه و ملک نیک است.
💑 مباشرت و انعقاد نطفه
امشب دلیلے وارد نشده است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمرے خوب و سبب عزت و احترام است.
💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمرے، خوب نیست موجب درد و الم است.
😴😴 تعبیر خواب امشب.
خوابے ڪه شب یڪشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 11 سوره مبارڪه هود علیه السلام.
الا الذین صبروا و عملوا الصالحات...
و از معنے ان چنین استفاده مے شود ڪه ڪارے براے خواب بیننده پیش اید ڪه در نظر مردم مشڪل باشد و چون صبر ڪند موجب نیک نامے و راحتے ایام عمرش گردد . ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر ان قیاس ڪنید .
💅 ناخن گرفتن
شنبه براے #گرفتن_ناخن، روز مناسبے نیست و طبق روایات ممڪن است موجب بیمارے در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه براے بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبے نیست آن لباس تا زمانے ڪه بر تن آن شخص باشد موجب مریضے و بیمارے اوست.
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذڪر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنے ڪه موجب غنے و بے نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اڪرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه ڪنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌹زندگیتون مهدوی🌹
🍁🌱🍁🌱🕊🌱🍁🌱🍁
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
تمام این روزها
با لبخندت آفتابی بود ..
اما ،دلتنگی نبودنت
رهایم نمیکند ..
به راستی
دوست داشتنت بزرگترین آرامش جهان است...
#شهید_کمال_شیرخانی🌷
#سالروز_ولادت
📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی🌺
·نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#بخواب آرام💤
هوا اینجا
پُراز #تشویش و ابهام است
آسمان ابرے☁️ ست
زمین دلگیر💔
و #دریا هـــم پـر از فریاد و طوفان است ...
#بخواب_آرام مادر جان سلام مارا به داداش نصرالله برسان..هنوز مردمان این دیار انتظار شیر مرد جبهه ها هستند. بخواب مادر😭😭😭😭. رحلت مادر عزیز بزرگوار. مادر شهید نصرالله غلامپوررا خدمت خانواده بزرگوار شهید خانواده های محترم شهدا و تمام مردم زیدون تسلیت عرض می کنم. ان شاءالله شفیع. ما باشند قیامت و شرمنده شهدا نباشیم. فرزند کوچک شما. خادم الشهدا رمضانی
کتاب دوست داشتنت را برداشتم
و از میان آن
شعر سپیدی را خواندم
که نوشته بود
همه چیز را
می توان فراموش کرد
جز رنگ
چشمهایی که
به آدم
حس زندگی کردن می دهد ...
#بهروز_وفاپور ✍
#شهید_یوسف_الرزق ❤️
#حزب_الله🌹
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
هر وقت که می خواست برگردد سوریه خیلی خوشحال بود. می رفت برای بچه ها خرید میکرد و تک تکشان را زمان خداحافظی میبوسید😘. معمولا دوستانش میآمدند دم در دنبالش و خودم از زیر قرآن ردش میکردم. او می رفت من هم می رفتم داخل خانه.🏠ولی دفعه آخر مثل همیشه که خداحافظی کرد و رفت من لای در را باز گذاشتم که رفتنش را ببینم، دلم نمی گذاشت بروم داخل، از لای در که یواشکی نگاهش کردم متوجه شدم شهید فدایی هم برگشته از ماشین خانه را نگاه می کند و اشکش را پاک می کند.😢اگر کسی به اعتقادتش توهین می کرد به شدت ناراحت می شد. حتی یکبار در یکی از فیلم هایش دیدم زمانی که سر صبح گاه داشتند درود می فرستادند احساس کرده بود به یکی از بزرگان نه بی احترامی حتی، یکی با لحن بد صحبت کرده. حسین آقا با ناراحتی و برافروختگی میرود سمت آن طرف که متوجه میشود قضیه را اشتباه متوجه شده.🙁بسیار مقید به هدیه خریدن بود. هر وقت از سوریه می خواست برگردد زنگ می زد می پرسید خانم چی می خواهی برایت بخرم؟ اینجا مانتوهای قشنگی داره. روز زن هم امکان نداشت دست خالی بیاید.😌اول محرم با شهید حجت که در یه ماشین بودند مورد اصابت موشک قرار می گیرند. آقای خاوری همانجا شهید میشود و حسین آقا هم زخمی شد💔. من خبر نداشتم اما عمویم زودتر خبر دار شده بود و میسپارد که کسی به زهرا یعنی من خبر ندهد تا نگران نشوم. بعد از عاشورا یک شب زنگ زد گفت: خانم یک خبر خوش برایت دارم. گفتم: چه شده؟ گفت: قراره شما بیایید چند روز اینجا پیش من.
خیلی خوشحال شدم گفتم: یعنی ما واقعا لیاقت زیارت بیبی زینب(س) را داریم؟! دلم شکست و زدم زیر گریه.😭 ایشان هم گفت: وسایلت را آماده کن ایشالا تا ده روز دیگه نهایتا همدیگر را می بینیم. من هم رفتم اجازه بچه ها را از مدرسه گرفتم و وسایلم را جمع کردم. منتظر بودم تا خبر بدهند برویم. بعد هم گفت هر وقت آمدید دمشق زنگ بزنید من از حلب بیایم پیش شما. ازشان پرسیدم چطور شده ما بیاییم سوریه؟! هزینه اش را چکار کنیم؟ آن وقت بود که ماجرای مجروحیتش را به من گفت.😞 و تعریف کرد که: چون مجروح شدم فرمانده لطف کرده تا من خانواده ام را ببینم. این را که گفت نگران شدم و گفتم نکنه خیلی مجروحیتت شدیده و می خواهی ما را سورپرایز کنی؟ گفت: نه می بینی که راحت دارم باهات حرف می زنم. گفتم: به زبان نیست که شاید دست و پات قطع شده. خندید گفت: به همین بیبی زینب(س) قسم حالم خوب است.☺️همیشه بهش می گفتم سالم می ری سالم بر میگردی. من نمی توانم از مجروح نگهداری کنم. می خندید می گفت: خانم جان بادمجان بم آفت ندارد من هیچ طوریم نمیشه. وقتی دیدم سرحاله باور شد و پیگیر نشدم. همچنان منتظر بودم که خبر بدهند برویم اما خبری نمی شد.بچه ها هم بی تابی می کردند که پس کی می رویم پیش بابا؟😢 هر وقت هم پدرشان تماس می گرفت دائم می پرسیدن بابا پس چرا نمیاییم؟ او هم می گفت: صبر کنید.
تا اینکه یک روز از طرف دوستانش تماس گرفتند گفتند خانم فدایی با بچه هایتان آماده باشید فردا شب پرواز میکنید. آماده شدیم که باز خبر دادند هوا خوب نیست و نمی شود رفت. یک نوبت دیگر هم گفتند هواپیمایی را زدند فعلا امکان پرواز نیست، بعد گفتند انشاء الله بعد از ماه صفر. خیلی ناراحت و عصبانی شدم. حسین آقا که زنگ زد با ناراحتی گفتم مسخره بازی نکنید دیگه، به فرمانده تون بگید اگر نمیشه درست حرفشان را بزنند بچه ها از انتظار آب شدند😞. گفت باشه من صحبت می کنم خبر می دهم.☝️
راوی:همسرشهیدمدافعحرم
#حسین_فدایی (ذوالفقار)🌹
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
درست در روز ۲۰ فروردین بود که خبری شنیدیم که نه تنها یک شخص و یک خانواده بلکه یک شهر را عزادار کرد😔خبری که باعث شد خون تمام همرزمانتان به جوش آید. خبری که باعث افتخار خانواده تان شد.
بله، خبر شهادت شما خون کنگاور و کنگاوریان را به جوش آورد.❗️
خوب به یاد دارم روز ۲۰ فروردین خبر شهادت شما در فضای مجازی پیچید. اما گفته بودند که شما ۱۶فروردین به شهادت رسیدید❗️
نمیدانم چه سری در این بندگی بود که حتی بعد از سه سال هنوز پیکرتان در جوار عمه سادات مانده💔.نمیدانم چه سری در راز و نیاز هایتان بود که هنوز هیچ سنگ مزاری ندارید.نمیدانم....
اما یک چیز را خوب میدانم این که مگر میشود کسی چون شما که از تمام دلبستگی های دنیایی بریدید تا به دفاع از حرم آل الله برسید،شهید نشود....🕊
✏️بستگان شهید
مادر شهید: تنها خواسته ام از مسولین این است تا پیکر فرزند شهیدم را به زادگاهش باز گردانند تا تسلی بر دل داغدارمان باشد😔
مدافع حرم زینبی یار دیرین حاج قاسم
سردار شهید حاج مراد عباسی فر
#سالروزشهادت🌹
🌿شادی روح شهید صلوات🌿
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#یا_علـــــی_اکبـــر
امشب شب
میلاد علے ابن حسینہ
امشب دل ما زائر بین الحرمینہ🌸🍃
بہ همہ اهل ولا
سیـد و سـرور اومـده
یاحسین (ع)
چشم تو روشن #علےاکبر اومده
🍃🌸میلاد
سرو قامت آل یاسین مبارک🍃🌸
مَــــرد
خوب است ڪہ با سنِّ ڪــَم
آقــــــــا باشد🍃
#حضرت_علی_اکبر
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#حدیث_عاشقی💚🌸🍃
آنچنان فاصله ها بسته راه نفسم
تو بیا زود بیا ثانیه ی هم دیر است
شاعر
#یاس خادم الشهدا رمضانی
#رمان
#عقیق
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
آنچنان فاصله ها بسته راه نفسم تو بیا زود بیا ثانیه ی هم دیر است شاعر #یاس خادم الشهدا رمضانی #رمان
💠بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ💠
💟 #عقیق_89
آیه محکم خودش را بغل کرده بود و خیره به چراغانی شهر بود.
- خیلی وقت بود نیومده بودیم اینجاها
ابوذر او را در آغوش گرفت تا بیشتر از این نلرزد: بزرگ شدیم آخه آبجی بزرگه وقت همو نداریم...
_راستی راستی فردا میخوای دختر مردمو بد بخت کنی؟
شانه های ابوذر از خنده لرزید و آیه گفت: خیلی دوست دارم داداشی میدونستی؟
ابوذر نفسی کشید و گفت: آیه هیچ وقت هیچ کدوممون... من، کمیل حتی اون جقله حس نکردیم. مامان تو رو به دنیا نیاورده و تو دختر مادرمون نیستی... یه تشکر بهت بدهکارم بابت تمام خواهریهایی که در حقمون کردی.
_شعر نگو مومن
بعد برگشت سمت ابوذر و خیره به چشمهایش گفت: زهرا خیلی ظریفه ،خیلی حساسه... مثل
همیشه مرد باش داداشی. خیلی دوستت داره نمیدونم شاید بیشتر از من ولی عشق تو چشماش غوغا میکنه! من از فردا قراره خواهر شوهر بشم... با خنده افزود: قراره آتیش بسوزونم! تو ولی یه شوهر نمونه باش واسه زن ناز نازیت
_چقدر این ننه بازی بهت میاد
آیه تنها میخندد... می اندیشد با تمام خستگی هایش چقدر نشاط دارد. چه چیزهای جدید میخواهد شروع شود. چه رنگ قشنگی میخواهد به زندگی اش پاشیده شود! شاید هیچ کس نمیدانست ولی خدا خوب میدانست آیه بعضی شبها دو رکعت نماز حاجت میخواند برای این حاجت که مردم دور برش را دوست داشته باشد. که خوب باشد.که آیه باشد!
نگاهی به دستان لرزان زهرا می اندازم و میگویم: کشتی خودتو از استرس عروس خانم!
لبخند مضطربی میزند و میگوید: تو که جای من نیستی آیه ...
ترانه گوشه لباسش را مرتب میکند و میگوید: از صبح تاحالا کم کم دو کیلو را لاغر کرده! میخندم و پرتقال پوست کنده را پر پر میکنم و تعارفش میکنم... با اکراه یک پر بر میدارد و بی اشتها آن را میخورد میپرسم: راستی حاج صادقو برای مراسم ازدواج راضی کردید؟
پرتقال را قورت میدهد و میگوید: نه راستش... فعلا که یک سال عقدیم کو حالا تا اون موقع...
سامیه کنجکاو میپرسد: قضیه چیه؟
میگویم: هیچی گویا دوتا کفتر عاشق توافق کردن عروسی نگیرن به جاش برن یه سفر زیارتی سیاحتی!
ترانه با بهت میگوید: نـــــــه...راست میگه زهرا؟
زهرا لبخندی میزند و میگوید: اوهوم... آخ اگه بشه چی میشه!
با صدای بلندی میخندم و در دل دعا میکنم که بشود!
مامان عمه در اتاق را باز میکند و میگوید: پاشید عروسو بیارید اتاق عقد. زهرا مضطرب تر از قبل به من نگاه میکند و من با آرامش چشم روی هم میگذارم و سعی میکنم آرامش کنم. هیجان انگیز است و زیبا...
مراسم عقد در خانه خود حاج صادق برگزار میشود و میزبان خود اوست. تقریبا همه میهمانها آمده اند. چادر مجلسی صورتی رنگم را سرم میکنم و چون احتمال میدهم نامحرمی در جمع باشد حدالامکان کیپش میکنم. به خواست هر دو مراسم مولودی خوانی است. ما که مشکلی نداشتیم اما نارضایتی در چهره نورا دیده میشد که خب خیلی هم مهم نبود!
عاقد پیر دوست داشتنی مان حاج رضاعلی است و چه نفس حقی دارد این مرد.
نورا قند میسابید و مامان عمه و مرضیه خانم تور را بالای سرشان گرفته بودند!
گوشه ای ایستاده بودم و زیر لب دعا میکردم برای خوشبختیشان. خوشی و لذت بردن از زندگی خیلی هم دور و دست نیافتنی نیست. همین بله دادن زهرا بعد از سه بار گل چیدن. همین پاک کردن عرق روی پیشانی ابوذر. همین کل کشیدن های از روی شادی. همین لبخند پدرانه بابا محمد. همین اشک شوق پریناز. همین محکم دست زدنهای کمیل و بالا و پایین پریدنهای سامره! زندگی و لذتهایش همینهاست دیگر...مگر نه؟
#نویسنده_نیل2(کوثر_امیدی)
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
💠بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ💠 💟 #عقیق_89 آیه محکم خودش را بغل کرده بود و خیره به چراغانی شهر
💠بِسمـِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ💠
💟 #عقیق_90
چند تاری از موهایم را که از مقنعه بیرون آمده را به داخل هدایت میکنم و پنهانی خمیازه ای میکشم. این دو روز و مراسم عقد ابوذر واقعا خسته ام کرده بودند. با یادآوری دو شب پیش لبخندی به لبم می آید.چه خوش گذشت. چقدر متلک بارمان کردند که مراسم نه رقص دارد نه
پای کوبی...چقدر با سامیه و ترانه خندیدیم که مدام دم گوشم وز وز میکردند:(میدونو خلوت کنید
بریم وسط سینه زنی!)
حرف مردم که همیشه بود.مهم دل خوش ابوذر و زهرا بود.ما بقی میگذشتند.
صدای زنگ موبایلم مرا از فکر بیرون میکشد. شهرزاد است که اول صبحی زنگ میزند. لبخندم را
در می آورد اینکارهایش. پاسخش را میدهم:سلام شهرزاد خانم...دختر تو خواب نداری؟
صدای خنده های شیرینش در گوشم میپیچد و بعد میگوید: سلام نچ ندارم...
از لحن تخسش خنده ام میگیرد و میگویم: حالا کاری داشتی؟
_اوهوم... آیه مامانم امروز داره میاد...میای بریم فرودگاه استقبالش؟
نگاهی به ساعت دیواری روبه رویم می اندازم و میگویم: دختر من سر کارم.
_خب مامان ساعت 1 شب میاد تا اون موقع کارات هم تموم شده!
دستی به پیشانی ام میکشم: آخه...
_آخه نداره بیا دیگه...خواهش خواهش خواهش
به این فکر میکنم که امشب همه مان خانه آقای صادقی دعوتیم و شهرزاد اینچنین خواهش میکند.
کمی دیر تر رفتن به آنجا اشکال دارد؟ دل را به دریا میزنم:باشه....
جیغی میکشد و من را مجبور میکند تا گوشی را از گوشم دور کند:مرسی آیه مرسی مرسی مرسی...
از ذوقش خنده ام میگیرد: قابلی نداشت خانم خانما!
گوشی را قطع میکنم و به سر کارم میروم....مریم شیفت شب است و کمی در اتاق مخصوص پرستاران دراز کشیده ... خیره به لباس عوض
کردنم میگوید: چه خبرا خانم خواهر شوهردر کمد را میبندم و میگویم: سلامتی...
_خوش گذشت؟
_جات خالی حیف شد نیومدی...
_منم گرفتار قوم الظالمین بودم دیگه
میخندم و کیفم را بر میدارم: کم غیبت کن.
خدا حافظی کوتاهی میکنم . هوا دیگر به سردی میرود و این سردی عملا حس میشود...
میخواهم شماره شهرزاد را بگیرم که صدای دکتر آیین را میشنوم: گویا قراره با من بیاید.
بر میگردم و میبینم که با دستان فرو رفته در جیبهایش نزدیکم میشود.
_سلام دکتر.
_سلام
اشاره میکند سمت ماشینش و میگوید: بفرمایید سوار شید. شهرزاد با بابا میره و با خنده اضافه میکند: من مامورم که شما رو برسونم.
با تردید به ماشین مشکی رنگی که نمیدانم نامش چیست و فقط میدانم مدلش بالا است نگاه میکنم!
می اندیشم:کمی یک جوری نیست؟
بی توجه به من سوار ماشین شد . وقتی دید هنوز همانجا ایستادم چراغ ها را خاموش روشن کرد
و با سر اشاره کرد که چرا سوار نمیشوم؟ دو دوتا چهارتا میکنم. واقعا یک جوری است!
میهمانی امشب مهم تر بود یا دل شهرزاد؟
خب راستش اعتراف میکنم دل شهرزاد آنقدرا دخیل نبود.بیشتر همان پچ پچ های مرضیه خانم دم گوشه پریناز بود که مصمم کرد برای نرفتن به
میهمانی.خواهرش همان شب هم یک جوری نگاهم میکرد!
از نگاهایی که تا یک مدت پریناز را به جانم می انداخت و شوهر شوهر از زبانش نمی افتاد!
#نویسنده_نیل2(کوثر_امیدی)
#لطفا_کانال_را_به_دوستان_خود_معرفی_کنید.
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌻روز یکشنبه روز زیارتی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
زیارت امیرالمومنین علیه السلام در روز یکشنبه:
السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ [الْمُونِعَةِ] بِالْإِمَامَةِ وَ عَلَى ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَ نُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَ الْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ يَا مَوْلايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَذَا يَوْمُ الْأَحَدِ وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ بِاسْمِكَ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ جَارُكَ فَأَضِفْنِي يَا مَوْلايَ وَ أَجِرْنِي فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْكَ بِمَنْزِلَتِكَ وَ آلِ بَيْتِكَ عِنْدَ اللَّهِ وَ مَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَيْهِمْ [عَلَيْكُمْ] أَجْمَعِينَ.
سلام بر شجره نبوت، و درخت تنومند هاشمى، درخت تابان و بارور به بركت نبوّت و خرّم و سرسبز به حرمت امامت، و بر دو آرميده در كنارت آدم و نوح(درود بر آنها باد).
سلام بر تو و بر اهل بيت پاك و پاكيزه ات،
سلام بر تو و بر فرشتگان حلقه زننده بر دورت و گرد آمده بر قبرت، اى مولاى من اى امير مؤمنان، امروز روز يكشنبه و روز تو و به نام توست و من در اين روز ميهمان و پناهنده به توام، اى مولاى من از من پذيرايى كن و مرا پناه ده، چه همانا تو كريمى و مهمان نوازى را دوست مى دارى و از سوى خدا مأمور به پناه دادنى، پس برآور خواهشى را كه براى آن در اين روز بسوى تو ميل نمودم و آن را از تو اميد دارم، به حق مقام والاى خود و جايگاه بلند اهل بيتت نزد خدا و مقام خدا نزد شما، و بحق پسر عمويت رسول خدا كه خدا بر او و خاندانش همه و همه درود و سلام فرستد.
✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨
زیارت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در روز یکشنبه:
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذِي خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَى مَا أَتَى بِهِ أَبُوكِ وَ وَصِيُّهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا وَ أَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنِي بِتَصْدِيقِي لَهُمَا لِتُسَرَّ نَفْسِي فَاشْهَدِي أَنِّي ظَاهِرٌ(طَاهِرٌ) بِوِلاَيَتِكِ وَ وِلاَيَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ.
سلام بر تو اى آزموده شده، آن كه تو را آفريد آزمودت، پس تو را به آنچه آزمود شكيبا يافت، من از صميم قلب به تو ايمان دارم و بر آنچه پدر بزرگوارت و جانشينش (درود خدا بر آن دو باد)آوردند بردبارم و از تو مى خواهم از آنجا كه مومن به تو هستم مرا به گروندگان آن دو ملحق سازى تا دلشاد گردم، پس گواه باش كه همانا من تنها به ولايت تو و ولايت اهل بيتت (كه درود خدا بر همه آنان باد) پاك گشته و دلگرمم
#کانال_زخمیان_عشق
💐 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
💐#یکشنبه١٧فروردین_ماه_۹٩
💐 #امروز_صفحه۵٩۶
💐 #کانال_زخمیان_عشق
╔═ ⚘════⚘ ═╗
╚═ ⚘════⚘ ═╝