eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
344 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
10.7هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🍃🌼 📚 🌼🍃 🌼 📝 نویسنده: 🔻 صدای تق تق اومد، مامان فاطمه زهرا درحالی که داشت به شیشه ماشین می زدگفت: هالین خانم،پیاده نمیشین؟ به خودم اومدم وصورتم و با دستام پاک کردم. کوله م و برداشتم و بعد از مرتب کردن چادرم پیاده شدم. روبه گنبد فیروزه ای امامزاده سلامی دادم وهمونطور چند قدم جلو رفتم . احساس کردم یکی چادرمو میکشه، برگشتم،فاطمه کوچولو بود،با نگاه معصومش سرش و اورده بود بالا. بهش گفتم: +خاله از مامانت جدانشی؟گم نشی گلم _نه،مامانم داره ازصندوق عقب وسایل میاره، دایی برامون اتاق گرفته. با خوشحالی ادامه داد:خاله میخوایم امشب اینجا بخوابیم.شماهم میاین پیش ما!؟ لبخندی زدم و گفتم: +نه عزیزم من، من.. چی میگفتم؟ قراره کجابرم؟خونه؟کدوم خونه؟ اصلاجایی دارم برم مادرفاطمه ازراه رسید: _هالین خانم،ما میریم داخل زیارت +باشه، منم میام راه افتادیم به سمت رواق .. سلام دادم و سربه زیرازدعوت اقا، وارد شدم.. نمازم که تموم شدرفتم کنار ضریح سرم و چسبوندم به شبکه های ضریح واز اقاکمک خواستم. نمیدونم چه حکمتیه هروقت بی پناهم توپناهم میشی آقاجون.هیچ وقتم ردم نکردی اقا.. دستی روی زانوم حس کردم صدای فاطمه زهرا که مدام صدا میزد: خاله هالین خاله؟خوابیدین؟مامانم میگه بیاین شام. چشام وبازکردم. +عزیزم. بگو من سیرم. صدای مامانش درحالی که امیرحافظ کوچولو رو بغل کرده بود،بلافاصله رسیدو گفت: _تعارف میکنی؟گلم یه نون،پنیر سبزی گذاشتم دورهم بخوریم. +نه..بحث تعارف نیست.فقط میل ندارم،مزاحمتون نمیشم _این چه حرفیه گلم. برادرم رفت داخل امامزاده، تاصبحم نمیاد،من وبچه ها تنهاییم.اگرقصدرفتن نداری،بیااتاق ما.البته اگه دوس داری. سکوت کردم وبالبخندی ازمحبتش تشکرکردم. چندقدم ازم فاصله گرفت ودوباره برگشت سمتم _میگم هالین جان،شمارتوبده زنگ بزنم بهت بیای اتاق. گوشیم و از کیفم دراوردم و گفتم: +خاموش شده، من خودم میام.اتاق چند بودین؟ همونجا سریع گفت: _ای بابا، خب بده من ببرم بزنم به شارژ لبخندی زد، گوشی روازدستم گرفت و ادامه داد: اینجوری مجبوری بخاطرگوشی هم که شده بیای پیش ما.اتاق ۸ هستیم منتظرتیم چشمامو به نشانه چشم روی هم گذاشتم.مادر و دختر رفتن،من موندم و دلی که سبک شده بود. کوله رو باز کردم و قران جیبیم ودرآوردم. سوره اسراء امد، بسم الله الرحمن الرحیم.. سبحان الذی اسری بعبده... با اینکه ترجمه ایات رو خوندم ولی زیادنفهمیدم. تنها دلم اروم گرفته بود. ساعت امامزاده رونگاه کردم ده ونیم شب شده. گرسنم شده بود،بایدمی رفتم یه چیزی میخوردم. کوله م و برداشتم،چادر مشکی موبا چادر نماز عوض کردم و به سمت حیاط امامزاده راه افتادم یکی یکی شماره اتاقها رو خوندم تا رسید به اتاق ۸، تردید رو گذاشتم و کنارو درزدم. اولین انگشتم که به در خورد، فاطمه زهرا جیغ کشید: + اخ جوون خالههه. درعرض یک ثانیه،بازشد ومثل جت پریدتوبغلم. با تعجب از این بمباران محبتش بغلش کردم و گفتم: +جون خاله،قربونت برم‌ تو چقدرمهربونی..مادرش صدام زد: _هالین جون، بیاتوخواهر کفشام و دراوردم ورفتم داخل، سلام کردم و عذرخواهی که باعث زحمت شدم. مادر فاطمه زهرا تعارفم که سرسفره بشینم و اشاره کرد تو اشپزخونه کوچیک کناراتاق ،ابی به دست وصورتم بزنم. &ادامه دارد.... 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
عشقی به پاکی گل نرگس ‏خدايا ؛ دنیا شلوغه ؛ ما را از هر چه حُب دنیا رد صلاحيت كن ؛ از بندگی نه ... إلهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْکَ •• نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
به دنبال پخش تصاویر وشعارهای بر ضد ولایت فقیه که توسط منافقین در صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته دوستان وضعیت های خود را به عکس مقام معظم رهبری مزین کنید وهشتگ های زیر را در صفحات اجتماعی ترند کنید * ای* **
به دنبال پخش تصاویر وشعارهای بر ضد ولایت فقیه که توسط منافقین در صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته دوستان وضعیت های خود را به عکس مقام معظم رهبری مزین کنید وهشتگ های زیر را در صفحات اجتماعی ترند کنید * ای* **
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Alireza Assar - Man Iraniam128(UpMusic).mp3
4.43M
من ایرانی‌ام 🇮🇷 صعود به جام جهانی مبارک 𖥸𖥸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴❄️💙❄️🌴
👑🌹⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️🌹👑 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از مھر تو لبریزم ای ماه دل انگیزم (: اللھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌴❄️💙❄️🌴
انتظار همیشه سخت نیست انتظار شیرینه ... چون میدونی قراره بیاد نه اینکه دیگه نیست... 🌴❄️💙❄️🌴
✅خاطره شهید ریزبینی و دقت عمل در مسائل مختلف از ویژگی‌های ابراهیم بود. این مشخصه، او را از دوستانش متمایز می‌کرد. فروردین ۱۳۵۸ بود. به همراه ابراهیم و بچه‌های کمیته به ماموریت رفتیم. خبر رسید، فردی که قبل از انقلاب فعالیت نظامی داشته و مورد تعقیب می‌باشد در یکی از مجتمع‌های آپارتمانی دیده شده. آدرس را در اختیار داشتم. با دو دستگاه خودرو به ساختمان اعلام شده رسیدیم. وارد آپارتمان مورد نظر شدیم. بدون درگیری شخص مظنون دستگیر شد. می‌خواستیم از ساختمان خارج شویم. جمعیت زیادی جمع شده بودندتا فرد مورد نظر را مشاهده کنند. خیلی از آن‌ها ساکنان همان ساختمان بودند. ناگهان ابراهیم به داخل آپارتمان برگشت و گفت: صبرکنید! با تعجب پرسدیم: چی شده؟ چیزی نگفت. فقط چفیه‌ای که به کمرش بسته بود را باز کرد. آن را به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسیدم: ابرام چیکارمیکنی؟! درحالی که صورت او را می‌بست جواب داد: ما بر اساس یک تماس و خبر، این آقا را بازداشت کردیم، اگر آنچه گفتند درست نباشد آبرویش رفته و دیگر نمی‌تواند اینجا زندگی کند. همه مردم اینجا به چهره یک متهم به او نگاه می‌کنند. اما حالا دیگر کسی او را نمی‌شناسد. اگر فردا هم آزاد شود مشکلی پیش نمی‌آید. وقتی از ساختمان خارج شدیم کسی مظنون مورد نظر را نشناخت. به ریزبینی ابراهیم فکر می‌کردم. چقدر شخصیت و آبروی انسان‌ها در نظرش مهم بود. شهیدابراهیم هادی 💚🌹💚🌹🔸🌹💚🌹💚 نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
ای دل ... ! صحرای بلا بہ وسعت تاریخ است و تا مؤمنین را بہ بلای ڪربلا نیازمایند ، رها نمی ڪنند . می انگاری ڪه بہ یڪ زبان در دهان گرداندن ڪه « یالیتنا ڪنا معڪم» تو را واگذارند تا در صف اصحاب عاشورایی امام عشق محشور شوی ؟ زنهار ڪه رسم دهر بر این نیست ؛ دهر بر محور حق و عدل می چرخد و تا تو ڪربلایی نشوی ؛ تا سلاح در ڪف نگیری و پای در میدان ننهی و بر غربت و مظلومیت و جراحت و درد و سختی و شدت و اسارت ، صبر نورزی ؛ تو را بہ خیل عاشورائیان نمی پذیرند ...! شهید مرتضی ‌آوینی نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
‍ 💠وصيتنامه شهید محمدرضا نصيري💠 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 خداوند! مومن نيستم ولى دنيا برايم زندان شده و زندگى دشوار .خداوندا! مرگ با غيرت به همه ما عطا كن. حال كيست كه پند و اندرز بگيرد و از اين جاهليت بيرون بيايد و خود را به كاروان مخلصان برساند و خود را از اين منجلاب مادى بيرون بكشد. البته كه يقين به آخرت به دست نمى آيد مگر با داشتن ايمان و ايمان بوجود نمى آيد مگر با بريدن از تمام زيباييهاى دنيوى و ترك حرامات و مكروهات و به جا آوردن واجبات و مستحبات و خاشع و متواضع بودن در نظر خداوند در نماز و روزه و غيره. از ملت شهيد پرور مى خواهم فقط از خط امام خارج نشوند و جنگ را سرلوحه تمام كارهاى خود قرار دهند و جداٌ مى خواهم كه به اين پيراهن خاكى و پاره بسيجى احترام بگذارند كه آنها مقربان درگاه اويند بعد ازخداوند بزرگ شما همه مديون اين جان بركفان هستيد . خداوندا! راه راست را به همه ما مخصوصا جوانان نشان بده و ما را يك لحظه به خودمان وامگذار. 🌸🍁🌸🍁🕊🍁🌸🍁🌸 نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری برای مبارزه با داعش سه بار راهی سامرا شد و با نیروهای حشد الشعبی در کارهای فرهنگی و نظامی و دفاعی همکاری نزدیک داشت در بخشی از وصیتنامه اش گفته دنیا رنگ گناه دارد دیگر نمیتوانم زنده بمانم. پیکر مطهرش در سامرا کاظمین نجف و کربلا تشییع شد و نهایتا در وادی السلام نجف آرام گرفت روحش شاد نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید نشوی میمیری! میدانی حکایت من چیست؟ حکایت من آن گمشده ای است که می دود دربیابان دنیــا  میگردد دنبال نشانی از شهادت ... °•⇜میدانی دردم را؟ °•⇜میفهمی اشکم را؟ °•⇜میبینی قلبم را؟  °•⇜من اینم میدانی که شهید نشوی  آخرش میمیری... تمـــــام... یک کاغذ،پایان من وتوست که رویش باخط تایپی مینویسند فوت شد  میدانی؟  ✧سخت است ✧درداست ✧بغض است آخراین قصه اینطورتمام شود  بگویند: مُــــرد؟  خیلی سنگین است،مُرد...مُرد...مرد؟ و تمام شد؟  یعنی آخر نشد،شهادت قسمتش 👈یعنی دیدار ابراهیم هادی،حاج همت،مهدی نوروزی،محمدرضادهقان،محمدهادی ذوالفقاری،محسن حججی رابه گور ببرد؟ اصلا انصاف نیست ها... مامدعیان صف اول بودیم ازآخرمجلس شهدا راچیدند بیا برویم،آخر صف  شایدبه ما بی لیاقت ها هم رسید دلشکسته ها مرگ را نمی پذیرند طاقت ندارندبگویند،آخر این قصه بامرگ ختم یافت. خداوندا...  به حرمت شهدایت آخرقصه ی ما را شهادت قرار بده... اللهم الرزقناتوفیق_الشهادة فی سبیلک 🔹⚜🔹⚜🌸⚜🔹⚜🔹 نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
حقا که تو خورشید زمینی و زمانی ...
🔴 سال تحویل دور هم بودیم. علی به همه عیدی داد غیر از من. گفت: «بیا بالا توی اتاق خودمون». یه قابلمه دستش گرفت و گفت: «من می‌زنم روی قابلمه تو از روی صداش بگرد و هدیه‌ات رو پیدا کن». گذاشته بود توی جیب لباس فرمش. یه شیشه بود و یه . این قدر برام لذت بخش بود که تا حالا یادم مونده. نیمه پنهان ماه، جلد ۵،ص۳۲ نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
می‌گفت: با انتخاب دوستان خوب و مومن، دیوار محکمی دور خودتون بسازید که به پرت‌گاه نیفتید. نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
خبرنگار از ابومهدی پرسید: شما که عرب هستید؛ چطور اونقدر قشنگ‌ فارسی صحبت می کنید؟؟ ایشون پاسخ قشنگی داد: [ عربی زبان قرآن است و فارسی زبان انقلاب. ] نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
من جای صدا و سیما بودم هر روز بین برنامه ها و پیام بازرگانی یه عکس از جنایات منافقین پخش میکردم تا هم مردم با واقعیت منافقین بیشتر اشنا بشن هم طرفدارای منافقین تاریخشون رو مرور کنن!
🔴 مردم ایران در زمینه های مختلفی با هم اختلاف نظر دارند اما تقریبا همه و با هر گرایشی معتقدند که ‎ 👈درمیان تمام موج های اختلاف کشورم،یادت نره که ! مردم ماهرگزجنایات تو و شوهرت و گروهکت رافراموش نمی‌کنند!