🍁زخمیان عشق🍁
رفت تا دامنـش از گردِ زمین پـاڪ بمانـد آسمانـے تر از آن بود ڪہ در خــاڪ بمانــد ... #شهید_محمدسعی
#خاطرات_شـهدا
💠در باغ شهادت را نبستند
🔰به حال #شهیدان غرطه میخورد 😢و همیشه میگفت: خوشا به حال شهدا! از اینکه نتوانسته با #کاروان شهیدان همراه باشد سخت ناراحت است.😔 خواهرش میگوید:«یک #شب که برنامۀ شبهای رمضان پخش🎥 میشد
🔰و در آن برنامه با آقای #آهنگران مصاحبه میکردند🎙، من و برادرم، محمد سعید پای #تلویزیون بودیم. گزارشگر به آقای آهنگران گفت:❗️شعر «شهادت» که در اول برنامۀ روایت فتح میخوانید آتش 💥به جان #بسیجیان زده است، مخصوصا در آن بیت که میگویید: در باغ شهادت را بستند …😭
🔰آقای آهنگران گفت: این شعر ادامه دارد و #نوید میدهد که در شهادت برای آنهایی که لیاقتش را دارند 💯میتواند باز باشد.من به محمد سعید گفتم: دیدی #دنبالۀ شعر امیدوارکننده است😍! او گفت: نه، همان یک بیت است. بدا به حال ما که #ماندیم و موز و شکلات و … نصیبمان شد و خوش به حال شهدا❣ که پیش خدا رفتند.»
#شهید_محمدسعید_یزدانپرست🌷
📎سالروز ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
قولی که این شیرزن به همسر شهیدش داد🌷👌 شهید مرتضی حسین پور 🍃 🎦 #ببینید #پیشنهاد_ویژه_دانلود😔 نشر
#عاشقانه_شهدا
اوایل #ازدواجمان
برای شهادتش دعا میکرد ،
می دیدم که بعد از نمـاز
از خدا #طلب شهادت میکند...
نمازهایش را
همیشه #اول وقت میخواند،
نماز شبش ترک نمیشد،
دیگر تحمل نکردم ،
یک #شب آمدم و جانمازش را جمع کردم،
به او گفتم: تو این #خونه حق نداری
نماز شب بخونی، شهیــد می شی!
حتی جلوی #نماز اولوقت او را میگرفتم!
اما چیزی نمیگفت ....
دیگر هم #نماز شب نخواند !
پرسیدم :
چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟
خندیــد و گفت:
کاریو که #باعث ناراحتی تو بشه
تو این خونه انجام نمیدم،
رضایت تو #برام از عمل مستحبی مهمتره،
اینجوری #امام زمان هم راضی تره ...
بعداز مدتی برای #شهادت هم دعا نمیکرد،
پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟
گفت: چرا ، ولی براش دعا نمیکنم!
چون خودِ خدا باید #عاشقم بشه
تا به شهـــــــادت برسم ...
گفتم : حالا اگه تو جوونی
#عاشقــت بشه چیکار کنیم؟؟
لبخندی زد و گفت:
مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟!
✍ به روایت همسر شهید
🕊 #شهید_مرتضی_حسینپور
🕊دومین سالروز شهادت
🌷یادش با ذکر #صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💢حکیم حضرت آیت الله جوادی آملی
👈چله ی #ذی_القعده بهار سالکان
از اول #ذیقعده تا دهم #ذی_حجه که اربعین موسای کلیم است ، این یک فصل مناسبی است؛ بهار مراقبه و چله نشینی است.
وجود مبارک موسای کلیم #چهل شبانه روز مهمان خدا بود.
فرمود : و واعدنا موسی ثلاثین لیلهً فاتممناها بعشر فتمّ میقات ربّه أربعین لیله.
به او وعده دیدار و ملاقات خصوصی دادیم؛ آمد به دیدار ما.
اوّل سی شب بود؛ بعد ده شب اضافه کردیم، راهش باز بود؛ جمعاً شد چهل شب.
🔴فرمود : او 40 شب مهمان ما بود.
چون برکاتی که در #شب نصیب انسان می شود، در روز نمی شود. روز مشغول کار و گفتن و خریدن و فروختن است؛
در قرآن کریم فرمود : شب را در یابید.
انّ لک فی النّهار سبحاً طویلاً
در روز درس است، بحث است، گفتن است، شنیدن است، دیدار است، مصاحبه است، مناظره است؛ با یک کثرت همراهید.
«امّا انّ ناشئه اللّیل هی اشدّ وطئاً و اقوم قیلا»
شب یک نشئه ای دارد، شب یک حسابی دارد، یک کتابی دارد ؛ شب کجا، روز کجا !
فرمود : روز، کار فراوانی دارید؛ می گوئید، می شنوید، می خوانید، می خورید؛ این کارهای روزتان است.
به وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: روز، کارهای فراوانی داری، شب را دریاب ! هر کس به جائی رسید، از شب زنده داری به جائی رسید.
به وجود مبارک موسای کلیم فرمود :
تو سی شب مهمان مائی، ده شب هم اضافه می کنیم. «و واعدنا موسی ثلاثین لیلهً» با اینکه شب و روز بود.
👈نفرمود : یوماً، نفرمود : "لیلاً و یوماً !" فرمود : سی شب؛ آن روزش هم شب بود، شبش هم شب بود.
برای اینکه بیگانه راه نداشت !
«فاتممناها بعشر فتمّ میقات ربّه أربعین لیله» باز چهل شب شد؛ نه چهل روز، نه چهل شب و روز ! شب را گفت در یابید. این اربعین است ! .
معنای #اربعین هم این نیست که آدم از جامعه جدا شود؛ باید در متن جامعه و زندگی باشد، در متن خدمتگزاری به مردم باشد؛ امّا کاسب نباشد، بیگانه ای در راهش نباشد، جز رضای حق چیزی را نداشته باشد؛ این اربعین گیری است.
از اوّل ذیقعده تا دهم ذیحجّه، این دوره چهل شبانه روزی می شود أربعین!
در طول سال آدم می تواند چله بگیرد، ولی بهارش این چهل شب است؛ یعنی از اوّل ذی القعده تا دهم ذیحجّه،آدم مواظب دهانش باشد که غذای بد وارد نشود؛ مواظب زبانش باشد که حرف بد نزند؛ مواظب گوشش باشد که حرف بد نشنود؛ مواظب چشمش باشد که نگاه بد نکند؛ آنوقت سائر کارها خوب است. اینقدر کارهای حلال هست که آدم فرصت نمی کند به سراغ کار حرام برود !
فرمود : لزومی ندارد که آدم کار خلافی رامرتکب شود، مثل اینکه اینقدر غذای حلال هست که دیگر آدم فرصت نمی کند به سراغ غذای حرام برود !