eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
356 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه گفته‌اند نیایش درحق دیگری زودتر مستجاب میشود خدا هم این همدلی را دوست دارد گاهی بی‌هیچ دلیلی خوشحال هستید و حال خوبی دارید یقین بدانید که کسی برایتان دعا کرده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷زندگی شهدا🌷 همراه ابراهیم راه می رفتیم.... رسیدیم جلوی یک کوچه، بچه ها مشغول فوتبال بودند. به محض عبور ما، پسر بچه ای محکم توپ را شوت کرد. توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد. به طوری که ابراهیم یک لحظه روی زمین نشست. صورتش سرخ سرخ شده بود.  خیلی عصبانی شده بودم. به سمت بچه ها نگاه کردم. همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند. ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش.  پلاستیک گردو را برداشت. داد زد: بچه ها کجا رفتید... بیایید گردوها رو بردارید بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم. توی راه با تعجب گفتم:داش ابرام این چه کاری بود!؟  گفت: بنده های خدا ترسیده بودند،از قصد که نزدند.️ بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع را عوض کرد. اما من می دانستم انسانهای بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل می کنند.... نثار ارواح مطهر شهدا نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
یَا مَنْ لا یَخْفَى ؛ عَلَیْهِ ذَرَّةٌ فِی الْعَالَمِینَ ... در با درون کن ؛ یَا بَاذِخُ ؛ و‌ ...
قالَ رسُولُ اللّه ِ لَیسَ مِن عَبدٍ ظنَّ ؛ بِهِ خَیراً الا کان عندَ ظَنِّه ... هیچ مؤمنی به ؛ خداوند گمان ؛ نمی برد مگر آنکه ؛ طبق همان با وی رفتار می کند ...
از دونستن و نگفتن ... از تونستن و صبوری ...
که می‌بینه ... که هست ... که می‌فهمه ...
دیگه نمی‌شه گفت ... فقط ؛ الهی ؛ آخدا ...
اَیْنَ فَرَجُکَ الْقَریبُ ... اَیْنَ غِیاثُکَ السَّریعُ ... اَیْنَ رَحْمَتُکَ الْواسِعَهُ ...
وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى ؛ آخرت نيكوتر و پايدار است ؛ دستت را روی و بگذار ؛ و در و ها‌ ، زمزمه اش کن ...
خداوند لب هایت ؛ را آفرید ؛ تا به باز شوند ..
اَنْتَ کَهْفى حینَ ؛ تُعْیینِى الْمَذاهِبُ ؛ فى سَعَتِها وَتَضیقُ ؛ بِىَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها ... تو منى ؛ زمانى كه ؛ با همه‌ی وسعت‌شان ؛ درمانده‌ام كنند و زمين ؛ با همه پهناوری‌اش ؛ بر من شود ...