💢 #فرازی_از_وصیتنامه
« دوستان و همرزمانم....
همیشه دقت داشته باشید هیچ وقت امام زمانتان و نائبش را تنها نگذارید و در هر نقطه و کاری مشغول هستید با دقت به آن بپردازید تا انقلاب به دست صاحب اصلی آن برسد و توجه داشته باشید اگر هر کسی کار خود را جدی نگیرد و ساده انگارد؛ به نظام اسلامی و انقلاب ضربه وارد کرده و این گناهی نابخشودنی است و بدانید در دیدگاه کلان، نوع مسؤولیت مهم نیست بلکه انجام صحیح آن اهمیت دارد و جزءترین نیروها و مسؤولیتها با سهل انگاری و سستی ممکن است بزرگترین ضربه را بزنند.»
#سرگرد_پاسدار_مدافعحرم
#شهید_ابراهیم_رشید
وی از نیروهای تخریب تیپ مڪانیزه ۲۰ رمضان نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود ڪہ طی مأموریتی مستشاری در ۱۰ تیرماه ۱۳۹۷ در مسیر جاده تدمر – دیرالزور سوریه، به تله انفجاری دشمنان آل الله (ع) برخورد و عاشقانه ردای سرخ شهادت پوشید و سرافرازانه به دیدار معبودش شتافت.
#روحش_شاد_با_ذڪر_صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
『♡』
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى تَحَبَّبَ اِلَىَّ وَهُوَ غَنِىُّ عَنّى...
ماندگارترین دوست ِ تو
کسی است که تو را به خاطر خودت بخواهد
بی آنکه به تو نیاز داشته باشد..❤️
#دعای_ابوحمزه_ثمالی✨
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
چــه نام مَرثیــه آوَرے اسـت
مــادرِ پســران...!
مادر شهیدان خرم دل به پسران شهیدش پیوست
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
دیدار امام جمعه بخش زیدون با فرمانده انتظامی پاسگاه دهستان درونک و برگزاری جلسه سخنرانی باحضور جمعی از پرسنل پاسگاه درونک واقع در بخش زیدون
#ارسالی امام جمعه محترم بخش زیدون
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
✍ #ڪلام_شـهید
🔹" اگر خون شهدا پایــمال
شـــود ؛خداوند آن ملت
را عذاب میکند "
#شهید_سعیدرضا_عربی🌷
#سالروز_شهادت
💠 @zakhmiyan_eshgh
شهید #مصطفی_صدرزاده
اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
شادی روح پاکشون #صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
مطمئن باش خدا از حالت باخبره
میبینتت
حواسش بهت هست
هیچوقت برات بد نخواسته و نمیخواد
دوستت داره باورکن!!
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#ساعات_آخر....
🌷او همیشه قبل از نماز در آینه خود را می نگریست و محاسنش را شانه می کرد این بار برای مدتی در آینه خیره شد و گفت: داداشی رفتنی شدم، یقین دارم ساعتهای آخره!! اینو که گفت پشتم تیر کشید، مطمئن بودم که این پیش بینی های محسن درست از آب در می آید.
🌷حاج احمد متوسلیان بى سيم زد و گفت: برید کمک عباس شعف، اوضاعش بی ریخته. کار آنقدر سخت شده بود که در نهایت حاج احمد مجبور شده بود محسن وزوایی علمدار رشید خود را برای حل مشکل گردان میثم که نیروهای آن از همه سو زیر آتش شدید توپخانه قرار گرفته بودند، روانه خط مقدم کند.
🌷با روشن شدن هوا، اوضاع منطقه بسیار خطرناک تر از ساعت های اولیه حمله شد؛ چرا که هواپیماهای دشمن بر فراز غرب کارون و سر پل تصرف شده توسط تیپ ٢٧ محمد رسول الله به پرواز در آمده بودند و نیروهای در حال تردد را بمباران می کردند. محسن همچنان برای رهایی گردان میثم در تلاش بود که گلوله توپی در کنار او منفجر شد....
🌷یکی از نیروهای پیام تیپ ٢٧ می گويد: از پشت بى سيم شنیدیم عباس شعف فرمانده گردان میثم می خواهد با حاج احمد صحبت کند. حاج همت گفت: احمد سرش شلوغ است کارت را به من بگو. عباس شعف گفت: نه! باید مطلب را به خود حاجی منتقل کنم. همین موقع حاج احمد گوشی بى سيم را از همت گرفت....
🌷....صدای شعف را شنیدم که می گفت: حاجی... آتیش سنگینه... آقا محسن... صدای گریه اش بلند شد و دیگر نتوانست حرف بزند دیدم توی صورت سبزه حاج احمد موجی از خون دویده است. گوشی بی سيم را توی مشت خود فشرد. چشمان حاجی به اشک نشست یک نفس عمیق کشید و زیر لب گفت: محسن، خوشا به سعادتت....!!
🌹خاطره اى به ياد علمدار رشيد اسلام شهيد محسن وزوايى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
اگر توانستید جنازہام را بہ دست بیاورید
آن را روی مینهای دشمن بیندازید تا اقلاً جنازہ من کمکی به حاکمیت اسلام کردہ باشد .
🌹شهید محسن وزوایی🌹
#کلام_شهید
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#حرفحساب
✨ #حضرتمحمدصلیاللهعلیهوآله:
حاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا، وَ زِنُوها قَبْلَ اَنْ تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الأكْبَرِ.
پيش از آنكه به #حسابتان برسند، به حساب خويش برسيد، و پيش از آنكه شما را #بسنجند و بكَشند، خود را وزن كنيد، و براى آن عرضه بزرگتر (در قيامت) آماده شويد :)
#وسائلالشيعهج11ص380💚
«محاسبه» يكى از سودمندترين ولازمترين برنامه هاى خودسازى و تهذيب نفس است🌱
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
مردان حقيقت
كه به #حق پيوستند🕊
از دام تعلقات دنيـ🌍ـا رستنـد..
#چشمی به
تماشای جهــ👀ــان بگشودند
ديدند، كه ديدنب نـــدارد🚫
#بستنــد..
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
#شهید_مدافع_حرم
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰شهید پاسدار مهدی ثامنی راد متولد 23 بهمن ماه 1361📆 دارای مدرک تحصیلی کارشناسی #مربی جنگ افزار از دانشگاه امام حسین (ع) بود که پس از پایان دوره تحصیل📚 خود در #سپاه پاسداران مشغول به کار شد
🔰در سال 1388 ازدواج💍 کرد و پس از شش سال زندگی مشترک💞 در تاریخ 12 دی ماه 1394 عازم #سوریه شد و در نهایت پس از یک ماه و ده روز مبارزه با گروه تکفیری #داعش در تاریخ 22 بهمن ماه 1394 در جنوب غربی #حلب سوریه بر اثر اصابت گلوله💥 تک تیرانداز داعشی به #شهادت رسید. همچنین از او یک فرزند دختر به نام #فاطمه_سلما به یادگار مانده است.
🔰یکی از خصوصیت های بارز اخلاقی #شهید مهدی ثامنی راد🌷 این بود که بسیار خوش اخلاق و مردم دار بود👌 ایشون همیشہ بہ مستمندان مخصوصا #یتیم ها خیلے کمک میکردن و خودشون برای بچہ یتیم ها کمک مالے💰 جمع میکردن و انها را در #تابستان میبردن اردوهای زیارتے از جملہ #مشهد و قم بہ همہ کمک میکردن.
🔰همیشه #لبخند بر چهره داشتن وقتے دختر گلشون بدنیا اومدن😍 ولیمہ دخترشون را بین فقرا و یتیم ها پخش ڪردن، آقا مهدی تو منطقہ #سوریہ هم توجہ ویژه ای بہ یتیمان داشت✅
#فرازی_از_وصیت_نامه_شهید📜
💢چند خواهش دارم
⚀یکی اینکه #نماز اول وقت، گشایش از مشکلات است
⚁دوم #صبر و تحمل
⚂سوم به یاد #امام_زمان(عج) باشیم.
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
دیدار امام جمعه بخش زیدون با امام جمعه شهرستان آغاجاری در دفتر امام جمعه آغاجاری
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🌹ماجرای جالب گفتوگوی شهید #محمدخانی با تکفیریها
یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگم.
🌹عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.
گفتم پس چی بگم به اینا؟!
🌹گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
🌹گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم.
ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است...
..بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان..
💗بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند. میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»
کتاب «عمار حلب»، زندگینامهی
🌹 #شهید_محمدحسین_محمدخانی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠ #قسمت۱
#فصل_اول
پدرم مریض بود. می گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است. من که به دنیا آمدم، حالش خوبِ خوب شد.
همه ی فامیل و دوست و آشنا تولد من را باعث سلامتی و بهبودی پدر می دانستند.
عمویم به وجد آمده بود و
می گفت: «چه بچه ی خوش قدمی! اصلاً اسمش را بگذارید، قدم خیر.»
آخرین بچه پدر و مادرم بودم. قبل از من، دو دختر و چهار پسر به دنیا آمده بودند،
که همه یا خیلی بزرگ تر از من بودند و یا ازدواج کرده، سر خانه و زندگی خودشان رفته بودند.
به همین خاطر، من شدم عزیزکرده پدر و مادرم؛ مخصوصاً پدرم.
ما در یکی از روستاهای رزن زندگی می کردیم. زندگی کردن در روستای خوش آب و هوا و زیبای "قایش" برایم لذت بخش بود.
دور تا دور خانه های روستایی را زمین های کشاورزی بزرگی احاطه کرده بود؛ زمین های گندم و جو، و تاکستان های انگور.
از صبح تا عصر با دخترهای قدّ و نیم قدِ همسایه توی کوچه های باریک و خاکی روستا می دویدیم.
بی هیچ غصه ای می خندیدیم و بازی می کردیم. عصرها، دمِ غروب با عروسک هایی که خودمان با پارچه و کاموا درست کرده بودیم، می رفتیم روی پشت بام خانه ما.
تمام عروسک ها و اسباب بازی هایم را توی دامنم می ریختم، از پله های بلند نردبان بالا می رفتیم و تا شب می نشستیم روی پشت بام و خاله بازی می کردیم.
ادامه دارد...✒️
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#نفربر_غنیمتی
یازدهم تیرماه ۱۳۶۵ بود ...
گردان حضرت علی اکبر (ع) در حال پیشروی برای پاکسازی منطقه مهران بود.
گروهان نصر به فرماندهی شهید علیرضا آملی در روی جاده مهران-دهلران قرار گرفته و راست جاده کنار پل بتنی در حال احداث مستقر و با دشمن درگیر بود.
در همین حال، دشمن که در حال فرار بود، در نزدیکی خط خودش یک نفربر را جا گذاشت. شهید آملی از بچهها سراغ کسی را گرفت که وارد به راندن نفربر باشد. #شهید_محمد_کریمپناه داوطلب شد ...
همه میدانستند که روحیه ایثارگریاش باعث شده بود داوطلب شود، وگرنه هیچکس به خاطر نمیآورد محمد نفربر رانده باشد!
بهرحال محمد به همراه یکی دو نفر دیگر، حین تیراندازی بین خط خودی و دشمن، به سمت نفربر که در چندصد متریشان بود رفته آنرا حرکت داده و به سمت خط خودی آوردند.
فرمانده گروهان (شهید آملی) و معاون ایشان (شهید قربانی) و جمعی از بچهها با صلوات به استقبال آنها رفتند.
این اولین غنیمت گردان در عملیات مهران بود. به لطف خدا در پیروزی عملیات کربلای یک (آزادسازی مهران) و فرار عراقیها، آنقدر غنائم بدست آمد که تا پایان جنگ ذخیره ما شد.
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh