eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
355 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🍃🌼 📚 🌼🍃 🌼 📝 نویسنده: 🔻 سری تکون دادم وبه سمت اتاق مهتاب رفتم. تقه ای به درزدم که جوابی نشنیدم،دوباره ضربه ای به درزدم که باصدای بلندی گفت: مهتاب:بروامیر،حوصله نصیحتات وندارم. خندم گرفت،معلوم نیست این امیرعلی چقدراین بدبخت ونصیحت کرده که الان مهتاب اینجوری میگه. دوباره ضربه ای به درزدم وقبل ازاینکه چیزی بگه،گفتم: +منم مهتاب،میشه بیام تو؟ چندثانیه سکوت کردوبعدگفت: مهتاب:بیاتو. دروبازکردم وسرکی تواتاقش کشیدم،روزانوش خم شده بودوسرش وگرفته بودتودستش. وارداتاقش شدم ودروبستم.آروم آروم به سمتش رفتم. +مهتاب جونم سری به نشونه ی بله؟تکون داد. کنارش نشستم وگفتم: +بخاطراینکه پسرخالت ودوست داری الان انقدر قاطی کردی؟ سرش وآوردبالاوباکلافگی دستش وروی صورتش کشیدوباناراحتی گفت: مهتاب:آره،هالین دارم دیوونه میشم،حتی فکر اینکه باکسی غیرازحسین ازدواج کنم دیوونم میکنه. کمی فکرکردم وجمله بندیمو درست کردم وگفتم: +ببین مهتاب من نه قصدنصیحت دارم نه ترحم، ناراحت نشیاولی... نمیدونستم بگم یانه؟می ترسیدم ناراحت بشه. مهتاب سرش وخم کردوزل زدبهم وگفت: مهتاب:ولی چی؟ لبم وباززبونم ترکردم وگفتم: +ولی توبایدمطمئن بشی که اونم دوستت داره،ببین مهتاب شایداون اصلادوستت نداشته باشه،توکه نبایدبه بختت پشت پابزنی. اشکش روگونش چکید،بلندشروع کردبه هق هق کردن،سریع دستش وجلوی دهنش گذاشت که صداش بیرون نره. خاک برسرم گندزدم،خیر سرم می خواستم طوری بگم که ناراحت نشه بعد گریش ودرآوردم. چسبیدم بهش ومحکم بغلش کردم وگفتم: +مهتاب جونم،چرااینجوری میکنی؟بابامن که نگفتم حتمادوستت نداره ولی چه بخوای چه نخوای بایدفرضیات ودرنظربگیریم تواول باید مطمئن می شدی دوستت داره بعدانقدرعلاقت وبیشترمی کردی. مهتاب من وازخودش جدا کردوگفت: مهتاب:بروبیرون. باتعجب نگاهش کردم وگفتم: +هوم؟ باحرص ازجاش بلندشدو گفت: مهتاب:پاشوبروبیرون،مثلا اومدی حالم وخوب کنی بیشتربهم ریختی روانمو ،پاشوبرومن نیازی به دلداری توندارم. هنگ کردم،این چرابامن اینجوری حرف می زنه؟ یهوحرف مهین خانم یادم اومدکه گفت: مهین:اگه مهتاب چیزی بهت گفت ناراحت نشوکلامدلشه توعصبانیت نمی فهمه چی میگه.ناخودآگاه خندم گرفت،نیشم بازشد. باجیغ مهتاب نیشم به طورکل بسته شد. مهتاب:به من میخندی؟من به تومیگم بروبیرون نیشت وبازمی کنی ودندونات و بیرون میریزی برای من؟ ازجام بلندشدم،خواستم چیزی بگم که ازدلش در بیارم ولی بلندترازقبل جیغ کشید: مهتاب:بیررروووون! دستام وبه نشونه ی تسلیم بالاآوردم وگفتم: +باشه باشه آروم باش. پوف کلافه ای کشید،دوباره خواست جیغ بکشه که سریع گفتم: +باشه باشه الان میرم. ازاتاق بیرون رفتم و دروبستم. همچنان که سرم پایین بودداشتم به مهتاب فکر می کردم،واقعاعشق باآدم چیکاراکه نمی کنه.. &ادامه دارد.... 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
اَلنَّفْسْ: 🌼🍃🌼 📚 🌼🍃 🌼 📝 نویسنده: 🔻 +آخ وای خدایااین چی بودکه من باصورت رفتم توش؟ وای مامان دماغم،چشمامو بستم .دستم وگذاشتم روی بینیم وگفتم: +آخ دماغ نازنیم،چی بود؟آخ دستم وگذاشتم رواون چیزی که بهش خوردم،این چیه؟چرا پارچه ست؟بسم الله! یهواون چیزی که خوردم بهش عقب کشیدم،بادرد سرم وآوردم بالاکه دیدم امیرعلیه،بیشترحرصم گرفت،نفهمیدم چی شد که یهواون دوتاسیم سگ اخلاقیم فعال شد،باصدای بلندوعصبانیت گفتم: +نکبت بی شعور،دماغم داغون شد،کوری؟می میری چشمات وبازکنی؟ من سرم پایین بود،تو چرانگاه نمی کنی؟ نترس بایه نگاه آدم به حرام نمیوفته،نکنه می ترسی بخورمت؟پسر ازتو جذاب ترزیادریخته برای‌من؛فکرکردی کی هستی؟هان؟ چشمام وبسته بودم و دهنم وبازکرده بودم و هرچی که نبایدمی گفتم وگفتم: +جواب بده دیگه؟الان کی پاسخگو؟دماغم و نابودکردی حالادهنت و بستی وهیچی نمیگی. این چراهیچی نمیگه؟باحرص وترس وکنجکاوی یک چشمم وبازکردم که دیدم بااخم وحشتناکی نگاهم می کنه،اون یکی چشمم وهم بازکردم و طلبکارانه گفتم: +چیه؟جای ببخشیدته؟نه به وقتایی که باید سرت وبگیری بالاونگاهم کنی تااین اتفاق نیوفته نه به الان که داری من ومی خوری. اخمش هرلحظه بیشترمی شد،به دستای مشت شدش نگاه کردم،کم کم داشتم می ترسیدم،الانه که بزنه دک وپزم وبیاره پایین. برعکس تصوراتم باصدای آرومی گفت: امیر:ببخشید. ورفت! همین؟ببخشید؟وای خدایا این چرااینجوریه؟چرا نزدتودهنم؟چرادندونام و خردنکردتوحلقم؟من اگه‌جای این بودم وبخاطر یک اشتباه ناخواسته انقدر حرف می خوردم،پدرجدِ طرف ومیاوردم جلوچشمش، ولی این؟عجب موجودعجیبیه؟ واقعاچجوری تونست دربرابرحرفایی که بهش زدم سکوت کنه وچیزی نگه؟عجب!باذهنی مشغول ازپله هاپایین رفتم،وای خدایا امیدوارم الان مهین جون نیادبیست سوالی راه نندازه که صدای چی بود؟کی جیغ می کشیدو این حرفا. پوف کلافه ای کشیدم وبه سالن نگاه کردم، مهین جون نبود.دراتاقش بازشد،به سمت اتاقش برگشتم،بادیدنم ویلچرش وبه سمتم آورد وبانگرانی گفت: مهین:چی شد؟ نمیدونستم چیومیگه، مهتاب ومیگه یاامیرعلیو؟ وای خدایااگه امیرعلی رو بگه من چی جوابش وبدم؟ بگم هیچی کلی لیچاربار پسرت کردم؟ مهین جون وقتی دیدسکوت کردم وعین اوسکلا نگاهش می کنم،بانگرانی گفت: مهین:چی شدهالین؟ آب دهانم وقورت دادم وگفتم: +چی چی شد؟ باحالت گیجی نگاهم کردوگفت: مهین:مهتاب دیگه. وای خیالم راحت شد،نفس آسوده ای کشیدم وشونه ای بالاانداختم وگفتم: +بیرونم کرد. ضربه ای به گونش زدوگفت: مهین:اِواخاک برسرم،ببخشیدتوروخدانمیدونم چراچندوقته اینجوری شده.زود از کوره درمیره زودگریه ش میگیره.زودمیره توی خودش..این طرزصحبتش من ویادخانم جون انداخت، ناخودآگاه به سمتش رفتم‌وگونش ومحکم بوسیدم. اولش باتعجب نگاهم کرد ولی بعد بامحبت گفت: مهین:عزیزم! بغض بدی گلوم وگرفته بود،اگه یکم دیگه پیش مهین جون می موندم اشکم درمیومد. باصدای آرومی گفتم: +بااجازه. سری تکون دادولبخندی زد،سریع به سمت آشپزخونه رفتم تامیزوجمع کنم، صدای مهین جون وشنیدم که گفت: مهین:هالین جان امیرعلی یکم میزوتمیزکرده. شونه ای بالاانداختم و زیرلب گفتم: +به کِتفَم!چیکارکنم؟ به سمت میزرفتم ومشغول تمیزکردنش شدم. &ادامه دارد.... نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
{بسم الله الرحمن الرحیم...
{صَبَاحَاً أتَنَفَّسُ بِحُبِّ الحُسَین...
سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور
لٰا عِشٖقٌٖ اِلاّ حُسِیْݩ لٰا وَطَݩ اِلّٰا ڪَرْٖبَلاٰ باتربت‌تو کام‌دلم‌را‌گشوده‌اند . . آقاارادتم‌به‌شماارث‌مادریست... نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗 قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ اللهم عجل الولیک الفرجــ✨ @zakhmiyan_eshgh
و خدا در هر عصری یارانی دارد که در اوج تردید ها مصداق حق و باطل میشوند و تو ، انسان های عصر خود را از میزان عشق و علاقه ی شان به او خواهی شناخت. او به دست پست ترین انسان های عصر حاضر شهید و مصداق شناخت حامیان جبهه حق و باطل در عصر حاضر شد. هنوز خون او حریف می طلبد. شک دارید ؟ به حال آمریکایی ها در خاورمیانه نگاه کنید . ای انتقام گیرنده ی نهایی ! تو شاهد باش که ما از خون برادرمان کوتاه نیامده ایم ... ای انتقام گیرنده ی نهایی ! تو به سر پنجه ی منتقمین قوت بده ... ای انتقام گیرنده نهایی ! یاورمان باش تا آخرین ضربه را به کاری ترین شکل ممکن بزنیم ... ما همه قاسم سلیمانی هستیم نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
🌹 پوستر زیبای لبنانی‌ها درخصوص شهید ‎محسن فخری زاده 🚀آثار او زلزله ای ویرانگر [برای صهیونیست‌ها] خواهد بود. نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
‏خبری که در لابلای اغتشاش ۵آذر اصفهان گم شد و میتواند برگ برنده ایران در مذاکرات باشد. دولت رئیسی برای اولین‌بار پس از ۱۰سال استارت شورای عالی فضایی ایران را زد و در این جلسه از رسیدن به مدار «ژئو» صحبت شد. پس از یک دهه وقفه و عقب‌ماندگی در فضایی این بهترین خبری بود که شنیدم. ‏ایران تابحال نتوانسته به مدار لئو برسد ولی با تاکیدات رهبرانقلاب برای دستیابی به این مدار مهم، تصمیم جدی دولت رئیسی شده است. در اهمیت مدار ژئو همین بس که سرعت چرخش ماهواره در مدار برابر باسرعت زمین است و بهترین فرکانس به شمار می‌رود. ‏تا الان روسیه، آمریکا، اروپا، چین، ژاپن و هند قادر به پرتاب ماهواره به مدارهای مئو و ژئو هستند و به امید خدا آینده برای ایرانیان است. نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
مادر شهید ذوالفقاری علمای نجف در مراسم چهلم او می‌گفتند: شهیدذوالفقاری شجاعت زیادی داشت و بعد از اذان صبح وقتی نمازش را می‌خواند به وادی السلام رفته و سر قبری که برای خودش آن را خریده بود، قرآن و زیارت عاشورا می‌خواند تا آن را برای آخرتش ذخیره کند. مزارش روبروی مزار سید علی قاضی است. هادی یک کتاب معراج السعاده خریده بود و در نجف می‌گفت هر شبی یک صفحه از آن را می‌خوانم و به آن عمل می‌کنم و شب بعد سراغ صفحه بعد می‌روم. وقتی به تهران آمد این کتاب را برای خواهرانش خرید و همین توصیه را به آن‌ها کرد و گفت اگر به آن عمل کنید تأثیر بسیاری روی اعمال و کردارتان خواهد داشت و هم اکنون خواهرانش این یادگار را از برادر خود نگاه داشته و آن را می‌خوانند شهید محمدهادی ذوالفقاری نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh